به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، سینمای دفاع مقدس بیش از هرچیز از فیلمنامه رنج میبرد. بخصوص در حوزه فیلم کوتاه. فعالان این حوزه اغلب جوانانی هستند که با همه عشق و علاقه به ژانر دفاع مقدس به دلیل نا آشنا بودنشان با فضای تاریخی هشت ساله جنگ تحمیلی ما حصل کارشان چندان به چشم نمیآید بر همین اساس «نشر گرا» اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «... و من هنوز...» کرده است.
«... و من هنوز...» کتابی است شامل 9 فیلمنامه به نامهای خاطره رعنا نوشته «حمید عسگری»، بر باد «مهدی بوستانی»، پرتره «محبوبه معافی»، حماسه ققنوس/ با نگاهی به زندگی شهید علی عرب / فیلمنامه انیمیشن «مجید فدایی»، ققنوس «علیگنج کریمی»، ...و من هنوز... و خواب «محمد قاسمی»، نبرد تانکها/ نقاشی متحرک «بهارک شاهرخی» و روز اخر بهار «سید جواد موسوی» است.
بخشی از متن کتاب
«حاج قاسم: سلام، هیشکی از سفره بلند نشه.
همگی جا باز میکنند و حاج قاسم مینشیند.
سرآشپز: حاج قاسم چی شده یاد ما کردین؟
حاج قاسم: اومدم ببینیم همه کارشونو خوب انجام میدن؟
سرآشپز:بله! مگه نه بچهها؟
همه: بله
حاج قاسم: ایشون چی؟( اشاره به علی)
علی آقا سرش پایین است.
حسین: ایشون پوست کن بینالمللیان، پنج تا مدال گرفتن.
حاج قاسم: تا حالا به مسئولین میگفتن پوست کن.
حسین: پوست آدم، نه سیب زمینی.
همه میخندند.
حاج قاسم: خب پس! ولی ما میخوایم این پوست کنتون رو ببریم.
سرآشپز: نه حاج آقا، ما همین یه نیروی خوب رو داریم.
حاج قاسم: یعنی بقیه خوب نیستن؟
سرآشپز: چرا ولی ایشون خیلی خوبه!
حاج قاسم: ولی ایشون علی آقای ماهانی هستن، عضو ستاد، معاون مخابرات لشکر، نمیدونم چطور شده سر از اینجا درآورده؟
«... و من هنوز...» به کوشش حمید عسکری در 254 صفحه و 2000 نسخه توسط نشر گرا منتشر شده است.