به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، تازه ترین مجموعه شعری لیلا کردبچه با عنوان «نشت گاز در شب تنهایی» با حضور کمال شفیعی، حسنی محمدزاده، مهدی مظفری ساوجی، علی داودی و فریبا یوسفی در سیاُمین جلسه از سلسله نشستهای «یک ماه یک کتاب» نقد و بررسی شد.
در ابتدای جلسه فریبا یوسفی شاعر و مدیر سلسه نشستهای «یک ماه یک کتاب» ضمن خوشآمدگویی به حاضران و کارشناسان به معرفی لیلا کردبچه پرداخت و سپس از حسنی محمدزاده درخواست کرد تا به بیان نقطه نظرات خود بپردازد.
حسنی محمدزاده کارشناس و منتقد ادبی گفت: من اگر بخواهم در نقد کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» جملهای بگویم آن جمله این است که شعرهای سروده شده در این کتاب برای مخاطب خاص است و خوانش آنها تحلیلگران و منتقدین را راضی میکند. در این سالها کسانی که به دنبال شهرت هستند وارد عرصه ادبیات میشوند و به دلیل این که توانایی و دانش لازم را برای سرودن اشعار با قالبهای کلاسیک ندارند به شعر سپید روی می آورند، اما بیخبر از آن هستند که شعر سپید درست است که عروضی نیست و ساختار قافیه و مسائل شعر سنتی و کلاسیک را ندارد، اما شاعر باید دانش کافی برای سرودن آن را داشته باشد. در شعر لیلا کردبچه شعر سپید بر اساس قواعد آن سروده شده و این مسئله کاملا مشخص و هویدا است و از امتیاز سرودههای او به حساب می آید.
وی ادامه داد: ما در شعر زنان تصور میکنیم صرف استفاده از واژگانی که مربوط به زنان است کافی بوده و اگر در سرودههای خود از آشپزخانه، کفش پاشنه بلند و این دست کلمات استفاده کنیم شعری زنانه گفتهایم؛ در حالیکه زنان به دلیل ویژگیهای خاص خود دنیا را با جزئیات و عمق بیشتری میبینند و این روح زنانه است که باید در بطن یک شعر در جریان داشته باشد تا شعر زنانه شود. در کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» روح زنانه شاعر و تجربههای او کاملا لمس میشود، شاعر یا خود شاهد قضایایی بوده که نقل کرده یا تجربه شخصی در این زمینه دارد که آنقدر موضوعات زنانه را با ظرافت بیان میکند و احساسش به مخاطب منتقل میشود.
محمدزاده تصریح کرد: در شعر لیلا کردبچه درونمایه فردی و شخصی غالب است و کمتر شاهد اشعاری با رویکرد اجتماعی هستیم، هرچند که نیما نیز بر این مسئله تاکید دارد که نگاه شاعر باید در سرودههایش نمایان باشد. «چمدان نارنجی» که بارها در این کتاب از آن نام برده شده یک مسئله شخصی و تجربه فردی است که شاعر بارها بر حضور آن و یاد و خاطر آن تاکید داشته است.
در کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» ترکیبها و تشبیهات زیادی استفاده شده، تشبیه مضمر، جانبخشی به اشیا در آن زیاد استفاده شده است. یکی از هنرهای به کار رفته روایت یک داستان همانند فیلم است که در آن فلش بک زده میشود، یعنی شاعر موضوعی را تعریف میکند، به گذشته مربوط میشود و ردپایی از آن مطرح میشود. نوع روایت شاعر به این سبک گاهی خواننده را دچار مشکل میکند، زیرا زمان فعلها ناگهان تغییر میکند، اما باید توجه کنیم به این مسئله که شاعر موضوعی را از گذشته به زمان حال می آورد و سپس روایتی از گذشته را مجدد بازگو میکند.
در ادامه کمال شفیعی کارشناس و منتقد ادبی نیز در تشریح سرودههای لیلا کردبچه در کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» گفت: یک متن و یک اثر را میتوان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد. در شعر زنان، زن یا در سپیدی مطلق است یا در سیاهی مطلق؛ در حالیکه در کتاب «نشت گاز در شب تنهایی»، شخصیت زن شخصیتی خاکستری و میانه است. در این کتاب ۳۳شعر میخوانیم که اینها شعرهایی جدای از هم نیستند، بلکه قطعات پازلی هستند که یک شعر و یک مفهوم کامل را شکل میدهد، با خواندن این شعرها کم کم از پلهها بالا رفته و سفری آغاز میشود و شاعر شما را در تجربهها و بیان حالات شریک میکند. نباید این شعرها را جدای از هم تصور کرد، زیرا با خواندن هر یک بخشی از رویداد در ذهن خواننده شکل میگیرد و در پایان حال شاعر در وجود خواننده تداعی میشود. به کارگیری واژگان برای انتقال مفاهیم باید به درستی صورت گیرد تا بتوان گفت که شاعر توانسته اهداف مد نظرش را مسجل کند، تسلط بر رویداد و نوع نگاه شاعر بسیار مهم است، مسئلهای که در کتاب خانم کردبچه به خوبی رعایت شده و مورد توجه قرار گرفته است.
انتهای پیام/121