به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی
دفاع پرس، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزان و انقلابیون به تاسیس نهادی قوی و وسیع و جامعتر از کمیته و دادگاهها میاندیشیدند و اقدامات این چنینی نظیر کمیتهها را سطحی و موقت تعبیر کرده و احتمال پایداری آن را ضعیف تلقی میکردند و برای حفظ و ماندگاری دستاوردها و پیروزیها در فکر تاسیس نهادی بودند که علیرغم فراگیری، عناصر تشکیلدهندهی آن از نیروهای آگاه و با تجربه و وفادار به آرمانهای انقلاب و تابع رهبری باشند. برخی در حوزه سیاسی بیشتر تمرکز میکردند و گروهی در عرصهی نظامی و امنیتی تامل مینمودند و هر یک از شخصیتهای فکری و سیاسی مبارز ایدهای در این رابطه ارائه میدادند. در این میان رهبران و سران انقلاب بیشتر از دیگران به وجود نیروی نظامی میاندیشیدند.
در شرایط و اوضاع بحرانی پس از انقلاب احتمال هرگونه حادثه و خطری میرفت و ممکن بود در اثر بی توجهی و خوشبینیهای انقلابیون، انقلاب نوپای ایران در مسیر سقوط قرار گیرد.
باید اذعان کرد تاسیس بازوی نظامی در آن شرایط بحرانی کار چندان راحتی هم نبود. از یک سو دولت موقت داعیهی برقراری امنیت داشت و از سوی دیگر مجاهدین خلق و دیگر نیروهایی که داعیهی مشارکت در انقلاب داشتند، در جریان سهم خواهی از انقلاب، میکوشیدند نیروها و سازمان خود را به عنوان یک نیروی نظامی در خدمت انقلاب جلوه بدهند. دیگر آنکه نیروهای مسلمان و مبارز انقلابی سعی داشتند جدای از همهی جریانها و فارغ از ارتباط با دولت موقت نیروی نظامی مستقلی ایجاد کنند که فقط در خدمت امام و انقلاب باشد. طبیعی بود که چنین اوضاعی تنشهای زیادی پدید میآورد.
به همین دلیل تدابیر جدی از طریق شورای انقلاب و دولت موقت اندیشیده میشد تا اوضاع به هم ریختهی پس از پیروزی انقلاب سر و سامان یابد. بهترین تدابیر در این زمینه تاسیس نهادهای متعدد در موقعیتهای مختلف کشور بود که فرمان آن از سوی رهبر انقلاب صادر میگردید و یاران امام و وفاداران انقلاب در تامین و استقرار آن اهتمام میورزیدند.
تشکیل نیروی نظامی توسط دولت موقت
دولت موقت درصدد ایجاد یک نیروی نظامی بود که بیشتر هدفش مقابله با جریانها و عناصر گوناگون بود و موقعیت و حاکمیت خود را تحکیم بخشد. آنان در ملاقات با امام دلیل ایجاد نیروی نظامی را بروز مشکلات ناشی از اقدامات کمیتهها و دادگاههای انقلاب عنوان کردند و آرام آرام زمینه را برای ایجاد بازویی نظامی فراهم آوردند.
دولت موقت در ابتدای امر نام نیروی نظامی مورد نظر خود را «گارد ملی» گذاشته بود، اما برخی از اعضای دولت موقت این نام را در شان جمهوری اسلامی نمیدانستند لذا عنوان «سپاه پاسداران» را انتخاب کردند. مسئولان این سپاه نیز شورای پنج نفرهای متشکل از نماینده دولت، نمایندهای از دادستان کل، نمایندهای از وزارت کشور، نمایندهای از ستاد ارتش و نمایندهای از رهبر انقلاب بودند که زیر نظر معاون نخست وزیری فعالیت میکردند. ستاد مرکزی این نیروی نظامی تازه تاسیس به یک ساختمان خالی و تازه ساز متعلق به ساواک منتقل شد که در خیابانی که امروز به نام پاسداران شناخته میشود، قرار داشت. در نتیجه در 2 اسفند سال 1357، عباس امیر انتظام سخنگوی دولت موقت اعلام کرد: بر اساس تصمیم هیئت دولت سپاه پاسداران ایجاد خواهد شد. آیین نامهی آن تهیه شده و در دست مطالعه است و تا چند روز دیگر، پس از تصویب اعلام خواهد شد.
علی دانش منفرد در خاطرات خود گفته است: به بنده و چند نفر دیگر ماموریت دادند تا طبق نظر امام و زیر نظر معاونت امور انقلابی نخست وزیر دولت موقت، تشکیلات سپاه را به وجود آوریم. شورای فرماندهی سپاه با مسئولیت اینجانب و عضویت آقایان محسن رفیق دوست، محمد غرضی، جواد رفیق دوست و اصغر صباغیان تشکیل و فعالیت خود را آغاز نمود.
