گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی لاشجردی: «کدهای سیاه» فعالیتهای رسانهای و فرهنگی آمریکا از اولین روز تسخیر لانه جاسوسی تا کنون را از آنتن شبکه یک سیما به تصویر میکشد. در این مستند به سوالاتی نظیر اینکه رسانهها چگونه به کمک کارتر آمدند؟ آیا مردم آمریکا فهمیدند دانشجویان پیرو خط امام از چه عصبانی بودند و چرا لانه جاسوسی را تسخیر کردند؟ آمریکا چگونه از جاسوسان خود قهرمانان ملی ساخت؟ مستند «کدهای سیاه» در مدرسه اندیشه و هنر «ماه» و گروه دانش و اقتصاد شبکه یک سیما به تهیه کنندگی امید نعیمی، مسعود ملکی مشهور و کارگردانی مجید رستگار تولید شده است.
حضور آمریکا در ایران تاریخ تلخ و مفصلی است که باید به مرور واکاوی و در قالب آثار هنری تبیین و روایت شود. اینکه چگونه ایران به عنوان یک کالای مصرفی برای آمریکا تبدیل شد و چرا رژیم پهلوی با خیانت خود به آن تن دادند، انقلاب اسلامی نقطه پایانی بر این خیانت بود. با پیروزی انقلاب اسلامی پای آمریکا از ایران قطع نشد چرا که مشی رهبر ایران حضرت امام خمینی (ره) ارتباط دوسویه با جهان بود، انقلاب اسلامی به وجود آمد تا ایران مستقل از هر ابرقدرتی در موازنههای سیاسی جهان نقش فعال داشته باشد. امام راحل اصل را تعامل دو طرفه بین کشورها میدید، اما این تعامل تا جایی ادامه مییافت که عزت ایران و ایرانی مخدوش نشود، در واقع این عزت خط قرمز عدول ناپذیر رهبر انقلاب اسلامی بود.
امام خمینی (ره) هدفش آن بود که ایران را از رعیت بودن کشوری مثل آمریکا بیرون آورد که چنین هم شد، اما آمریکا که ثروت بادآوردهای، چون ایران را از کف رفته میدید سعی کرد با ایجاد تفرقه، تهییج جدایی طلبان و تحریک گروهکها انقلاب اسلامی را دستخوش ناملایمات متعدد کند و برای این کار سفارت خود در ایران پایگاهی برای آتشافروزی و جاسوسی قرار داد. دانشجویان پیرو خط امام در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ در حالی که هنوز انقلاب اسلامی به یک سالگی خود نرسیده بود سفارت آمریکا را که مقر جاسوسی آمریکاییان بود را سخیر کردند، اقدامی که امام خمینی (ره) آن را انقلاب دوم نامید. دولت آمریکا که خود قدرت بدون شکست جهان تصور میکرد، هرگز گمان نمیکرد که از چند جوان دانشجو شکستی چنین سخت بخورد.
دولت آمریکا برای جبران این شکست مفتضحانه دستگاه عظیم و وسیع رسانهای خود را به خدمت گرفت تا با وارونه کردن واقعیت خود را مظلوم و ایران را کشوری متخاصم معرفی کند. فیلم مستند «کدهای سیاه» روایتی است از واقعه تسخیر لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۸ به دست دانشجویان پیرو خط امام. این فیلم با تمرکز بر رفتار و واکنش آمریکاییان به این واقعه به نقش رسانههای آمریکایی به عنوان بازوی قدرتمند اعمال سیاستهای این کشور میپردازد.
رسانههایی که با گذشت بیش از چهار دهه حمله به سفارت آمریکا در ایران را در اولویت خود قرار داده است و با ساخت نمایش، فیلم سینمایی و مستند، رمان، خاطره نگاری، برگزاری نشستهای تلویزیونی و مطبوعاتی و حتی تدریس در مدارس این واقعه را آن طور که میخواهند روایت میکنند و به قول معروف جای جلاد و شهید را عوض کردهاند. حال آنکه در ایران حمله به سفارت آمریکا را که با عنوان تسخیر لانه جاسوسی میشناسم همچنان ناشناخته و پر از ابهام است. آثاری مانند فیلم مستند «کدهای سیاه» و چند اثر انگشت شمار دیگر نمیتواند همه حقیقت این حادثه را بیان کند. سینمای ایران در این مسئله مانند دیگر مسائل مرتبط با انقلاب اسلامی کاملا منفعلانه عمل کرده است.
«کدهای سیاه» هر چند به سوالات متعددی پاسخ میدهد، اما به این سوال اساسی که چرا عدهای از دانشجویان ایرانی به سفارت آمریکا حمله کردهاند بدون جواب مانده است. این دانشجویان که خود را پیرو خط امام میدانستند چگونه به ماهیت جاسوسی بودن سفارت آمریکا پی بردند؟ چگونه توانستند حقانیت خود را اثبات کنند؟ و سوالات مهم دیگری که اگر پاسخ داده نشود نسل امروز نسبت به این پیروزی بزرگ بدگمان خواهد شد.
ساخت آثاری مانند «کدهای سیاه» باید در دستور کار و اولویت اصحاب فرهنگ و هنر قرار بگیرد تا به اتکای اسناد موجود و استفاده از خاطرات افراد مرتبط با تسخیر لانه جاسوسی حقیقت تسخیر سفارت آمریکا روشن شود. متاسفانه در جنگ رسانهها آمریکا توانسته است با دروغپردازیها و زدن نعل وارونه افکار عمومی را با خود همراه کنند. ایران نیز باید در با جهاد تبیین قدرتمدانه در این میدان سخت ورود کند و با هدایت افکار عمومی حقیت تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ را به درستی روایت کند.
انتهای پیام/ 161