دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
اینک در این سحرگاه ماه صیام معترفم که خدایا معنای روزهداری فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست. استغفار از معاصی هم بخشی از اعمال ماه صیام است.
کد خبر: ۵۸۰۸۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۱
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
خداوندا تو به هر چیزی توانایی، از تو میخواهم که طعم و لذت عبادت و بندگی را در این شبها و سایر شبهایی که فرا رویم قرار میدهی از من دریغ نفرما که خواسته من برای تو آسان است.
کد خبر: ۵۸۰۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۷
دلنوشته/
قهرمانان دفاع مقدس، شهدا بودند و رزمندگانش و تا یادگارانش هستند و آثارش، او را نمیتوان فراموش کرد.
کد خبر: ۵۸۰۲۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵
ما متحدیم/ دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
شهدا وقتی از خانه و کاشانه و مهمتر از این از خانوادهها و عدهای از جگرگوشههایشان جدا شدند و برای اینکه چادر جدهی سادات مادرمان فاطمهی زهرا خاکی یا خدشهدار نشود خون و جان خود را باختند و شربت شیرین شهادت نوشیدند به مادیات فکر نکردند بلکه به حرف امام فکر کردند و ندای هل من ناصر اباعبدالله.
کد خبر: ۵۷۸۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
جانفدا/ دلنوشته
فرمانده دلها. محبوب قلبهای درونی و بیرونی. خار چشم دشمنان! دشمنانی که حتی از شنیدن نام و راهت واهمه دارند. بگذار در این وانفسای روزگار و شرایط سخت زمانه که به هر دلیلی راه بصیرت و شناخت بر مابسته شده، کوچه تنگ و باریک دلم را بنام تو زینت دهم و فرماندهاش تو باشی.
کد خبر: ۵۶۴۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۲
داستان کوتاه/
«محمدزاده» در بخشی از داستان کوتاه خود آورده است: هواپیماها شیرجه رفته بودند. بمب و راکت بود که روی نیزار میریخت. نه از قایق فرمانده نشانی مانده بود و نه از مهماتی که فرمانده ادوات لشکر ۵ نصر برای نیروهایش میبرد. مهمات هم ترکیده بود و در میان انفجار، بوی دود و نیزار سوخته، حرفهایی داشت که فقط ملائک شنیدند. هور کربوبلا شده بود.
کد خبر: ۵۶۰۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۹
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
برای خیلیها از ابتدای آغاز جنگ شروع شده و تا پایان حیات و آخرین لحظه عمرشان جاری و ساری است و هرگز تمام نشده است و با آن زندگی کرده و همنشین و هم قدم هستند.
کد خبر: ۵۵۹۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۴
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
راستی چه درد دلی کردی که این چنین به مراد دلت رسیدی؟ مگر نه اینکه کربلا مقتل است و هر شهیدی مقتلی دارد و کربلایی؟ کربلای تو هم در مشهد شاهچراغ (ع) رقم خورد.
کد خبر: ۵۵۴۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
شعر/ ابوالقاسم محمدزاده
« ابوالقاسم محمدزاده » از نویسندگان دفاع مقدس استان خراسان رضوی، با سرودن شعری حال و هوای تشییع میلیونی ۱۱ شهید حادثه تروریستی حرم احمد ابن موسی الکاظم (ع) در مشهد را روایت میکند.
کد خبر: ۵۵۲۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
شعر/ ابوالقاسم محمدزاده
« ابوالقاسم محمدزاده » از نویسندگان دفاع مقدس استان خراسان رضوی، با سرودن شعری یاد سردار شهید «نورعلی شوشتری» را گرامی داشت.
کد خبر: ۵۵۱۲۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۸
داستان کوتاه/
«محمدزاده» در بخشی از داستان کوتاه خود آورده است: بیش از یک ساعت بود که سه نفری، برای معبر زدن وارد میدان مین شده بودند و پس از دقایقی پیکر غرق خون آنان را به پشت خاکریز منتقل کردند.
کد خبر: ۵۵۰۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۱
یادداشت/ ابوالقاسم محمدزاده
پرداختن به دوران دفاع مقدس با ادبیات پایداری و گسترش آن در بستر جامعه به بقا و ترویج ارزشهای این دوران کمک خواهد کرد و سبب احیای مفاهیم دفاع مقدس خواهد شد.
کد خبر: ۵۴۵۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰
یادداشت/ ابوالقاسم محمدزاده
امروز! جلوههایی ستودنی از انسانیت و حرکت عاشقانه انسانها را در رهسپاری به سوی کوی حسین (ع) در اجتماع اربعین شاهدیم.
کد خبر: ۵۴۵۸۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
در دوران دفاع مقدس بعضی به عشق زیارت کربلا به جبهه آمدند و ندیده عاشق اباعبدالله (ع) شدند، مثل همان بیسیم چی که وقتی ترکش به جانش نشست، گفت؛ قبله، پایش را که به سمت قبله کشاندم به زور لبهایش تکان میخورد، وقتی گوش به لبهایش چسباندم به زور فهمیدم که میگوید؛ «السلام و علیک یا اباعبدالله».
کد خبر: ۵۴۵۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
آقاجان، ما مردمان امروزیم که دیروز برای رسیدن به تو پیشانیبند بستیم؛ «یا شهادت یا زیارت»؛ شهادت که قسمتمان نشد و توفیق حضور نصیب و قسمتمان شد.
کد خبر: ۵۴۴۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
ندیده عاشق راهش شدم و جوانیام را به پایش ریختم تا راه حسین (ع) جاودانه بماند. به کربلای ایران پا گذاشتم و گفتم؛ حسین جان، تو را ندیدم و عاشق راه و مرامت شدم. به جبهه رفتم و آمدم که بگویم؛ جبهه من، جبهه شماست و هنوز در خط شمایم که اگر نبودم کنار شما، کنار مرقد شما نمیرسیدم و حالا ضجه نمیزدم.
کد خبر: ۵۴۴۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
یاران خراسانی (۶۳)؛
شبی که صبحش رفتم در خونه شهید حسینزاده، خواب دیدم توی باغ بزرگی مراسم عزاداری داریم. مجید دم در باغ ایستاده بود، هرچی گفتیم بیا تو نیامد. چند لحظهای گذشت که دیدم ستاره درخشانی از آسمان به طرف زمین میآید، مجید دستهایش را بلند کرد و ستاره میان دستهایش افتاد، او برای شهادت انتخاب شده بود.
کد خبر: ۵۴۴۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
بینالحرمین را هروله کردهام و در عالم سرگردانی به حرم پا میگذارم و حبیب را باید زیارت کنم و بگذرم. با خودم میگویم حبیب چه دید؟ حبیبها چه دیدند که عارفانه به مقصد رسیدن، حبیب اولیاء خدا را شناخت، چنانچه شهدا ولی امر و نایبش را شناختند و به او اقتدا کردند و در جاده عرفان به حقیقت محض رسیدند و کمال یافتند.
کد خبر: ۵۴۳۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
چون حبیب ابن مظاهر به شهادت رسید، سرش را جدا کردند و اولین سری بود که پیش از دیگر سرهای شهدا به کوفه برده شد تا قاتلش از عبیدالله ابن زیاد پاداش بگیرد.
کد خبر: ۵۴۳۲۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده
در میان حیرانی و تحیر، دور خودم چرخی میزنم، درست مثل کبوترانی که گرد حریم یار میگردند، چرخ میزنم و در آخرین چرخیدن میایستم. چشم که باز میکنم، روبرویم حرم حضرت عباس (ع) است.
کد خبر: ۵۴۲۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