گروه استانهای دفاعپرس- حمید جهانگیر فیضآبادی؛ آذرماه در اوج سختی و عشقبازیهای آموزش غواصی، کمکم بساطش را جمع میکند. دیماه هم با تمام غربت و مظلومیت و شروع فراقی سی و چند ساله دارد از راه میرسد.
اصلاً آذر و دی و غواصی و مظلومیت و خستگی و عشق و اشنوگل و دستان بسته، زیر انبوهی از خاک و وداع غریبانه و جانسوز رفقای گرمابه و گلستان عاشقی، آنچنان با هم آمیختهاند که تاریخ را به شهادت و قضاوت و سنجشِ عیار خلوص عشق و وفاداری یاران سفر کرده وا میدارد. غواصهایی که زمین را برای ماندن و در جا زدن حقیر میدیدند.
سلام بر غواصهای خستهای که بدنهایشان، زخمی سیمهای زهرآگین خاردار و خورشیدیهای تیز و بُرنده شده بود و در اوج عطش و بیآبی و تنهایی و غریبی و دلتنگی، زیر خروارها خاک سرد غربت و نامردی و شقاوت و بیرحمی، از نفس افتادند تا ما نفس بکشیم.
غواصهایی که در لحظهلحظههای زنده بگور شدن و نفسنفس زدنهای آخر، خشنود از ادای تکلیف الهی و اطاعت از ولایت بودند و افتخارشان اقتدار میهن، و آرزویشان سعادتِ مردمِ با وفایِ ایران بود که امامشان فرمود: یاران من از یاران صدر اسلام با وفاترند.
سلام بر شهیدانی که خمیدهخمیده رفتند و در غرقابهی خون، به خاک افتادند تا ما راست راست راه برویم و به نظاممان، رهبرمان، میهنمان و شهدایمان افتخار کنیم.
انتهای پیام/