به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در ذهن برخی از مردم و نسل امروز این سوال مطرح است که چرا پس از فتح خرمشهر و شکست دشمن بعثی باید دفاع را ادامه میدادیم. از این رو به بررسی نظرات فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی در پاسخ به این سوال پرداختهایم. در بخش نخست نظرات برخی از فرماندهان نظامی را در ادامه مرور میکنیم.
صفوی: فرماندهان نظامی تابع رهبران سیاسیاند
سردار سرلشکر رحیم صفوی در پاسخ به این سوال که نظر شما در ارتباط با ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر چیست، میگوید: ادامه جنگ دو بخش دارد. یک بخش نظامی، یک بخش سیاسی. جنگها را رهبران سیاسی شروع میکنند و رهبران سیاسی تمام میکنند. فرماندهان نظامی تابع رهبران سیاسیاند. رهبر سیاسی عراق تصمیم گرفت با ایران وارد جنگ شود و رهبر سیاسی ایران حضرت امام خمینی(ره) تصمیم گرفت قطعنامه 598 را بپذیرد. آغاز و انجام جنگ یک تصمیم سیاسی است. فرماندهان مشاوره میدهند اما تصمیمگیری نهایی با آنها نیست. این مساله در همه دنیا مرسوم است و مربوط به ایران نیست.
بیش از هزار کیلومتر از مرزهای کشور پس از فتح خرمشهر در اختیار دشمن بود
در قانون اساسی ما نیز در اولین بند وظایف ولی فقیه آمده است که جنگ و صلح از مسئولیتهای ولی فقیه است. از نظر نظامی وقتی ما خرمشهر را آزاد کردیم، آن منطقه قابل دفاع نبود. عراقیها هنوز بیش از هزار کیلومتر از مرزهای ما در غرب کشور در اختیار داشتند. هدف از جنگ، تحمیل اراده سیاسی یک کشور بر کشور دیگر است. صدام به ما حمله کرد تا خوزستان را از ایران جدا کند. برای اینکه آن هدف را از بین ببریم، باید نیروی نظامی دشمن را از بین میبردیم یا با دشمن صلح میکردیم. من نظر نظامی خود را عنوان میکنم. از نظر نظامی در سال 61، مرز خرمشهر قابل دفاع نبود و صدام میتوانست مجددا به ما حمله کند، کما اینکه وقتی ما قطعنامه 598 را قبول کردیم صدام دوباره حمله کرد و با دوازده لشکر به خرمشهر، خوزستان و غرب کشور آمد. ما قطعنامه را قبول کرده بودیم اما او مجددا حمله کرد که خرمشهر را بگیرد.
نظر سیاسیام را عنوان نمیکنم/ ادامه دفاع از نظر نظامی معقول و مشروع بود
صدام اصلا قابل اعتماد نبود. هم منافقین را از مرز قصر شیرین به سمت کرمانشاه راه انداخت، هم خود او در جنوب با بیش از 12 لشکر حمله کرد. البته من نظر سیاسی هم دارم که آن را عنوان نمیکنم. از نظر نظامی ادامه دفاع معقول و مشروع بود. از نظر نظامی ما باید ارتش عراق را منهدم میکردیم. ما باید رژیم عراق را تضعیف میکردیم. بعد از حمله ما به فاو و شلمچه، حامیان عراق از جمله آمریکا متوجه شدند که ایران از نظر سیاسی نیز قدرتمند شده است. به همین خاطر مجبور شدند در قطعنامه 598 امتیازاتی به ما بدهند که قبلا حاضر به این کار نبودند.
مسائل سیاسی را از مسئولان سیاسی جنگ بپرسید
مسائل سیاسی را از مسئولان سیاسی جنگ مانند حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی یا محسن رضایی بپرسید. من به عنوان یک فرمانده نظامی تا روز آخر، جنگ را یک دفاع مشروع و عاقلانه میدانم. ما یک استدلال داشتیم که صدام را ساقط کنیم اما برخی مسئولان سیاسی با امام همراهی نکردند.
غلامپور: قبل از عملیات بیت المقدس بنای ما ورود به عراق بود
سردار غلامپور یکی دیگر از فرماندهان نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که برخی معتقد بودند که میشد جنگ را بعد از فتح خرمشهر پایان داد، بیان میکند: اسناد عملیات بیت المقدس موجود است،تمام دستوراتی که برای عملیات بیت المقدس به قرارگاهها و یگان ها داده شده بود، منجر به خطی پدافندی در حاشیه شط العرب (یعنی درست چسبیده به شهر بصره) شد. یعنی قبل از بیت المقدس بنای ما ورود به عراق است، در عملیات بیت المقدس بر خرمشهر به عنوان هدف عمده تاکید نشده است تاکید اساسی ورود به شهر بصره بوده است، اینها اسنادش موجود است و مکتوب وجود دارد. من که فرمانده قرارگاه قدس بودم به من دستور داده شد که وقتی به مرز رسیدید آماده باشید و بروید و وارد شوید به خط حد فاصل نشوه و تنومه و بخشی از آن را در حاشیه شط العرب تأمین کنید. یعنی قبل از عملیات ورود به بیت المقدس ما قصد ورود به عراق را داشتیم.
