نقد فیلم/ علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده

دسته دختران؛ روایت غریبانه دختران در خط مقدم

فیلم سینمایی «دسته دختران» راوی داستانی متفاوت از حضور زنان در روز‌های پرتلاطم ابتدایی تهاجم عراق به ایران و تاریخ دفاع مقدس است.
کد خبر: ۵۰۵۴۱۱
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۸ - 09February 2022

دسته دختران؛ روایت غریبانه دختران در خط مقدمگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس _ علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده؛ «منیره قیدی» کارگردان فیلم، با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانه به خانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.

پیش از تماشای فیلم و براساس فضای فیلم قبلی کارگردان (ویلایی‌ها) تصور می‌کردم با داستانی بر محور موقعیت انسانی چند خانم در فضای روز‌های سقوط خرمشهر مواجه خواهم شد.

سکانس افتتاحیه هم که به‌شدت منطبق با سکانس رویای خانم معلم و آتش گرفتن مینی بوس فیلم «دوئل» با حضور هدیه تهرانی بود این تصور را تایید می‌کرد. اما بلافاصله و بی‌واسطه مخاطب و فیلمساز و پرده نمایش و سیستم صدا و کل سالن افتاد وسط معرکه جنگ و تجربه خون و انفجار و زجه و فریاد قربانیان فیلم «تنگه ابوغریب» تکرار شد؛ این‌بار به روایت فیلمساز زنی که در فیلم اول حتی یک کشته هم به جا نگذاشته بود، آن‎هم به‌خاطر «دوری از خشونت جنگ!»

فیلمساز در تصمیم اولیه، برای ارائه تصویر خانم‌ها در دفاع مقدس جسارت و زیرکی به خرج داده است، اما با انتخاب شخصیت‌های خیالی نتوانسته به واکاوی مصائب، خطرات و بحرانی بودن این حضور برای زنان و اطرافیان دست یابد. شخصیت‌هایی که قطعا می‌توانند مابه‌ازای واقعی داشته باشند، ولی قطعا نوع پرداخت به آن‌ها مانع از بهره‌برداری از توان خاصه منیره قیدی در نفوذ در دنیای زنان آن‌ هم در موقعیت پیچیده بحران شود.

زنی که خود را در مرگ دو فرزندش مقصر می‌داند، برای آرام ساختن وجدان و جلو انداختن مرگ خودش تلاش می‌کند در صحنه درگیری‌ها حاضر شود و به رزمندگان کمک کند. او آموزش نظامی دیده و در ابتدای راه دو همراه دارد، یک زن عرب و یک دختر نیمه عرب که مدعی‌اند آموزش دیده‌اند، ولی بدیهی‌ترین اصول نظامی را نمی‌دانند.

بعد‌ها دخترک خوزستانی که خانواده‌اش را از دست داده، یک خانم دکتر (بعد از این) و یک پسر تهرانی ترسو هم به آن‌ها اضافه می‌شود و دسته دختران به‌علاوه یک پسر شکل می‌گیرد و آن‌ها در ماموریتی خود تراشیده تصمیم می‌گیرند در حال سقوط ارتش برای خط مقدم مردمی در خرمشهر، مهمات ببرند.

در این میان مخاطب علاوه بر رشادت، ترس و شجاعت دختران کمی هم با دنیای آن‌ها آشنا می‌شود. ماموریت که انجام می‌شود، سفره هم جمع می‌شود و دختر‌ها پراکنده می‌شوند.‌ نمی‌دانم فیلمنامه میلاد اکبرنژاد و ابراهیم امینی تا چه حد درگیر صحنه‌های جنگ و انفجار بوده، ولی آشکار است حضور ساناز بیات هم در مرحله بازنویسی، کمکی به پررنگ شدن وجوه انسانی و عمق بخشیدن به شخصیت زنان داستان نکرده است.

البته هیچ یک از این‌ها باعث نمی‌شود فیلم «دسته دختران» تماشایی نباشد، زیرا حجم خون و خون‌ریزی و تصویر صورت پرخون جنگ که در غایت توان سینمای ایران خوب از کاردرآمده خود به خود مخاطب را تا پایان با خود می‌برد. حتی انتخاب بد برخی بازیگران هم فیلم را دچار نقصان جدی نمی‌کند. حضور نیکی کریمی به فیلم کمکی نکرده و بیشتر در ادامه تکمیل تنوع پرونده حرفه‌ای او قرار می‌گیرد.

پانته‌آ پناهی‌ها مثل همیشه حضور مطلوب و به‌جایی دارد. فرشته حسینی هم خیلی بی‌روح است و از پس نقش برنیامده گرچه بی‌انصافی است اگر نگوییم فیلم، فیلم سختی است.  هدی زین‌العابدین، اما فرصت این فیلم برای دیده شدن را به واقع غنیمت دانسته و با وجود کمرنگی نقشش، حضوری درخور دارد.

حسین سلیمانی هم با وجود عناصر تکرار نقش، اما بازی باورپذیر و به اندازه‌ای دارد، با ریز مانور‌های حرفه‌ای که لحظه‌های ناب می‌سازد. فیلمبرداری سامان لطفیان و تدوین حمید نجفی‌راد درخشان است گرچه رتوش‌هایی برای اکران می‌خواهد.

موسیقی ستار اورکی زیرکانه است هرچند در جا‌هایی از دست رفته است. طراحی صحنه و لباس، گریم و صدا در عین دشواری کار، مطلوب است. محسن روزبهانی در جلوه‌های ویژه میدانی کولاک کرده و بازیگران در این بخش با واکنش‌های حساب شده به‌خوبی زحمت او را به سمت بهترین‌ها جهش داده‌اند.

فیلم در مجموع سرپاست و مخاطب را به چند باره دیدن دعوت خواهد کرد و حتما در حوزه بازیگری و عوامل فنی در جمع نامزد‌ها می‌درخشد؛ تا باشد فرصت تصاحب سیمرغ هم نصیبش شود.

انتهای پیام/341

نظر شما
پربیننده ها