به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
وصیت‌نامه شهید مرتضى میرزایى
«بسم الله الرحمن الرحیم
به نام او، به نام خدا که از او هستم، رفتنم براى اوست و بازگشتم بسوى اوست.
مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا؛ بعضى از آن مومنان بزرگ مردانى هستند که به عهد و پیمانى که با خداى خود بستند وفا کردند و بعضى هم بر عهد خود ایستادگى کردند تا در راه خدا شهید شدند.
برخى با انتظار مقاومت کرده و به هیچ وجه عهد خود را نشکستند که شهادت هدیه‌اى گرانبها از جانب خداوند تبارک و تعالى است، هم اکنون انتظار عملیات را مى‌کشیم و براى نبرد با نیروهاى کفر لحظه شمارى مى‌کنیم ما آماده‌ایم به فرمان امام خمینى کبیر جهاد کنیم.
اى امام خمینى اگر تو نبودى دنیا رو به فساد و انهدام مى‌رفت و با آمدن تو درهاى رحمت بهشت بر روى مسلمانان باز شده است. اى مردم با ایمان امام را، چون شمعى قرار داده و به دورش حلقه زنید و از روشنایى با عظمتش بهره‌مند شوید، اى مردم با ایمان که اکنون در عزاى این حقیر به وصیت نامه گوش فرا مى‌دهید شما شاهد بوده‌اید که تا کنون چقدر شهید داده‌ایم؛ چه سرو‌ها که خمیده و به خاک افتاده‌اند شما را به خدا نگذارید دیگر سرو‌ها بخشکند.
نگذارید خون ما شهیدان مظلوم بخشکد و از جوش و خروش بیفتد، راه شهدا را ادامه دهید به جبهه بروید تا خداوند از گناهانتان در گذرد، کانون جبهه گرم‌تر و با صفا‌تر از خانواده است و آنچه که ما را به اینجا می‌کشاند معنویاتی است که در جای جای جبهه موج می‌زند.
بارال‌ها پایان کار مسلمانان را به سعادت مقرون فرما و رشته معرفت را به دستشان بده و دست تطاول شیطان رجیم را از قلبشان کوتاه کن، بارال‌ها جذبه‌ای از آتش محبت خود را در دلشان بیفکن و خرمن خود پرستی را با نور عشقت بسوزان تا جز تو نبینند و جز سر کوی تو باز قلوب را نیندازند.
از پدر و مادر عزیزم می‌خواهم مرا ببخشند چراکه در یکی دو سال گذشته نتوانسته‌ام آن طور که باید در خدمتتان باشم، مرا ببخشید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱
