به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، روابط ایران و عربستان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، غالبا بر اساس راهبرد آمریکا برای هر 2 کشور در جهت سد نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بود و 2 کشور با وجود اختلافات سیاسی به صورت کجدار و مریز و بر اساس سیاست «حفظ وضع موجود» موظف به همکاری با یکدیگر بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اختلافات گذشته تعمیق بیشتری یافته، به طوریکه روابط این 2 کشور، محور اصلی امنیت منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده است. تغییر در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب و رویکرد «نه شرقی، نه غربی» آن سبب شد تا نگاه ایران که پیش از آن معطوف به غرب بود به نگرشی مستقل از چتر حمایتی غرب یا شرق بیانجامد.
تعمیق اختلافات 2 کشور
سیاستهای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی که بر اساس اسلام سیاسی شکل گرفته بود، یکی از عوامل اصلی تنش بین ایران و عربستان بود. اسلام سیاسی در سطح داخل استبداد و در سطح بینالمللی استعمار را به چالش میکشد و تمام «ایسمهای متداول در جهان سیاست اعم از لیبرالیسم، کاپتالیسم، و ...» که وجوهی از استعمار را به همراه دارند، منتفی میداند. نگرانی عربستان سعودی نسبت به ایران اسلامی در حوزههایی، چون صدور انقلاب اسلامی بود که غالبا در دهه اول انقلاب احساس خطر جدیتر را به همراه داشت. سعودیها بر این باور بودند که اتخاذ سیاست صدور انقلاب از سوی ایران تنها به دلیل نفوذ منطقهای این کشور بوده است.
نگرانی دیگر عربستان، الگوی سرنگونی یک حکومت پادشاهی از سوی ایران بود، مذهب در کشور عربستان آمیختهگی تفکیک ناپذیری با حکومت دارد بهطوریکه ماده یک قانون اساسی عربستان صریحا اعلام میکند: «پادشاهی عربستان سعودی، حکومتی اسلامی عربی و مستقل است که مذهب آن اسلام، قانون اساسی آن کتاب خدا و سنت پیامبر (ص)، زبان آن عربی و پایتخت آن ریاض است.» به نظر میرسد پادشاهی خاندان آلسعود در این قانون منبعث از خواست و اراده خداوند است! از این رو مذهب در این کشور در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام، مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران، آتش اختلافات بین دو کشور را شعلهورتر ساخت. از دیگر اختلافات میان دو کشور، تصور سعودیها از رهبری جهان اسلام از سوی شیعیان ایرانی بود که تبعات آن احتمال بیداری شیعیان مظلوم عربستان را به همراه داشت، این موضوع با ماهیت ضدغربی بودن انقلاب ایران که در نقطه مقابل ماهیت غرب محور عربستان قرار داشت به مرور زمان عمق بیشتری به خود گرفت بهطوریکه روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال 1988 قطع شد.
از سویی تنش در روابط ایران و عربستان سبب تشدید هرچه بیشتر اختلافات فرقهای میان 2 کشور شد. از زمانیکه سعودیها مذهب محمد بن عبدالوهاب را مذهب رسمی خود قلمداد کردند، به تدریج اسلام وهابی به حوزههای امنیتی و هویتی عربستان سرایت کرد که پیامد آن شکلگیری بسیاری از سیاستهای خارجی عربستان بر اساس سلفیگرایی و عملگرایی بود. اختلافات فرقهای زمینهای مناسب برای خدشهدار کردن چهره جمهوری اسلامی از سوی آمریکا ایجاد کرد. این تنشها میتوانست به تضعیف جهان اسلام بیانجامد، اذهان عمومی را از سوی اسرائیل به سوی این اختلافات سوق دهد، قدرت اسرائیل را افزایش دهد، درگیریهای افراطی را در پوشش تروریسم و لزوم مقابله با آن در منطقه توجیه کند و در نهایت امکانی مناسب برای حضور غرب و به خصوص آمریکا در منطقه فراهم آورد.
حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و سرنگونی حکومت بعث عراق، شدت اختلافات ایران و عربستان را بیشتر کرد، هرچند در دهه دوم انقلاب ایران روابط 2 کشور کم دارای تنش بود. دگرگونی ساختار حکومتی عراق و بر سر کارآمدن شیعیان این کشور در بیشتر رؤوس کلیدی این کشور و از سویی تلاش ایران در جهت پیشبرد برنامههای هستهای خود، سبب شد تا عربستان خود را در موقعیت ضعف ببیند. در همین سال اختلافات میان سوریه و عربستان شدت گرفت و ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان روابط عربستان و سوریه را به انجماد کشانید.
