به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، «زنان» در هر جامعه فارغ از هر نوع دین و مذهب از جایگاهی ویژه برخوردار هستند و در طول تاریخ به خصوص یک قرن گذشته نحلهها، جنبشها و حرکتهایی با موضوع زنان ایجاد شده که مهمترین آنها جریان «فمنیستی» است که هم سویههای مثبت دارد و هم منفی. در دین مبین اسلام نیز زنان از اهمیت بالایی برخوردار هستند تا جایی که حقوقی بالاتر از مردان برای آنها لحاظ شده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شاهد آن بودیم که حضور تزیینی و عوامفریبانه زنان در رژیم پهلوی تبدیل به حضوری اثرگذار و مهم بدل شده است. چنان که در رشد تولید علم، ارتقای سلامت، درخشیدن نام ایران در محافل ورزشی و هنری زنان جایگاهی ویژه دارند. با این حال عدهای با غرضورزی و عناد با ارزشهای اسلامی ایرانی سعی دارند خدمت بزرگ انقلاب اسلامی به زنان را نادیده بگیرند و مدام بر طبل تضییع حقوق زنان در ایران اسلامی بکویند.
در طول این سالها آثاری به ظاهر برای خدمت به زنان ساخته شده تا به اصطلاح حقوق از دست رفته آنان را بازگرداند. سعی پدیدآورندگان این آثار نیز همواره این بوده که انقلاب اسلامی و حتی دین اسلام به زنان به عنوان «جنس دوم» نگاه کرده است و از حداقل حقوق انسانی برخوردار در جامعه هستند. آثار سینمایی بسیاری نیز تولید و اکران شدند که سیاهه نام آنها از حوصله این متن خارج است در حالی که حقیقت امر آن است که این فیلمسازان چشم خود را بر روی حقیقت وجود زنان موفقی در ایران اسلامی بسته که تا بالاترین سطوح علمی، ورزشی، هنری و مدیریتی یشرفت کردهاند.
بسیاری از فیلمسازان در رسانه ملی، شبکه نمایش خانگی و سینما و حتی هنرمندان تئاتر با رویکرد احترام به زنان و بازیابی هویت زن ایرانی آثاری را خلق و در اختیار مخاطبان گذاشتند، هر چند قدم اول به درستی برداشته شده است اما به دلیل نداشتن راهبرد درست و درک ناکافی و ناکامل از هویت زن مسلمان ایرانی نتواستند به هدف غایی خود برسند. متاسفانه نگاه سیاستزده و یک بعدی به زنان حتی از سوی زنان هنرمند مسبب وضعیت موجود است و تا این نگاه تغییر نکند اتفاق مورد انتظار در حوزه هرگز اتفاق نخواهد افتاد. ارائه تصویری تک ساحتی به زنان نه میتواند زن ایرانی را به جهان معرفی کند و نه قادر است الگویی برای دختر ایرانی بسازد.
حاصل تلاشهای هنرمندان، فیلمسازن، اهالی قلم و ... برای خلق شخصیت زن در قالب آثار فرهنگی و هنری جز موارد معدود و انگشتشمار، سعی بیثمری بوده که ما را به ترکستان کشانده است. متاسفانه برخی از این آثار نه تنها برای احقاق حقوق زنان جامعه قدمی برنداشتند بلکه تصویری دون شان از زن ایرانی ارائه دادند. مخاطب این آثار با این سوال بزرگ مواجه است که این آثار چه خدمتی به زنان ایرانی کرده است و اگر چنین آثاری ساخته نمیشدند چه چیزی از دست میرفت؟
حال آنکه ارائه الگویی تام از زن ایرانی برای مخاطب داخلی و نشان تصویری حقیقی از زن مسلمان برای مخاطب جهانی زحمت چندانی نمیطلبد، فقط کافی است تا با چشم باز به خیل عظیمی از زنان موفق کشور نگاه بیندازیم تا نامهای بزرگی را ببینیم که چگونه به بالاترین درجات علمی، هنری و ورزشی رسیدهاند. مخاطب هرگز این انتظار را ندارد تا زن ایرانی را با شعارهای بزرگ و فریبنده و دور از واقعیت بر پرده سینما ببیند.
زن ایرانی نقشی بیبدیل، ماندگار و غیرقابل حذف از تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و سالهای پس از آن دارد که هنوز به مخاطبان شناسانده نشده است. موضوع زن ایرانی ظرفیتی عظیم برای آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی محسوب میشود که علاوه بر بحث راهبردی آن به فروش آثار سینمایی و سریالها و مجموعههای شبکه نمایش خانگی کمک خواهد کرد. این امر مهم مستلزم آن است تا فارغ از نگاههای سیاستزده به مسئله زنان با چشم حقیقت بین به آن نگاه شود و از طرفی مدیران فرهنگی نیز باید با همه توان و استعدادهای مادی و معنوی خود وارد میدان شوند تا در آینده نوع نگاه تازهای را نسبت به زن ایرانی در آثار هنری شاهد باشیم.
انتهای پیام/ 161