ائتلاف سیاسی روندی است که در آن کنشگران و گروههای سیاسی برای رسیدن به هدفی مشخص گرد هم میآیند. اما اینکه ائتلاف، برای رسیدن به چه هدفی موضوع ائتلاف چه باشد و نوع کنشگران از چه جایگاهی برخوردار باشد و موضوعاتی هستند که میتوانند ماهیت ائتلاف را تحت تاثیر قرار دهند. علاوه بر این ماهیت همگرایی و پیوند موجود در مفهوم ائتلاف، با آنچه در مفاهیم مرتبطی نظیر اجتماع و وفاق سیاسی وجود دارد متفاوت است. پیوند و همگرایی موجود در مفهوم از نوع پیوند مستحکم و دائمی و برای دستیابی به هدفی بلندمدت و راهبردی در میان تعداد گستردهای از نخبگان سیاسی صورت میگیرد. اما پیوند و همگرایی موجود در مفهوم ائتلاف، از نوع پیوند سست، کوتاه مدت و به منظور رسیدن به هدفی محدود و در میان تعداد کمتری از نخبگان و گروههای سیاسی انجام میگیرد. بنابراین در ذات مفهوم ائتلاف، نفی عدم پایداری قابل فرض است.
از این روی، شرط پایداری و استمرار یک ائتلاف سیاسی در سطح میانمدت، تبدیل به آن به یک حزب سیاسی خواهد بود. تا زمانی که یک ائتلاف به تشکلی نهادینه تبدیل نشود، تضمینی بر استواری و پایداری آن وجود ندارد همچنین در نگاهی کلان و استراتژیک، یک ائتلاف در شرایط وجود اجتماعی پایدار بین نخبگان سیاسی تاثیرگذار در فرایندهای سیاسی، میتواند به یک ائتلاف پایدار تبدیل شود. در واقع اجتماع میان کنشگران و نخبگان سیاسی، تضمینی برای پایدار شوق ائتلاف میخواهد بود.
عوامل شکلگیری شاخصها و نتایج شکلگیری اجماع خود به تنهایی میتواند به عنوان معیارهای مستقلی در نظر گرفته شوند. عوامل اولیهی شکلگیری اجماع، فراهم شدن شرایط اعتماد میان کنشگران سیاسی، عامل تثبیت کنندهی اجماع، گسترش نهادمندی در جامعهی سیاسی و شاخص تثبیت این اجماع گسترده شدن رقابتهای سیاسی و جایگزین شدن آن به جای کشمکشهای سیاسی است.
در واقع برای رسیدن به یک اجماع مستمر به عنوان پیششرط یک ائتلاف پایدار، سه متغیر تاثیرگذار است. به عبارت دیگر شکلگیری اعتماد عامل شروع فرایند اجماع، گسترش نهادمندی سیاسی، موتور محرکه آن و برتری یافتن روابط مبتنی بر رقابت به جای کشمکش میان نخبگان سیاسی، به عنوان عامل تثبیت کنندهی اجماع، محسوب میشود.
در این الگو، پس از تغییر ایستارها، ساختارهای لازم شکل میگیرند و در نهایت با شکلگیری این ساختارها، رفتارهای مبتنی بر ائتلاف نیز گسترش، استمرار یافته و تثبیت میشوند. در مجموع در فرایند شکلگیری اجماع، ایستارها (گسترش اعتماد)، ساختارها (نهادمندی سیاسی) و کارگزارها (تبدیل رفتارهای تعارضآمیز به رقابتها) نقشی اساسی ایفا میکنند و هر یک طی مراحل ذکر شده به صورت همزمان یا مجزا در این فرایند تاثیرگذار هستند.
در بررسی کلی از تحولات سیاسی - اجتماعی ایران پیش از انقلاب اسلامی و همچنین دورهی جمهوری اسلامی، به طور کلی میتوان نوعی ناپایداری همگراییها را در مناسبات و روابط میان نخبگان، کنشگران، گروهها و جمعیتهای سیاسی، مشاهده نمود. البته ماهیت، عوامل و نتایج این ناپایداری، پیش و پس از انقلاب اسلامی، دارای ویژگی متفاوتی هستند.
بر همین اساس مناسبات کنشگران سیاسی در جمهوری اسلامی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن پیشنیهی این مناسبات در دورهی پهلوی و حتی پیش از آن بررسی کرد.
همچنین شرایط و خصوصیات یک جامعهی انقلابی را نیز باید در نظر داشت و باید مشخص کرد که مناسبات موجود در یک جامعه سیاسی، پس از گذراندن یک انقلاب عظیم سیاسی، بر اساس چه اصولی استوار خواهد علاوه بر این وقوع جنگ را نیز باید به این شاخصها افزود و باید مشخص نمود که مناسبات میان نخبگان سیاسی در شرایط مقابلهها با حملهی یک کشور متخاصم، چگونه است بنابراین دههی اول جمهوری اسلامی را باید بر اساس چنین ویژگیةایی به تدریج، ائتلافهای شکل گرفته در میان گروههای انقلابی و اسلامگرا دچار گسست می شوند و گروهبندیهای جدیدی از داخل آنها شکل میگیرند که دارای ویژگیهای جدیدی هستند.
با این مقدمه کتاب «ائتلافهای سیاسی جمهوری اسلامی» درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی خواهد بود: «چه عواملی در پایداری و یا ناپایداری ائتلافهای سیاسی در دوره جمهوری اسلامی موثر بودهاند؟» همچنین سوالات فرعی نیز بدین صورت قابل بیان خواهد بود: مفهوم ائتلاف دارای چه ماهیت و ویژگیهایی است؟ چه متغیرهایی در پایداری یا ناپایداری ائتلافها، اتحادها و همگراییها با توجه به نظریههای مختلف جامعهشناسی تاثیرگذار هستند؟ مناسبات میان گروهبندیها و کنشگران سیاسی در ایران به طور اعم و دو دورهی جمهوری اسلامی به طور اخص، واجد چه ویژگیها، شاخصها و رویکردهایی بوده است؟
بر این اساس فرضیهی اصلی پژوهش عبارت است از: «ناپایداری ائتلافهای سیاسی در ایران به دلیل منتهی نشدن این ائتلافها به اجماع کنشگران و نخبگان سیاسی، تحت تاثیر فقدان وجود منسجم میان سه متغیر اعتماد، نهادمندی و رقابت سیاسی بوده است.
این کتاب در سه بخش و در قالب 9 فصل تنظیم شده است: در بخش اول، تلاش شده تا به کلیاتی از مباحث نظری مرتبط با پدیده، مفهوم و فرایند ائتلاف، اشاره شود و به همین جهت در فصل اول با این پیشفرض که ائتلاف، موضوعی بین رشتهای است، به مولفههای جامعهشناختی آن پرداخته شده است.
همچنین از دیگر موضوعات اصلی این فصل اشاره به تغییر رویکرد علم جامعهشناسی از تبیینهای تک علیتی به رویکردهای چند علیتی و ضرورت تبیین موضوعات و پدیدههای سیاسی با بهرهگیری از دیگر علوم اجتماعی نظیر: جامعهشناسی، روانشناسی و مدیریت بوده است. در فصل دوم، پس از اشارهای کلی به مفهوم ائتلاف دیگر مفاهیم مرتبط با آن همچون اجماع در خصوص فرایند شکلگیری ائتلاف و اجماع، توضیحاتی بیان شده است
در فصل دوم پس از اشارهای به مفهوم ائتلاف و دیگر مفاهیم مرتبط با آن همچون اجماع، در خصوص فرایند شکلگیری ائتلاف و اجماع، توضیحاتی بیان شده است. در فصل سوم، به ارائه مدل نظر پژوهش پرداخته شده با استفاده از دیدگاه ارائه شده با نگاه چندوجهی به پدیدههای اجتماعی و سیاسی، به آن با موضوع اجماع اشاره شده است اما در بخش دوم در قالب فصول چهارم تا هفتم مجموعا مناسبات سیاسی بین نخبگان و گروههای سیاسی و ائتلافها و گسستهای میان آنها خاصه در دورهی جمهوری اسلامی مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است.
نهایتا بخش سوم این کتاب به تبیین موضوع ائتلافها و ویژگیها و بیان چرایی گسستها ائتلافهای سیاسی در جمهوری اسلامی اختصاص یافته است. در فصل هشتم ابتدا به عوامل موثر بر اجماع سیاسی در جمهوری اسلامی ایران از منظر مولفههای سهگانهی اعتماد، نهادمندی و رقابت اشاره شده و نهایتا در فصل نهم نیز به به آسیبشناسی، ویژگیها و تحلیل ائتلافهای سیاسی در جمهوری اسلامی پرداخته شده در پایان نتیجهگیری پژوهش بیان شده است.