این سوال در فضای جو زده سیاسی پس از جنگ مطرح شد
نکته دیگر این است که ما چه وقت با این سوال مواجه میشویم که چرا بعد از فتح خرمشهر ادامه دادیم؟ منهای موضوعی که در آن مقطع امام(ره) به عنوان یک نظر مطرح میکند، کدام شخصیت و جریان سیاسی این ادعا را دارد که ما در سال 61 که عملیات بیت المقدس انجام دادیم نظرش این بوده است که وارد خاک عراق نشویم؟ چه کسی این ادعا را ندارد. ما برای اولین بار از سال 72، 73 یعنی زمانی که کشور دچار فضای کاملا جو زده سیاسی میشود با این سوال مواجه میشویم.
من بین واژه جنگ و دفاع مقدس تفاوت قائلم، برخلاف این که در عرف فرقی بین جنگ تحمیلی و دفاع مقدس قائل نیستند. واقعیت این است که جنگ تحمیلی اتفاقی است که از طرف دشمن به ما تحمیل شد که همه خصوصیات از منظر تجاوز، خشونت، جنایت، خیانت، کشتار در واژه جنگ تحمیلی قابل بیان و توصیف است از طرفی در مقابلش واژه دفاع مقدس را داریم که پر از واژههایی مثل ایثار، فداکاری، مقاومت، شهادت است. در واقع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس دو روی سکه هستند.
طراح اصلی جنگ آمریکا بود
من اعتقاد دارم طراح اصلی جنگ، آمریکا است و عراق به عنوان یک عامل و مجری جنگ را آغاز کرد، امام به صراحت در صحیفه نور فرمودند آمریکا برای حفظ منافع و موقعیت خودش به صدام دستور داد که با ایران وارد جنگ شود، پس بنابراین آغازگر، تئوریسین و طراح جنگ آمریکائیها هستند.
اگر جنگ با این نیت آغاز شده و به ما تحمیل شده است که خوزستان و مناطق دیگر را بگیرند و نظام جمهوری اسلامی را یا ساقط کنند یا تغییر رفتار دهند، یکی دو ماه پس از این که عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر انجام شد عراقیها عقب نشینی کردند، از منظر هدف گذاری دشمن شکست خود را پذیرفت.
پس از عملیات بیت المقدس بر گرفتن حقوقمان اصرار داشتیم
بعد از حادثه خرمشهر دشمن وقتی خودش میآید از قصر شیرین و سرپل ذهاب و بسیاری نقاط دیگر که ما سراغش نرفتیم عقب نشینی میکند یعنی دشمن پذیرفته که در راهبردش شکست خورده و به نظر من بعد از این به بعد رویکرد جنگ اینطور میشود که ما در موضعی با هدف تعقیب و تنبیه متجاوز قرار میگیریم و دشمن سخت روی مرزهایش میایستد که اجازه ورود ما را ندهد تا این که ما را به فرسودگی و خستگی برساند که اتمام جنگ را قبول کنیم، بنابراین این اعتقاد را دارم که بعد از عملیات بیت المقدس جنگ از منظر هدف گذاری دشمن تمام شد، و این ما بودیم که بر گرفتن حقوقمان اصرار داشتیم.
فضلی: مساله پایان جنگ را لیبرالها مطرح کردند
سردار علی فضلی نیز در این رابطه میگوید: دفاع مقدس زوایا مختلفی دارد؛ برخی لیبرالها و کسانی که شبی را هم در جبهه نگذراندند، این ساز را ایجاد کردند که باید بعد از بیت المقدس جنگ را خاتمه میدادیم. مفهوم این حرف این است که باید سندی از سازمان ملل، سازمانهای بین المللی، سازمانهای منطقهای و عراقیها تنظیم شود و کشوری درخواستی کند، منهای آتش بس. حتی در زمان بی صدر داشتیم زمانی را که ایشان داشت آتش بس را میپذیرفت که اگر نهیب امام(ره) نبود این اتفاق افتاده بود. دشمن هر وقت شرایط برایش سخت میشد درخواست آتش بس میکرد.
خاک ما در اشغال دشمن بود
در حالی که در عملیات بیت المقدس ما برای تنبیه متجاوز برنامه ریخته بودیم، متجاوزی که هنوز بخش بسیاری از خاک ایران در اشغالش بود، قریب 12000 کیلومتر مربع از خاک کشور ما در اشغال بود، در عملیات بیت المقدس 5700 کیلومتر مربع و در عملیاتهای فتح المبین و طریق القدس هم بخش دیگری آزاد شدند اما هنوز بخش قابل ملاحظهای از خاک کشور در اشغال دشمن بود.
از ما هیچ درخواست آتش بس که نه درخواست صلحی هم نشد، سندی نیست که عرضه شود؛ پس گروههایی در آن زمان و حتی پس از جنگ گفتند در عملیات بیت المقدس جمهوری اسلامی ایران بود که آتش افروزی کرد و جنگ را ادامه داد در حالی که ما به تکلیف دفاع مشغول بودیم، وقتی خاک ما در اشغال دشمن است حتی در جائی که به خاک دشمن وارد می شویم به دلیل تامین امنیت مردممان است.
ادامه دارد...