علی دانش منفرد
اعلام تاسیس سپاه از سوی دولت و همچنین اعلام حجت الاسلام لاهوتی به عنوان نمایندهی امام در آن تشکیلات، بازتابهای متفاوتی در بین مردم و فعالان سیاسی و انقلابی به همراه داشت. شخصیتهای تاثیرگذار انقلاب به ویژه روحانیونی که عضویت شورای انقلاب و جامعهی روحانیت را داشتند، این اقدام را خطری بزرگ برای انقلاب اسلامی تلقی کردند.
حجت الاسلام حسن لاهوتی
مخالفان تصدی دولت موقت بر سپاه/ از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تا پاسا و ابوشریف
بنا به مقتضیات آن روز و با توجه به نیاز به حفظ دستاوردهای انقلاب به موازات فعالیت سپاه دولت موقت، نهادهایی تاسیس یافته و همزمان فعالیتهایشان را آغاز کردند. در راس تشکلهای ذکر شده عدهای از افراد مبارز و زندان رفته بودند که تصدی دولت موقت را قبول نداشتند و خود به تاسیس مجموعههایی با عنوان سپاه پاسداران اقدام کردند. سه تشکل مزبور با دیدگاه مشترک شکل گرفتند که هر یک جداگانه برای خود پادگان، اسلحه، مهمات و امکانات مستقلی داشتند.
نخستین گروه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. این سازمان از هفت گروهی که در دوران نهضت و انقلاب همواره همراه امام و مردم بودند و در کمیتهی استقبال از امام نیز فعالیت داشتند، تشکیل شده بود. این گروههای هفتگانه شامل امت واحده، توحیدی بدر، توحیدی صف، فلاح، فلق، منصورون و موحدین بودند که در دهه پنجاه شکل گرفته و به منظور برقراری حکومت اسلامی و براندازی رژیم پهلوی حرکتهای مسلحانهای انجام داده بودند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی موجودیت و مواضع خود را بعدها در اولین میتینگ سیاسی در تاریخ 16 فروردین 58 در دانشگاه تهران اعلام کرد. آنان بر موضع رهبری امام و روحانیت اتفاق نظر داشتند و با دو انگیزه با یکدیگر متحد شده بودند: حفظ و حراست از انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) و مقابله با گروههای سیاسی با مشی مسلحانه نظیر سازمان مجاهدین خلق و یا چریکهای فدایی خلق و فرقان و... .
از این گروه میتوان به محمد بروجردی، محسن رضایی، محمد باقر ذوالقدر، مرتضی الویری و رحیم صفوی اشاره کرد.
شهید محمد بروجردی از پایهگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی؛ وی در دوران مبارزات انقلاب اسلامی عهدهدار مسئولیت گروه مبارز توحیدی صف بود.
مراسم تشییع پیکر شهید محمد بروجردی؛ از راست: محسن رضایی(مسئول گروه منصورون در دوران مبارزات انقلاب اسلامی، از پایهگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و پنجمین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از سال 1360 تا 1376 عهدهدار این مسئولیت بود) - محسن رفیق دوست (از اعضای شورای فرماندهی سپاه بود که در دوران دفاع مقدس وزارت سپاه را نیز عهدهدار بود) - محمد ابراهیم سنجقی
مجموعه مسلح دیگری که با عنوان پاسا (پاسداران انقلاب اسلامی) مطرح بود، متعلق به مجموعهای با مدیریت محمد منتظری بود. محمد منتظری که در مبارزه سابقه طولانی داشت پس از آزادی از زندان رژیم پهلوی مبارزات سیاسی و نظامی خود را در خارج از کشور (کشورهای عربی و غرب آسیا) ادامه داد و با مبارزان فلسطین و لبنان پیوند خورد.
شهید محمد منتظری
منتظری در اوایل انقلاب بخشی از پادگانی را که در رژیم پهلوی مرکز گارد شهربانی بود و امروز اداره گذرنامه نامیده میشود در اختیار گرفت و افراد مسلح خود را در آنجا اسکان داد. او سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به اختصار پاسا نامگذاری کرده بود و از انقلابیون و نیروهایی که در امور نظامی تجارب داشتند، دعوت به همکاری میکرد.
سید محمد کاظم بجنوردی و شهید یوسف کلاهدوز از همراهان محمد منتظری بودند. منتظری در دوم اسفند 57، همزمان با اعلام تصمیم دولت موفت مبنی بر ایجاد سپاه پاسداران اطلاعیهای را با عنوان اطلاعیه ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(پاسا) خطاب به کلیه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در مساجد، اماکن دولتی، پادگانها و کاخها و مراکز حساس منتشر کرد. گروه «پاسا» پس از حدود دو ماه و اندی فعالیت بلافاصله پس از تاسیس رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تشکیلات جدید ادغام شد.
