فتح خونین‌شهر-2/ همرزم سردار شهید "حسین قُجه‌ای" در گفت‌و‌گو با دفاع پرس:

هیچگاه خستگی و ناامیدی در چهره شهید قُجه‌ای ندیدم/ ماجرای فرار تانک‌های عراقی

همرزم شهید قُجه ای می گوید: شهید قُجه‌ای نسبت به وظایفی که بر عهده داشت متعهدانه عمل می‌کرد و سعی می‌کرد در سخت‌ترین و بحرانی‌ترین شرایط، بهترین تصمیم را برگیرد. من هیچ‌گاه در چهره‌ی این سردار شهید ناامیدی و خستگی ندیدم."
کد خبر: ۴۵۹۴۴
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۱ - 06May 2015

هیچگاه خستگی و ناامیدی در چهره شهید قُجه‌ای ندیدم/ ماجرای فرار تانک‌های عراقی

"محمدرضا کیومرزی" همرزم سردار شهید "حسین قُجهای" در گفتوگو با خبرنگار گروه حماسه و جهاد دفاع پرس گفت: طی سالهای 58 تا 60، گردانهای رزمی سپاه در پادگان ولی عصر(عج) شکل گرفت. روزهای پایانی سال 60 بود که در جهت تشکیل تیپ محمدرسول الله(ص) به همراه شهیدان احمد ساربان نژاد، مجید شامقلی و حدود 400 نفر از نیروهایی که از لانه جاسوسی آمده بودند، به پادگان دوکوهه در جنوب رفتیم.

وی افزود: دی ماه سال 60، زمانیکه تیپ سر و سامان مییافت در پادگان دوکوهه بودم. آن زمان شهید متوسلیان فرمانده تیپ، شهید همت معاون تیپ، شهید دستواره مسئول پرسنلی و شهید قجهای فرمانده گردان سلمان شدند.

شهید حسین قجهای و شهید احمد ساربان نژاد در عملیات فتح المبین

کیومرزی با بیان اینکه عملیات فتح المبین نخستین عملیات گردان سلمان  بود، خاطرنشان کرد: البته قبل از این عملیات، نیروهای گردان سلمان در عملیاتهای دیگر حضور داشتند، گردان حمزه نیز به همین صورت بود. فرمانده این گردان شهید رضا چراغی بود.

وی افزود: من در عملیات فتح المبین، منشی گردان و فرمانده گروهان یک بودم. نخستین آشنایی بنده با شهید قُجه ای نیز مربوط به این عملیات میشود. شهید قُجهای، چهرهای دلنشین و بدنی تنومند و ورزشکار داشت و خیلی چابک بود. شهید قُجهای نسبت به وظایفی که بر عهده داشت، متعهدانه عمل میکرد و سعی میکرد در سختترین شرایط و بحرانیترین شرایط، بهترین تصمیم را برگیرد. من هیچگاه در چهرهی این سردار شهید ناامیدی و خستگی ندیدم. او همیشه خندان و خوشرو بود.

کیومرزی در ادامه به رشادتهای شهید قُجهای در جبههی غرب همچون مریوان و دزلی اشاره کرد و گفت: این شهید در دزلی و مریوان، مردانه ایستادگی کرد و به همراه سرداران بزرگمان یعنی شهید متوسلیان و شهید همت در سخت ترین مناطق جنگی با دشمنان نبرد کرد. من آن زمان با این شهید در جبهه غرب نبودم اما از دلاوریها و رشادتهای شهید قُجهای از زبان دوستان زیاد شنیدهام.

ردیف اول - نفر سوم: محمدرضا کیومرثی - نفر ششم: شهید احمد ساربان نژاد به همراه دیگر رزمندگان گردان سلمان در عملیات فتح المبین

ماجرای فرار تانکهای عراقی

همرزم شهید قُجهای بیان داشت: محور عملیاتی گردان سلمان در عملیات فتح المبین، "علی گره زد" بود. این عملیات در سه مرحله انجام شد؛ در مرحلهی نخست ما باید شبانه توپخانه دشمن را در عمق مواضعشان تصرف میکردیم. ما طی سه روز توانستیم این مرحله از عملیات را به سرانجام برسانیم. روز چهارم عملیات، شهید قُجهای به من دستور شناسایی محور دشت عباس را داد.

وی افزود: به تنهایی از میان شیارهای منطقه که دشمن بر آن تسلط داشت، عبور کردم. بیش از 100 تانک عراقی در منطقه بود که آن ها را در سنگرهای خاصی استتار کرده بودند که تنها لولهی آنها پیدا بود. به محل استقرار گردان برگشتم. به شهید قُجهای گفتم که صلاح نیست عملیات کنیم.

کیومرزی خاطرنشان کرد: فردای آن روز دوباره به همراه چند نفر دیگر برای شناسایی به منطقه رفتیم اما خبری از تانکها نبود. سریعا  به شهید قُجهای خبر دادیم که نیروها را بفرستید. ما در مرحلهی دوم عملیات بدون شلیک گلولهای توانستیم به موفقیت دست یابیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها