به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اهواز، شهید جهادگر «خدامراد توکلی» سی ام شهريور 1346، در شهرستان گتوند به دنيا آمد. پدرش عبدالسيد كشاورزی میکرد و مادرش خاور نام داشت.
خدامراد تا پايان دوره راهنمایی درس خواند سپس از سوی جهادسازندگی در جبهه حضور يافت. توکلی دوازدهم تير 1365، در مهران توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش و گلوله به شهادت رسيد و برای همیشه جاودانه شد.
فرازی از وصیتنامه شهید «خدامراد توکلی»
با درود و سلام فراوان بر حضرت ولی عصر(عج) و نائب برحقش امام امت، خورشید جماران حضرت امام خمینی و با عرض سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت از صدر اسلام تا بدر و از بدر تاکنون بخصوص دوستان و همسنگرانم.
آری دوست دارم که در تشییع جنازه ام دستانم را از تابوت بیرون آورید تا اینکه دنیا پرستان و پول پرستان بدانند که نه ماشینی را همراه خود بردم و نه پولی را. براستی دنیا پرستان و پول پرستان همانند عنکبوتی هستند که دل بدنیا بسته اند.
خدایا مرا جزء شهدای صدر اسلام قرار بده
خداوندا تو خود شاهد هستی که چگونه با دلی آکنده از مهر و محبت به تو وارد میدان شدم. خداوندا تو خود شاهدی که می روم تا با ریختن هر قطره ای از خون خود هزاران بنده در بند را آزاد سازم و با هر فریاد الله اکبری دشتی از صحرای کربلا را رنگین و آزاد سازم و حال که می روم تا با هر بیلی از لودرم و با هر احداث خاکریزی جان هزاران تن از سربازان تو را نجات دهم، از تو عاجزانه تقاضا می کنم که ابتدا مرا شهید کن و بعد از مرگم مرا جزء شهدای صدر اسلام قرار بده.
لبیک به امام حسین(ع)
آری می روم تا به ندای لبیک «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان لبیک بگویم و بگویم اگر در زمان امام حسین(ع) و عاشورا نبودم ولی الان در نبرد خمینی با کفار، در جبهه مهران هستم و می توانم انتقام خون علی اصغر را بگیرم و می توانم انتقام خون پسرعموی عزیزم خدامراد بختیاری را بگیرم.
چند توصیه به شما ملت ایران و خانواده ام:
اما شما ای ملت مسلمان ایران مبادا مانند کوفیان دست از دعوت خود بردارید و پشت امام را خالی کنید و یا سنگر جبهه، پشت جبهه را تخلیه کنید. همیشه بر مستکبران و ظالمان غلبه کنید.
ولی شما خانواده عزیزم؛ پدر و مادرم، خودم به درستی می دانم که نتوانستم حتی شمه ای از زحمات شما را جبران کنم ولی این یک وظیفه شرعی بود و بر هر مسلمان واجب است که به جبهه برود. اما شما برادران، همانند حسین در جنگ و مشکلات صابر باشید و مبادا در مرگم ناراحت بشوید و به این انقلاب و امام منت بگذارید و بدانید کسی به اجبار من را به میدان نبرده است بلکه این راه حق و حقیقت و درست بود که خودم با دیدی باز و روشن آنرا انتخاب کردم.
ولی شما خواهران عزیز مبادا در مرگم سیاه بپوشید، همیشه زینب وار و استوار باشید و همیشه برای دیگران الگو باشید. در آخر تقاضا می کنم در هر محرمی و در هر عاشورائی وصیت نامه ام را بخوانید و از همه دوستان، آشنایان، برادران و همسایگان طلب عفو و بخشش می کنم.
انتهای پیام/