بخش دوم مصاحبه خبرگزاردی دفاع مقدس با آقای محمد نمازی مدیر دفتر اروپا و آمریکا و از دوستان و همکاران شهید محمد حسن ابراهیمی پیرامون اقدامات شهید و در نهایت، شهادت ایشان را باهم می خوانیم.
دفاع پرس: چه تعداد دانشجو در موسسه مطالعات اسلامی گویان توانستید جذب کنید؟
نمازی: در آن دو ماهی که بنده در آنجا حضور داشتم حدود 50 نفر دانشجو به صورت دائم و غیر دائم جذب این موسسه شده بودند. امکان جذب بیشتر دانشجو بود اما تازه تأسیس بودن این مجموعه و عدم تمایل مردم گویان به تحصیل علم از جمله علل جذب بدین شکل بود. گویان یک کشور فقیر و عقب افتاده ای است که تنها یک دانشگاه در آن وجود دارد که آن هم توسط لیبی ساخته شده است و مردم این کشور نیز چندان به دنبال درس و تحصیل علم نیستند و همچنان روحیه برده داری در این کشور حاکم است چرا که اجدادشان نیز به عنوان برده به این کشور آورده شده بودند.
دفاع پرس: در حال حاضر و بعد از گذشت قریب 10سال از حضور شما در گویان، آیا مطلع هستید که چه تعداد دانشجو در این موسسه مشغول تحصیل هستند؟
نمازی: خیر. البته کار حجت الاسلام ابراهیمی با موانع بسیاری همراه بود و نمی گذاشتند که ایشان کار خود را به خوبی انجام دهد. بعد از شهادت شهید ابراهیمی نیز، برای مدتی، کار مجموعه متوقف شد.
دفاع پرس: شهید ابراهیمی وجود این موسسه را چطور به گوش مردم گویان رساند؟
نمازی: تبلیغات تلویزیونی و روزنامه ای داشتند. شما می توانستید پول به دولت بدهید و تبلیغات مورد نظرتان را پخش کنید. مسلمانان حدود یک-سوم جمعیت گویان را به خود اختصاص می دادند و همواره مورد احترام مردم و مسئولین این کشور بودند. حتی پلیس آنجا به دلیل احترامی که برای مسلمانان قائل بود، اگر خلافی هم مرتکب می شدند، مورد جریمه واقع نمی شدند. در این کشور، مسلمانان، حتی شبکه تلویزیونی نیز به نام «ISLAM FOR GUYANA» برای خود داشتند که هفته ای یک بار و حدود یک تا دو ساعت برنامه داشت. مدیر این شبکه، مسلمان و کارکنان آن سنی بودند. ما نیز تبلیغات خود را از طریق این برنامه و سایر وسایل تبلیغاتی دیگر انجام می دادیم.
دفاع پرس: برخورد دولت و مردم گویان با شما به چه شکل بود؟
نمازی: ما ارتباط زیادی با دولت نداشتیم. البته شهید ابراهیمی برای پیشبرد کارهای موسسه با دولت و وزارتخانه های گویان در ارتباط بود، آنها نیز احترام خاصی برای مسمانان قائل بودند و از طرف دولت این کشور، مانع تراشی خاصی صورت نمی گرفت.
دفاع پرس: آیا گروه های جدایی طلب هم در این کشور وجود دارد؟
نمازی: به آن معنا که خارج از نظام باشند، خیر. در این کشور، دو حزب در مجلس وجود داشت که بخشی موافق رئیس جمهور و بخش دیگر مخالف رئیس جمهور بودند ولی در کنار یکدیگر و در یک مجلس حضور داشتند. اما در این کشور، ناامنی بیداد می کرد و سرقت، قتل و مسایلی از این دست بسیار فراوان بود. همچنین به لحاظ بهداشتی هم در وضعیت بسیار بدی قرار داشت.
دفاع پرس: آیا شهید ابراهیمی از این مشکلات نگران نبود؟
نمازی: ایشان چند مرتبه مبتلا به ناراحتی های پوستی شد که به دلیل آب غیربهداشتی آنجا بود.
دفاع پرس: گروه های تروریستی هم در این کشور وجود داشت؟
نمازی: بله. بیشتر برای منافع اقتصادی خود دست به کارهای تروریستی می زدند.
دفاع پرس: این گروه ها به جایی مرتبط بودند؟ به طور مثال القائده، طالبان و غیره.
نمازی: خیر. القائده در این کشور حضور نداشت اما گروه های وهابی و صهیونیستی در گویان بودند.
دفاع پرس: عربستان هم در این کشور فعالیت داشت؟
نمازی: بله. عربستان هم در این کشور فعالیت داشت. حزبی به نام "OPG" وجود داشت که طرفدار صهیونیسم و وهابیت بودند و از سوی آنها تغذیه می شدند و تعدادشان نیز از شیعیان بیشتر بود. همچنین فرقه های دیگر همچون احمدیه نیز در این کشور حضور داشتند و دارای مسجد و بارگاه هم بودند.
دفاع پرس: فعالیت های شهید ابراهیمی در گویان چه بود؟
نمازی: شهید ابراهیمی روحیه بالا و دغدغه گسترش دین و تشیع را داشت و عاشق امام حسین(ع) بود و این موضوع را هیچگاه کتمان نمی کرد و زمانیکه در ایران هم بود، همواره خود را روضه خوان امام حسین(ع) معرفی می کرد. در گویان هم مسئولیت اصلی ایشان مدیریت موسسه و تدریس بود ولی تنها به این کارها اکتفا نمی کرد و در هرمنطقه ای از گویان که می توانست، برای سخنرانی و ترویج اسلام و تشیع می رفت، به منازل شیعیان برای صحبت و رسیدگی به مشکلات آنان می رفت و در برنامه های تلویزیونی گویان و به ویژه برنامه «islam for Guyana» شرکت می کرد و در موسسه مطالعات اسلامی، مناظره برگزار می کرد و از فرقه های مختلفی برای این مهم دعوت می نمود و همواره خود را محصور در تکالیف و مسئولیت های محوله نمی دید و فرای آنها عمل می کرد و به معنای واقعی سعی بر ترویج فرهنگ اسلامی و شیعی در کل کشور گویان داشت و البته از هیچ خطری هم ابایی نداشت. ایشان با وجود تلاش های فراوانی که در این کشور داشت اما هیچ چشم داشت مادی هم نداشت و در حقیقت و به معنای واقعی دارای روحیه جهادی بود.
بعد از شهادت شهید ابراهیمی، یک روز، شیخی در گویان که شهید را هم می شناخت، مست می کند و در همان حالت مستی می گوید" آقای ابراهیمی در راه امام حسین(ع) به شهادت نرسیده و به این کشور آمده و موسسه اسلامی ساخته و در همین راه هم کشته شده." این شیخ می گوید که شب و زمانی که به خواب می رود، خواب می بیند که شهید ابراهیمی به همراه امام حسین(ع) به خوابش می آید و شهید ابراهیمی خطاب به این شیخ می گوید: " ای شیخ! ایشان امام حسین(ع) هستند، از ایشان بپرس که آیا من در راهی غیر از امام حسین(ع) به شهادت رسیده ام؟ ." این شیخ ناگهان و سراسیمه از خواب بلند می شود و در حالیکه به شدت منغلب شده بود، ساعت ها گریه می کند.
