گروه استانهای دفاعپرسـ «علیاصغر زینلی» آزاده دفاع مقدس؛ به صورت طبیعی کسی که سالها اسیر دشمن بوده است پس از بازگشت به وطن باید بتواند با استراحت به آرامش برسد تا مرارتهای اسارت از وجودش خارج شده و آسیبهای روحی و جسمی او التیام پیدا کند، اما آزادگان سرافراز عمدتا اسارت را سکوی پرتابی یافته تا آموزههای معنوی اسارت در وجودشان به بار نشسته و نه تنها خود را سربار جامعه ندانسته بلکه بسیاری از آنها منشاء اثرات و خدمات زیادی به جامعه هستند و حجم فعالیتهای برخی از آزادگان سرافراز به مراتب بیشتر از دیگر افراد اجتماع بوده و این همان توانمندی که مبتنی بر آموزههای دینی و ارزشی به دست آمده جزو ویژگیهای یک «اسیر» «آزاده» به شمار میرود.
بعنوان بسیجی به جبهه میرود، با علاقهای که به کار تخصصی داشته پس از آموزش کوتاهی بعنوان مکانیک ماشین آلات سنگین فعالیت جدی خود را آغاز میکند، اما در عملیات والفجر 4 وقتی در شرایط حادی قرار میگیرد سلاح آرپیجی بدست گرفته و میجنگد.
جریان اسارت او شنیدنی است، وقتی به سنگرهای دشمن میرسد آرپیجی خود را بسوی سرباز عراقی که با وحشت او را نظاره میکرده نشانه گرفته و شلیک می کند اما اسلحه عمل نمیکند و در همین حال سرباز دیگر عراقی او را به رگبار میبندد که از ناحیه دو پا مجروح و زمینگیر میشود، به هر ترتیبی شده خود را به سنگر عراقیها رسانده و خود را زیر تعداد زیادی پتو مخفی میکند که بعد از مدتی بیهوش میشود.
زمانی که بهوش میآید در زیر انبوهی از پتو، صدای انفجارهایی را میشنود به گمان اینکه نیروهای خودی هستند سر خود را بیرون میآورد که با دیدن سرباز وحشت زده عراقی خندهاش میگیرد، سرباز عراقی قصد کشتن او را دارد ولی همان سربازی که از شلیک ناموفق او جان سالم به در برده بود او را نجات میدهد و اینگونه اسارت او آغاز میشود.
«سلیمان میرزاجان» را آزادگان منطقه قاسمآباد مشهد میشناسند، خصوصا کسانی که مشکلاتی داشته و نیازمند کمک بودهاند، او عضو هیئت امنا و فعالین مسجد موسی ابن جعفر (ع) (مسجد آزادگان) و شورای محلات است و در کنار این فعالیت، خود به تنهایی نیز یک خیریه را اداره میکند و توانسته است گرهگشای مشکلات تعدادی از آزادگان و برطرف کردن نیاز محرومان آن منطقه باشد، که در این مسیر همسر ایثارگر و صبورش مشوق و همراه او بوده است.
انتهای پیام/