جمع دیگری از عناصر مبارز که از زندانیان سیاسی رژیم شاه بودند و عضویت حزب ملل اسلامی را داشتند گردهم آمده و با اندیشه ایجاد تشکل و بازوی نظامی پادگان جمشیدیه را در اختیار گرفته و به گروه ابوشریف شهرت یافته بودند. این گروه نیز تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب فعالیت میکردند و عناصر شاخص آنها عباس آقازمانی معروف به ابوشریف، جواد منصوری، عباس دوزدوزانی و ابراهیم حاج محمدزاده بودند. این جریان معتقد به مبارزه مسلحانه برای حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی و مقابله با توطئههای دشمنان مسلح از ناحیه رژیم پهلوی نظیر کودتا و غیره بودند. این تشکل با آیت الله موسوی اردبیلی عضو شورای انقلاب مرتبط بودند و اعتقاد داشتند که فعالیت آنها باید تحت نظر شورای انقلاب باشد نه دولت موقت باشد. گروه مزبور برای خودش آموزش، گشت و گروه دستگیری ضد انقلاب راه انداخته بود.
عباس دوزدوزانی در کنار شهید محمدجواد باهنر
«عباس آقازمانی» معروف به «ابوشریف» که پس از جواد منصوری و عباس دوزدوزانی به عنوان سومین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شناخته میشود.
ادغام و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
چهار تشکل مورد اشاره در بسیاری از امور امنیتی و نظامی نوپا و در مواقعی با یکدیگر تداخل کاری و ماموریتی پیدا میکردند و هر تشکلی خود را محق به انجام ماموریت نظامی میدانست اما انسجام و هماهنگی بین آنها وجود نداشت. در هر یک از این موارد برخوردها و دلخوریهایی بین اعضای تشکلها پدید میآمد اما آنها چارهای جز تحمل همدیگر نداشتند و باید منتظر میماندند تا اوضاع کشور از نظر امنیتی رو به بهبودی برود و برای امور نظامی نیز مسئولان و سران نظام تدبیر اساسیتری بیاندیشند.
به هر روی موضوع ادغام در جلسهی شورای انقلابی مورد بررسی قرار گرفت و تصمیم گرفته شد حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی با برگزاری جلسات متعدد با سران گروهها و هماهنگی و ادغام آنها روند تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هموار سازد. آقای هاشمی برای تحقق این هدف سه نفر از هر یک از چهار تشکل موجود را به عنوان اعضای تشکیل دهنده سپاه به جلسه بررسی چگونگی ادغام و تشکیل رسمی سپاه پاسداران دعوت کرد.
در آخرین روزهای فروردین سال 58 پس از دیدار سه تن از اعضای شورا با امام و دستور ایشان مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران روند تاسیس سپاه و ادغام 4 مجموعه موازی وارد مراحل سرنوشت ساز خود شد. در آن روزها جلسات ادغام خیلی فشرده برگزار گردید تا هر چه زودتر تکلیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روشن شود. در جلسات مزبور علاوه بر مشارکت نمایندگان گروههای چهارگانه که به گروه دوازده نفره شهرت یافته بودند و نیز حضور نماینده شورای انقلاب، سید محمد کاظم بجنوردی نیز به عنوان ناظم جلسه حضور مییافت و موضوعاتی چون تدوین و تنظیم آیین نامه و اساسنامه و تعیین شورای فرماندهی و ارکان اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد مشورت و تبادل نظر قرار میگرفت.
سرانجام در روز یکشنبه 2 اردیبهشت 1358 شورای انقلاب با نظر مثبت امام خمینی(ره) جمعی از بنیانگذاران چند سپاه موجود را با هدف اینکه سپاه در نهایت یک نیروی مستقل از ارتش، دولت و زیر نظر شورای انقلاب خواهد بود احکام اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تهیه و ابلاغ کرد.
بر اساس این احکام آقایان جواد منصوری به سمت فرماندهی، عباس آقازمانی فرمانده عملیات، یوسف کلاهدوز به سمت مسئول واحد آموزش، علی محمد بشارتی به سمت مسئول اطلاعات و تحقیقات، سید اسماعیل داودی شمسی به سمت مسئول اداری و مالی، محسن رفیق دوست مسئول تدارکات و مرتضی الویری مسئول روابط عمومی منصوب شدند. الویری از شرکت در شورای فرماندهی سپاه به دلیل حضور فعال در سازمان مجاهدین انقلاب و کمیته مرکزی انقلاب امتناع نمود و یوسف فروتن را معرفی کرد. از این رو از ابتدای تاسیس آقای فروتن مسئول روابط عمومی و تبلیغات سپاه و عضو شورای فرماندهی بود.
از سمت چپ: نفر دوم: جواد منصوری - نفر سوم: عباس آقازمانی (ابوشریف) یوسف فروتن از اعضای شورای فرماندهی سپاه