دفاع پرس: بعد از حضور حجت الاسلام ابراهیمی در گویان و تبلیغ فرهنگ اسلامی- شیعی از سوی ایشان و با توجه به وجود مرحوم لطیفعلی، آیا دو دستگی میان شیعیان ایجاد نشد؟ و آیا مردم گویان به عنوان افرادی سیاه پوست حاضر به پذیرش و رهبری یک سفید پوست بودند یا خیر؟
نمازی: شیعیان از لطیفعلی جدا نشدند چرا که شیعیان گویان با ایشان، سال ها حشر و نشر داشتند اما حجت الاسلام ابراهیمی هم از ایران آمده و با یک چهره جدید و با اطلاعات نو و تازه ای بود و مباحث مهم و در سطح بالایی مطرح می کرد در صورتیکه لطیفعلی بدین شکل نبود و اطلاعات زیاد و به روزی نداشت لذا شیعیان گویان تفاوت چندانی با سنی ها نداشتند و به تعبیری، خنثی بودند. مثلاً موسیقی گوش می کردند، زنانشان بی حجاب بودند، اعتقاد و تقید چندانی به نماز نداشتند و به این خاطر نیز هیچ گونه خطری برای هیچ جریانی نداشتند و عملاً تنها اسمی، شیعه بودند. اما شهید ابراهیمی وابسته به ایران، امام خمینی(ره) و سوابق مربوط به ایشان بود و شیعه را به صورت کاملاً علمی تبلیغ می کرد. به این دلیل بود که کسانیکه توسط لطیفعلی شیعه شدند یکسری انسان های معمولی بودند اما کسانیکه توسط شهید ابراهیمی به شیعه مشرف شدند، متفاوت بودند و اغلب جزء قشر تحصیل کرده محسوب می شدند و گاهاً آنقدر تشرف آنها به اسلام شیعی مهم بود که در رسانه های این کشور نیز بازتاب پیدا می کرد.
تأثیرگذاری در قشر تحصیل کرده و صاحب نفوذ طبیعتاً از اهمیت بیشتری برخوردار است. به این دلیل، تعداد زیادی از شیعیان به سمت شهید ابراهیمی جذب شدند. شیعیان و مسلمانان به راحتی شهید ابراهیمی را پذیرفتند. به دلیل همین اقدامات بود که گروه های صهیونیستی و وابسته به آمریکا تصمیم به حذف این روحانی پرتلاش و عالم برآمدند. شهید ابراهیمی حتی چندین مرتبه نیز تهدید شد و از ایشان خواسته شده بود که به صورت مسالمت آمیز، گویان را ترک کند.
باید به این نکته مهم هم اشاره شود که گویان به عنوان حیات خلوت ایالات متحده آمریکا محسوب می شود و رئیس جمهور آنجا نیز در ارتباط با CIAاست و در واقع توسط CIAانتخاب می شود لذا آمریکا بر روی رئیس جمهور گویان به شدت کار می کند و دقیقاً مشخص می نماید که چه کسی به ریاست جمهوری برگزیده شود. رئیس جمهور گویان هم چند بار در سال به آمریکا سفر می کند و با رئیس جمهور این کشور در ارتباط است و به این دلیل، این کشور به شدت توسط آمریکا کنترل می شود.
به همین دلیل بود که آمریکاییها از فعالیت های حجت الاسلام ابراهیمی در گویان به شدت احساس خطر کردند و برآورد می کردند که اگر فعالیت های ایشان تا 10سال آینده به همین شکل ادامه پیدا کند، کشور از دست آنها خارج خواهد شد و حتی ممکن است سبک، روش و گرایش دولت نیز تغییر یابد لذا آمریکاییها شروع به پرونده سازی علیه آقای ابراهیمی کردند و ایشان را متهم به حمل سلاح و انجام عملیات های تروریستی و انفجار در مراکز عمومی و دولتی نمودند و یک هفته قبل از شهادت شهید ابراهیمی، گروهی از آمریکا به گویان می آیند و خطر وجود ایشان در این کشور را به مسئولین مربوطه، گوشزد و در نهایت دستور قتل این روحانی خستگی ناپذیر را صادر می کنند.