سه سال پس از حمله آمریکا به عراق، در سال 2006 جنگی (جنگ 33 روزه) میان حزبالله و اسرائیل درگرفت که با حمایتهای ایران و سوریه از حزبالله، به نفع حزبالله خاتمه یافت و معادلات سیاسی لبنان را در جهت منویات حزبالله تغییر داد که در تقابل با عربستان بود. موقعیت ژئوپلتیک سوریه به ایران این فرصت را میداد تا نهتنها دسترسی به جوامع شیعی لبنان داشته باشد، بلکه حزبالله را به عنوان عمدهترین حامی غیر دولتی خود در خاورمیانه حمایت کند. در جریان بهار عربی، سعودیها به بحرین لشکرکشی کردند تا اکثریت شیعه این کشور نتوانند ساختار سیاسی این کشور را به سود خود دگرگون کنند و در سوریه نیز عربستان و متحدانش درصدد سرنگونی حکومت بشار اسد برآمدند که متحد ایران بود؛ ولی با تلاشهای ایران نتوانستند به نیت خود دست یابند.
از سویی سعودیها گرایش آمریکا برای پایان دادن به مناقشات هستهای ایران را مثبت نمیدانستند. سعودیها پایان چالشهای هستهای را به نفع ایران میدانند و بیم آن دارند که مناسبات ایران و غرب متعادل شود و این کشور اهمیت استراتژیکش را برای آمریکا از دست بدهد. تهاجم نظامی عربستان در یمن نشأت گرفته از ضعف این کشور در مقابله با ایران است؛ زیرا سعودیها یمن را حیاط خلوت خود میدانند به همین دلیل مانع از قدرت انصارالله این کشور میشوند تا در آینده این کشور جزء متحدان ایران نشود و سعی دارند به تبع آن قبل از وقوع حادثه از اعتراضات مناطق شیعهنشین خود در قسمتهای شرقی عربستان ممانعت کنند.
در همین راستا، یکی از موضوعات سفر ولیعهد عربستان به مصر، نقش جمهوری اسلامی در جنگ یمن میباشد. مصر خود از متحدان نزدیک عربستان است که در حملات این رژیم به مردم مظلوم یمن شرکت داشته است. ترس سعودیها از نفوذ ایران در منطقه سبب شده است تا به شیوههای گوناگون به مهار آن بپردازند. تنش بین ایران و عربستان از ابتدای پیروزی جمهوری اسلامی ایران تداوم داشته است، گاه موج این اختلافات کم تلاطم و گاه سهمگین بوده است. سیاست جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تاکنون بر پایه اتحاد و همبستگی منطقهای به دور از وابستگی به شرق و غرب رقم خورده است. ضعف و ناتوانی سعودیها تا بدانجا بود که از آمریکا درخواست حمله به جمهوری اسلامی را کردند.
به نوشته روزنامه انگلیسی گاردین در بخشی از این اسناد آمده است که پادشاه عربستان بارها از آمریکا خواسته است تا برای توقف برنامههای هستهای جمهوری اسلامی، به ایران حمله کند. همچنین در اسناد افشا شده توسط ویکی لینکس آمده است که عبدالله بن عزیز پادشاه سابق عربستان توصیههای مکرری به آمریکا برای حمله به تاسیسات اتمی ایران کرده است و تاکید داشته است که عربستان با آمریکاییها همکاری میکند تا جلوی نفوذ ایران را بگیرد و این موضوع برای عربستان اولویت استراتژیک محسوب میشود. سیاست کنونی محمد بن سلمان در راستای سیاستهای پیشین عربستان و با ترفندی غرب پسند و با جدیتی دو چندان ایران را هدف گرفته است. ولیعهد جدید عربستان ملغمهای از دموکراسی غربی در قالب اصلاحات به اصطلاح مترقی را در راس برنامههای خود دارد تا از سویی بتواند متحدان جدید (اسرائیل) و قدیم (آمریکا، مصر، امارات و اردن) را از سود فراوان سرمایه گذاری در کشورش متنفع کند و از سویی ارادت این متحدان را در جهت منویات سیاسی خود در منطقه که مهار ایران و جلوگیری از نفوذ آن در منطقه است سوق دهد.
انتهای پیام/ 431