به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، از سال 1370 که «خسرو ملکان» سریال «مهمان» را برای پخش در شبهای ماه رمضان ساخت تا امروز حدود 80 سریال روی شبکههای مختلف سیما رفته است. این روند سریالسازی گونهای در رسانه ملی را ایجاد کرده که از با عنوان سریالهای مناسبتی یاد میشود.
وجه مهم این سریالها مضامین دینی آنهاست که علاوه بر ماه رمضان در دهه اول محرم نیز بخشی از این سریالها پخش میشدند. البته در ایام دهه فجر و دفاع مقدس انواع دیگری از سریالهای مناسبتی پخش میشدند که در این بحث نمیگنجند.
ماه رمضان ـ و ماه محرم ـ فرصت مناسبی برای رسانه ملی است که با پخش آثار مناسبتی خود به نیاز مخاطب پاسخ بدهد. در کنار این فرصت تهدیدی بزرگ هم وجود دارد. متاسفانه این بر این باورند که ساخت سریالهای ماه رمضان به دلیل طرح مضامین دینی آن کاری سهل است که از عهده هر کسی برمیآید. در حالی که ساخت آثار دینی دارای ظرایفی است که از عهده هر کسی برنمیآید.
کارگردانی که به سمت ساخت آثار مناسبتی در ماه رمضان میرود باید بداند که رسانه ملی در واقع منبری است که اهل فن باید از آن استفاده کند. فیلمساز در حقیقت روحانی مبلغی است که دین خدا را تبلیغ و مردم را ارشاد میکند.
همانطور که ساخت آثار تاریخی، کودک و نوجوان، خانوده، پلیسی، دفاع مقدسی و گونههای دیگر متخصیصن خود را میطلبد، ساخت آثار دینی نیز تخصصی است که هر کسی آن را ندارد.
جنس قهرمان و ضد قهرمان، گره و گره افکنی، طرح و داستان و ... در سینمای دینی تفاوت اساسی با سایر گونهها دارد که کارگردان و نویسنده باید آن را دریابد.
باید توجه داشت هر چند بینندگان سریالهای مناسبتی در ماه رمضان بسیار بیشتر از روزهای دیگر است به همان نسبت میتواند درصد خطر پذیری آن بالا رود. دریافتهای متفاوت و گاه متناقضی که از سریالهای دینی بدون پشتوانه میشود میتواند نتایج جبران ناپذیری بوجود بیاورد.
به دلیل اعتنادی که مردم به رسانه ملی دارند باعث میشود اغلب آنان هر چه را که از تلویزیون دریافت میکنند را درست تلقی کنند و همین امر بستری میشود تا آنها در پارهای موارد به باورهای خود با دید تردید نگاه کنند.
برای نمونه در سریال «آخرین گناه» ساخته «حسین سهیلیزاده» شاهد هستیم که قرینه چشم یک پزشک متدین که چشم برزخی دارد به دکتر جوانی پیوند میخورد. دکتر جوان بواسطه این پیوند دارای چشم برزخی شده و آدمها را با تجسم اعمالشان میبیند.
در حالی که داشتن چشم برزخی ارتباطی به چشم ظاهری ندارد و با یک پیوند نمیتوان این درجه از بندگی را که فقط به بندگان خاص خدا اختصاص دارد به دیگری تفویض کرد. همین امر سبب شده تا داشتن چشم برزخی در حد معرکه و جادو و کف بینی تنزل پیدا کرده و به نحوی ترویج خرافهگرایی شود.
در مقابل باید از سریال «صاحبدلان» نام برد که در میان همه آثار مناسبتی هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.
سازندگان سریال به دلیل تسلط بر فن سریال سازی و مفاهیم دینی توانستند اثری ماندگار خلق کنند. «علیرضا طالبزاده» توانسته با بازآفرینی داستانهای قرآنی در فضای مدرن شهری تفسیری متفاوت از قرآن ارائه دهد. «محمدحسین لطیفی» نیز با درک مفاهیم داستان فیلم و کارگردانی درست تا درصد زیادی این مفاهیم را به بیننده منتقل کرده است.
فیلم بدون آنکه داعیه نمادگرایی داشته باشد، سمبلهایی را چون فرعون، خضر، موسی، قارون، ابراهیم، نوح و ... بدور از هر گونه شعارزدگی دورباره سازی کند. نویسنده همه اشارات قرآنی را به طرز هنرمندانهای در دل درام معرفی کرده که بیننده هم یک سریال سرگرم کننده را دنبال میکند و هم اینکه متوجه اشارههای قرآنی داستان فیلم میشود.
متاسفانه تعداد این دست آثار در میان سریالهای مناسبتی چنان اندک است که سبب شده مخاطب نسبت به این دست آثار واکنش خوبی نشان ندهد.
اگر زمانی هم اقبال مخاطب به تلویزیون در ایام ماه رمضان زیاد شده له خاطر پخش سریالهای کمدی متعددی بوده، این سریالها هرچند در جای خود دارای ارزش است، اما مناسبتی با حال و هوای ماه رمضان نداشتند برای همین این آثار به نحوی نقض غرض رسانه ملی در ایام ماه رمضان تبدیل شده که نه تنها چیزی به مخاطب نمیدهد بلکه با مفاهیمی چون تذکر در تعارض است.
در ماه رمضان امسال نیز تلویزیون سریالهای «پدر» به کارگردانی «بهرنگ توفیقی»، «سردلبران» به کارگردانی «محمدحسین لطیفی»، «دستت را به من بده» به کارگردانی «محمدمهدی عسکرپور»، «بچه مهندس» به کارگردانی «سجاد ابوالحسنی»، «باب المراد» به کارگردانی «فهد میری»
را آماده پخش دارد. امید است که خاطره سریالهایی چون «صاحبدلان» به طراز بالاتری تکرار شود و رسانه ملی فصل تازهای در آثار دینی و مناسبتی باز کند.
انتهای پیام/ 161