گروه استانهای دفاعپرس ـ «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ زندگی ما با کربلا معنا پیدا میکند. مثل نماز که نمیشود جز به قبله خواند. کربلا برای در مَثُل شبیه کتاب هدایت است و عاشورا، زمان رستگاری. هر لحظهاش آیتی است و هر قهرمانش در کنار حجت خدا به سورهای میماند که هزار بار باید خواند و هزاران بار درس گرفت.
ما در کربلا نه جغرافیا میخوانیم و نه تاریخ. معرفت میآموزیم که تاریخ و جغرافیا را تغذیه و برای انسانِ امروز به کلاس درس تبدیل میکند. کربلا برای ما کتاب حقیقت است. هر صفحهاش الگویی را تعریف میکند. پیر اگر به میدان میآمد، حبیب بن مظاهر و زهیر و مسلم را پیش روی خود میدید و میانه مردان، جلوی خود بلند بالا یلِ امالبنین، عباس بن علی را میدیدند و به غیرت میآمدند.
نوجوانانی ما هم در کلاسِ قاسم، فهمیده میشدند و کودکانِ ما، نگاهشان به دست قطع شده عبدالله بن حسن بود در دفاع از امامت و حتی شیرخوارانِ ما هم علیاصغر را دارند که گریههاشان را با عاشورا گره میزند و زنان ما هم از کودک تا بزرگسال نگاهشان به رقیه و فاطمه و زینب و ام کلثوم است.
در این میان اما قبله نگاه جوانانِ ما با شکوهی تمام، الگوی خود را مییابد. انگار زمانه، صفحات خویش را به عقب ورق میزند. گویی رسولالله پیش چشم ما ایستاده است. این اشبه الناس به رسولالله، علیاکبر است که قامت فراز کرده است تا در فرود نمانیم. اوست که راه را باز میکند به سوی حقیقت. حقیقتی که نو به نو میشود و در هر عصر باز نگاهش به علیاکبر است. رعنا جوانی که در کربلا، فقط پسر حسین (ع) نیست. فقط شمشیرش راه را باز نمیکند. فقط ذوالفقار را به خاطر نمیآورد. فقط بردباری حسنی، عطش را در لبانش آرامش نمیبخشد. او همه اینها هست و در شکوهی دیگر.
یادگار و چهرهنمای پیامبر است. هرکه پیامبر را دیده است، با تماشای او، کوفیان را در برابر رسولالله تصور خواهد کرد. برای او در کربلا میتوان همان نقش را تعریف کرد که در جنگ صفین، عمار را بدان ممتاز و متمایز میدیدند. پیامبر گفته بود «فئه باقیه» عمار را میکشند. با کشتن او لشکر معاویه هزیمت معرفتی شد.
در کربلا لشکر یزید، کسی را به شهادت رساندند که به شهادت همه شبیهترین مردمان به رسول اعظم بود. اضمحلال فکری کوفیان را همین یک مورد کافی بود. علیاکبر فقط برای دیروز نبود که امروز و فردا هم نگاهی چنان به او دارد.
نسل جوان هم باید در او الگویی بیابد که امروزش را به فردای سرفرازی پیوند زند. جوان امروز باید تکلیف خود را با خویش روشن کند. یا پا جای پای علیاکبر میگذارد و یا -خدای نکرده- شمشیرش در برابر او خواهد بود. راه سومی هم وجود ندارد. چنان که در کربلا وجود نداشت. چنان که همین باور، دفاع مقدس را متمایز کرد.
جوان امروز باید با تأسی به علیاکبر به جهاد اکبر در حوزه نفس و جهاد کبیر در مقابله با دشمن بپردازد. با شکوفا کردن ظرفیتهایش، کشور را به جایی برساند که شایسته ایران عزیز و انقلاب اسلامی است.
انتهای پیام/