به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، مسئله مهدویت یکی از بنیادیترین مسائل انقلاب اسلامی ایران است که متاسفانه عدهای از معاندان با درک این مسئله اقدام به حرکتهایی علیه انقلاب کردهاند و میکنند. بوجود آمدن فرقههای نوظهور و مدعیان دروغین نمونهای از آتشافروزیهای دشمنان انقلاب اسلامی است.
در این میان رسانههای جمعی به دلیل ارتباط وسیع و بیواسطه خود با انبوه مخاطبانشان، کارکرد ویژهای خواهند داشت. رسانه انقلاب اسلامی اگر دغدغه مهدویت نداشته باشد عملا هیچ استراتژی و راهبردی ندارد. در کتاب «آخرین انقلاب، انقلابی دیگر: رویکردی تطبیقی بر اندیشه مهدویت» به قلم «فرح امین» که توسط مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی (ص) منتشر شده این مساله مهم مورد بررسی قرار گرفته است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
رسانه و مهدویت
«واقعیت این است که نظریههای مربوط به تأثیر رسانه بر پیام و مخاطب دینی، همه بهگونهای با آموزههای سکولار عجین بوده و براساس اومانیسم، عقلانیت ابزاری، تجربهگرایی، نسبیگرایی و فردگرایی سامان یافتهاند.
این آموزهها میتوانند در مطالعات تطبیقی با ارتباطات اسلامی ثمربخش باشند؛ اما آشکار است که ارتباط از منظر اسلامی باید بر محور هستی شناختی، انسانشناختی و جهان شناختی اسلامی و در جهت اهداف نظام ارتباطی اسلام که هدایت، تربیت و رشد آدمی است، بنا نهاده شود. در جهانبینی اسلامی، خداوند در مرکز خلاقیت و انسان در مرکز مخلوقات زمینی بهمثابه خلیفه او میباشد و ارتباط وی با عالم ارتباطی مقدس است.
بنابراین رسانه زمینهساز ظهور نیز ماهیت و مختصات خاص خود را دارد که آن را از دیگر رسانهها متمایز میسازد. رسانه زمینهساز روی کردی فناورانه به فرهنگ مهدوی ندارد؛ زیرا پیام در نظریه فناورمحور، با توجه به تأثیری سامان مییابد که از رسانه و تکنولوژی میگیرد. در این صورت، فرهنگ مهدوی بهعنوان حوزهای تأثیرپذیر ـ و نه تأثیرگذار ـ به همراه تکنولوژی رو به زوال میرود.
در حالی که فرهنگ مهدوی، نهتنها مقهور کنشها و قواعد رسانهای و تکنولوژیک نیست، بلکه باید مبانی و دستاوردهای رسانهای را از خود متأثر سازد و رسانههای جدید، هم گرا با رسانههای سنتی با تبعیت از استراتژی مشترک و همجهت با یکدیگر، به اشاعه فرهنگ مهدوی در سطح جهانی بپردازند. در این نظام معرفتی، رسانه بهعنوان محملی تلقی میگردد که اهمیتی بیش از محتوا ندارد و به رسانه بهعنوان ابزاری در جهت تقویت سرمایهداری یا سلطه بر علوم نگریسته نمیشود، بلکه از آن بهعنوان زمینهای برای تعالی انسان به مقام انسانی خویش و قرار گرفتن در دایره وحدت هستی، حول محور خداوند متعال، استفاده میگردد.
رسانه زمینهساز ظهور نه تحمیل یک عقیده بر مؤمنان و دیگر مخاطبان، بلکه تأکید و تذکر بر فطرت است و انتخاب گری مخاطب را مفروض میگیرد. رسانه زمینهساز ظهور، علاوه بر قابلیت محور بودن، دانشمحور است. علاوه بر اینکه در جهت شکوفایی استعدادها طرحی نو درمیاندازد؛ در بخش عقاید، استراتژیهایی را در جهت شکوفایی عقلانیت و منطق دینی طراحی میکند و در بخش ارزشها، اخلاقیات نظاممند را نهادینه مینماید و در حیطۀ رفتارها نیز الگوهای رفتاری هماهنگ با ظرفیتها و مراحل رشد و تعالی را ترویج میدهد.
بنابراین ازآنجاکه معارف مهدوی شیعی همه مراتب سهگانه «اعتقادی ـ عقلی»، «قلبی ـ عاطفی» و «عینی ـ رفتاری» وجود آدمی را دربر میگیرد.
و همه آنها را متأثر میسازد؛ رسانهها باید در انتقال و ترویج فرهنگ مهدویت، سه کارکرد عمده داشته باشند: دانشافزایی، شورآفرینی و حرکت زایی. در این بخش به این کارکردها و مصادیقی از آنها اشاره میشود:
ازآنجاکه عدم شناخت امام زمان منجر به مرگ جاهلی است از مهمترین وظایف شیعه در دوران غیبت معرفت یافتن و شناخت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف است و رسانهها میتوانند با برنامهریزی دقیق و استفاده از کارشناسان متخصص به این مهم دست یازند.
مراد از شناخت امام میتواند شناخت شخص امام با اسم و نسب باشد یا شناخت صفات و ویژگیهای وی، یا حق معرفت او را بهجای آوردن؛ بدین معنا که او ولایت تکوینی و تشریعی بر عالم دارد و واسطه فیض است. امام به مقام خلیفهاللهی و ولایت مطلقه الهی رسیده است و رهبری سیاسی، صدور حکم و قضاوت و مرجعیت علمی و دینی بر عهده اوست. این نوع شناخت میتواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحول باشد و چنین معرفتی زمینهساز ایجاد محبت و اطاعت است.
سرگرم سازی، مأموریت عمومی رسانهها بهخصوص تلویزیون است و اختراع ابزاری چون تلویزیون برای تبلیغ دین نبوده است. وسایل ارتباطجمعی بهعنوان مهمترین ابزار تفریحی و سرگرمی افراد به شمار میروند، سرگرمی گریز از تأمل در مسائل جدی است و انسان را به سمت غفلت تشویق مینماید.
ازاینرو بین این کارکرد رسانه و ترویج فرهنگ دین همواره نوعی تنش وجود داشته است. دین مستلزم تأمل عمیق و تعهد به ارزشهاست؛ اما سرگرمی گریز از مسائل جدی است. رسانه زمینهساز ظهور میتواند در جهت معرفت افزایی، قابلیت محور باشد و از فیلم، سریال، موسیقی، شعر، مسابقه و... همه شاخههای هنر در جهت پرورش قوای روحی، فکری و اخلاقی مخاطب بهره جوید.
هنری که معیارها و شاخصههای معتبر دینی را داشته باشد و اوقات فراغت افراد را در جهت مثبت مدیریت نماید. بهطور مثال مصداق لهو و لعب نباشد، با حیات طیبه مؤمنانه در تعارض نباشد و سلامت روانی را مخدوش ننماید. بهرهگیری از هنر دینی و فیلمها و اشعاری با مضامین انتظار، استفاده از خوانندگان و هنرپیشگان متعهد میتواند کمک شایانی در جهت معرفت افزایی فرهنگ مهدوی بهطور غیرمستقیم داشته باشد. البته هنرهایی هستند که برای ترویج فرهنگ مهدویت نیاز به پرورش و روزآمدی دارند. اثر هنری باید متصدی ایجاد «انتظار» گردد و بیانی از زندگی و آینه تمام نمای فرهنگ مهدوی باشد.»
انتهای پیام/ 161