دفاع پرس: در چگونگی و نحوه شهادت حجت الاسلام ابراهیمی با وجود گذشت قریب به 10سال، همچنان پر از ابهام و شک و تردید است و همچنان مشخص نیست که ایشان توسط چه فرد یا گروهی به شهادت رسیده و پرونده مربوط به این رایزن فرهنگی و به نوعی سیاسی ما، در هاله ای از ابهام است. در مورد شهادت ایشان بفرمایید.
نمازی: شهید ابراهیمی از همان ابتدا فردی مظلوم بود و در گویان هم یک نماینده مظلوم برای جمهوری اسلامی بود و شهادتش هم در اوج مظلومیت اتفاق افتاد. مسایل مربوط به شهادت ایشان همچنان در هاله ای از ابهام است و هنوز هم مشخص نیست عاملان شهادت ایشان چه کسانی بودند و چه دست های پشت پرده ای برای شهادت ایشان وجود داشت.
با این وجود، چند احتمال وجود دارد. زمانیکه مسأله شهادت ایشان پیش آمد، گروهی از اینترپل، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات ایران به گویان اعزام شدند و شروع به تحقیق، تفحص و مصاحبه با افراد مختلف کردند. البته پلیس گویان با تیم ایرانی همکاری لازم را نکرد؛ در موسسه مطالعات اسلامی فردی به نام موسی کار می کرد که به لحاظ کاری نیز به شهید ابراهیمی بسیار نزدیک بود و کارهای موسسه را انجام می داد. همین فرد(موسی) در شب حادثه با شهید ابراهیمی تماس می گیرد و به او می گوید که یکی از لوله ها ترکیده و ممکن است که اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، سقف ریزش کند. شهید ابراهیمی بلافاصله بعد از این تماس با وجود اینکه شب و دیروقت هم بود، به سمت موسسه حرکت می کند و بعد از بازدید از محلی که موسی گفته بود و عدم وجود هیچ گونه خرابی و مشکل با منزل خود تماس می گیرد و به همسرش می گوید هیچ مشکلی نبود و من تا نیم ساعت دیگر به خانه می آیم که در مسیر بازگشت به منزل، چند ماشین که مسلح هم بودند، مسیر او را سد کرده و شهید ابراهیمی را به زور از ماشین پیاده و با خود به مکان نامعلومی منتقل می کنند. در حین ربایش شهید ابراهیمی، تیری هم نزدیک موسی شلیک می کنند که تیر به زمین اصابت کرده و سپس به مچ پای موسی برخورد می کند و پای موسی تنها، خراش برمی دارد.
بعد از پیگیری های صورت گرفته، بعضی احتمال می دهند که حتی این تیراندازی نیز صحنه سازی بوده و جالب تر اینکه بعد از وقوع این اتفاق و حضور تیم پیگیری ایرانی در گویان، موسی ناپدید شده و دیگر هیچ اثری از وی پیدا نمی شود و هرچقدر که تیم ایرانی تلاش می کند با این فرد گفت و گو و مصاحبه ای انجام دهد موفق نمی شود.
در واقع سعی می کنند شهید ابراهیمی را به نحوی از خانه خود خارج کنند چرا که منزل ایشان حفاظت شده بود و اطراف آن حصارهای فلزی کشیده شده و امکان ورود به منزل نبود.
ابهام دیگری که وجود دارد این است که گزارش اینترپل، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات هیچ گاه اعلام نشد و حتی ما و خانواده شهید ابراهیمی نیز از این گزارش و چگونگی ، علل و عوامل شهادت ایشان هیچ اطلاعی نداریم و کاملاً محرمانه است. ما احتمال می دهیم که مدارک و مستنداتی به دست آورده اند اما اعلام نمی شود.
اما در نهایت، پیکر شکنجه شده و سراسر کبودی و بی سر این شهید بزرگوار بعد از چند هفته تحویل خانواده ایشان می گردد.