گفتمان‌سازی و سیاستگذاری فرهنگی در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه

جامعه بشری در زیست جهان فرهنگی و اجتماعی آنچنان به نظام معنایی و معرفتی تمدنی اسلام نیاز دارد که در این زمینه هر چقدر جریان سازی و گفتمان‌سازی صورت پذیرد، ضرورت دارد.
کد خبر: ۴۳۲۴۶۴
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۳ - 20December 2020

گفتمان‌سازی و سیاستگذاری فرهنگی در زمینه وحدت حوزه و دانشگاهبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام اکبری‌اقدم مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علامه طباطبایی طی یادداشتی نوشت: گفتمان‌ها معمولا مجسم کننده معنا و فضای فکری فراگیر و شکل دهنده ذهنیات مسلط و زبان خاص در دوره‌ای مشخص از زیست جهان اندیشه‌ای مردم و حاکمان را رقم زده اند.

بحث از گفتمان بخاطر اینکه زیسته فردی و اجتماعی و ارتباطات اجتماعی را متاثر ساخته و در هر زمانی موضوع و مسائل را بوجود آورده یا رشد داده و اولویت بندی نموده و معین می‌سازند برای اندیشمندان و سیاستمدارن حائز اهمیت بوده و این اهمیت وقتی که برخی گفتمان‌ها بر گفتمان متعالیه برآمده از فرهنگ ارزشمند اسلامی هجمه وارد می‌نماید دو چندان می‌شود.

جامعه بشری در زیست جهان فرهنگی و اجتماعی آنچنان به نظام معنایی و معرفتی تمدنی اسلام نیاز دارد که در این زمینه هر چقدر جریان سازی و گفتمان سازی صورت پذیرد ضرورت دارد.

در توجه به مقوله گفتمان‌سازی در کشورمان لازم است به بیانات مقام معظم رهبری دامت برکاته مراجعه نماییم. معظم‌له به مقوله گفتمان‌سازی مخصوصا با بهره گیری از ظرفیت نخبگانی در هر حوزه‌ای تاکید بسیار داشته اند. برای گفتمان سازی توجه به نخبگان، رسانه‌ها و فضای مجازی، برساخت سازی و ساخت یابی، انگاره سازی و جریان سازی عمومی و به تعبیری سیاستگذاری فرهنگی از اهمیت مضاعفی برخوردار می‌باشد.

گفتمان سازی و سیاستگذاری فرهنگی با این مقدمه‌ای که برآمده از نظرات اندیشمندان علوم انسانی و هم برآمده از حکمت متعالیه و فرمایشات مقام معظم رهبری بوده مخصوصا در مقوله‌ای نرم افزاری و اندیشه‌ای همچون وحدت حوزه و دانشگاه و تحول علوم انسانی بسیار اهنیت دارد.

وحدت حوزه و دانشگاه که به مناسبت شهادت شهید مفتح نام گذاری شده باید بیشتر از یک نامگذاری و برگزاری یک سری نشست‌های مناسبتی در نظر گرفته شود. اگر چه هر نوع حرکتی در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه مهم است، ولی سیاستگذاری فرهنگی در هدف از این وحدت و هدفگذاری مشترک در دستیابی به چشم انداز مشترک که تحقق جامعه و تمدن اسلامی است از اهمیت بیشتری برخوردار است.

به نظر می‌رسد، رسیدن به وضع مطلوب در وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین تحول علوم انسانی با این وضع متداول زمان زیادی را به خود اختصاص دهد.

برای سیاستگذاری فرهنگی در این زمینه باید به این موارد توجه کرد:

۱. نقشه مفهومی و عملیاتی برآمده از منظومه فکری مقام معظم رهبری دامت برکاته

۲. منطق و فلسفه تشکیل نظام آموزشی در ایران و ایده و فلسفه دانشگاه در شرایط کنونی و پسا کرونا

۳. ظرفیت هویتی فرهنگی و علمی معرفتی تمدن ایران اسلامی

۴. ترجمه جامع فراتر از گزینش‌های غرب زدگی

۵. خودباوری و فراگیری جرات نقد اندیشه‌های غربی ۶. گره زدن علم بویژه علوم انسانی به فلسفه علم، فلسفه مضاف مخصوصا فلسفه اسلامی

۷. گفتمان سازی نخبگانی

۸. اقبال علمی، عملی و عملیاتی حوزه و دانشگاه ۸. خروج از انحصار مصرف علمی دانشگاه‌ها نسبت به علوم غربی

۹. کمک حوزه‌ها در تامین مصرف علمی دانشگاه‌ها و پذیرش تولیدات حوزوی توسط دانشگاه‌ها

۱۰. انجام پروژه‌های مشترک با رویکرد بومی، اسلامی، روز آمد و کارامد و مساله محور

۱۱. شناخت و تحلیل swot محیطی و ملاحظه آن در تدوین راهبرد‌ها و اقدامات مناسب

۱۲. قدم برداشتن در مسیر تمدن نوین اسلامی و زمینه سازی جامعه مهدوی.

بحث در این باره بسیار زیاد است، ولی در این بخش از عرائضم به حضور حدود ۴ ساله‌ام در دانشگاه علامه طباطبائی و برخی اقداماتم اشاره می‌نمایم.

۱. سیاستگذاری و تدوین چند راهبرد برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری و swot و ماموریت علوم انسانی دانشگاه و رسالت تحول علوم انسانی دفتر نهاد

۲. برپایی نشست‌های متعدد تحول علوم انسانی و جلب مشارکت حداکثری اساتید و نخبگان دانشگاه (به حدی پربار بود که شورای عالی تحول علوم انسانی پیشنهاد راه اندازی پژوهشکده تحول علوم انسانی را داد که برخی از فعالیتهایمان را در راستای تقویت آن کم کردیم، ولی بعد از گذشت یکی دوسال، ولی عملکرد پژوهشکده موفق نبوده است.)

۳. برگزاری نشست‌های اولویت بندی مسائل و نشست‌های تخصصی حل و تبیین آن‌ها و ارائه توصیه سیاستی به برخی مراکز

۴. تشکیل دوره‌های معرفت افزایی و دانش افزایی بویژه دوره‌های معرفت شناسی و تحول علوم انسانی و فلسفه علم و فلسفه اسلامی

۵. برپایی همایش علامه طباطبائی و ظرفیت‌های اندیشه‌ای ایشان

۶. برگزاری کارگاه نقد غرب و غرب زدگی در ایران
۷. حمایت از برنامه‌ها و توجه دهی دانشگاه نسبت به تحول علوم انسانی

در پایان لازم می‌دانم به یکی دو نکته تاکید کنم. اگر چه در برخی زمینه‌ها کار‌هایی در دانشگاه صورت پذیرفته، ولی ناکافی و بعضا نالازم بوده اند و لازم است امکان تحقق برخی اقدامات جدی گرفته شود که بدان اشاره می‌نمایم:

۱. از گرفتاری محض در فرم و صورت باید فاصله گرفت و اقدامات جدی و اساسی را رقم زد.

۲. امکان حضور و تعامل و تضارب آرا واقعی بین نخبگان حوزه و دانشگاه (اعم از موافقین و مخالفین) فراهم گردد و دانشگاه همت جدی در این زمینه داشته باشد.

۳. زمینه بحث از فلسفه علم و فلسفه مضاف و فلسفه اسلامی برای همه رشته‌ها لحاظ گردد.

۴. جزم اندیشی نسبت به برخی پارادایم‌ها و متدولوژی‌های علمی کمتر شود و امکان ورود دیگر متدولوژی‌ها را بصورت رسمی فراهم نمود.

۵. از انحصار بیان اندیشه‌های علوم انسانی غربی در آمده و تکیه به آراء و اندیشه‌های ملاصدرا‌ها و بوعلی سینا‌ها و علامه طباطبائی‌ها و مبانی و منابع دینی راهم ممکن دانست و زمینه بحث گسترده در این باره را بصورت رسمی فراهم نمود.

۶. آشنایی اساتید و دانشجویان نسبت به شخصیت و منظومه فکری علامه طباطبائی و حضرت امام و مقام معظم رهبری را بصورت جدی دنبال نمود.

۷. مسافرت‌های خارجی مسئولین و اساتید دانشگاه را هدفمند و فایده‌مند نمود با رویکرد آشنایی با معتقدین تحول و منتقدین علوم انسانی غربی و آراء و اندیشه‌های آن‌ها

۸. برگزاری نشست‌ها و همایش‌های ملی و بین المللی پیرامون تحول علوم انسانی

۹. توجه جدی به در آموزش و پژوهش با رویکرد بومی سازی اسلامی سازی و کارآمدی و روزآمدی و مساله محوری

۱۰. توجه به شاخص تحول علوم انسانی در ارتقاء اساتید و دانشگاه

۱۱. جذب اساتید برای دانشگاه از افراد نخبه معتقد به تحول علوم انسانی و فاصله گیری از جذب سیاسی

۱۲. تولید همه جانبه و مستمر محتوای آموزشی با نگاه تحول علوم انسانی

۱۳. توجه جدی به استادان و دانشجویان نخبه و فراهم کردن زمینه مشارکت آن‌ها در حل مشکلات و تبیین مسائل نظام آموزشی و کشور

۱۴. فعال کردن واقعی پژوهشکده تحول علوم انسانی و زمینه سازی خروج آن از رکود

منبع: فارس

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها