به گزارش خبرنگار اجتماعی " دفاع پرس "، هر ساعت که می گذرد یک قدم به پیر شدن نزدیک تر می شود. هنوز آرزوی دوتا شدن در دلش مانده اما آنقدر سرعت گیر و چاله و چوله در پیش رویش روییده که حالا حالاها آرزوی حلقه تعهد و تاهل نباید از صد فرسخی ذهنش عبور کند.
شاید نبود اشتغال، شاید نبود فرهنگ ازدواج آسان و هزار گیر که ناشی از موضوعات مادی باشد باعث شده تا ازدواج برایش به کار " نشدی " مبدل شود.
کم کم ثانیه شمار عمرش بر روی عقربه های 33 سالگی جا خوش می کنند اما هر چقدر این عقربه ها جلوتر می روند حس تنهایی، سخت پسندتر شدن، کاهش دایره افراد برای انتخاب و ... برای او بیشتر و بیشتر می شود.
شاید عمده علت اینکه دوستانش به تمسخر به او می گویند " پیر پسر " سخت گیر شدنش باشد. سخت گیر شدنی که جامعه در آن نقشی پر رنگ داشته و باعث گردیده او از داشتن یک زندگی نورمال محروم گردد.
این روزها محرومیت از مقوله ازدواج دامن بسیاری از جوانان را چنگ زده و گویی دیگر تصمیمی بر رها کردن آن ندارد تا زنگ های خطر برای آینده جامعه چه از نظر میزان موالید و چه از نظر آسیب های اجتماعی متاثر از بالا رفتن سن ازدواج برای جامعه به صدا در بیاید.
اما در این آشفته بازار که هیچ کس به فکر چگونگی هدایت این آتش زیر خاکستر نیست شاید تنها راه نجات حرکت به سمت ازدواج آسان باشد. ازدواجی که معیار آن بر اساس نیازهای انسانی تعریف می شود نه آن چیز که جامعه آن را دیکته می کند.
متاسفانه هم اکنون سن ازدواج به صورت فزاینده ای در حال افزایش است که این موضوع را آمار سازمان ثبت احوال کشور به خوبی به نمایش می گذار به نحوی که این آمار حکایت گر آن است که در 5 ماه نخست امسال288 هزار و 183 ازدواج ثبت شد که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 4.6 درصد سقوط داشته است.
این ارقام در حالی خطرناک تر می شوند که از سوی مسئولین هیچ گونه اقدام سازنده ای تا کنون به انجام نرسیده حتی به جرات می توان گفت که در مقوله فرهنگ سازی پای سازمان ها و نهادها به شدت لنگ می زند و همه و همه هر طور که دوست دارند ساز خود را کوک می کنند.
یک دوره بانک ها از ارائه وام ازدواج نه چندان راه گشای ازدواج شانه خالی می کنند و گاه سازمان ها و نهادهای مختلف تنها به سود سازمانی خود می اندیشند و این وسط فقط جوانان هستند که فراموش شده موضوع می مانند. در حالی که سازمان ها و نهادهای مرتبط با موضوع ازدواج دچار داستان " کی بود کی بود من نبودم " شده اند به نظر می رسد خانواده ها کمی باید همت خرج کنند و کمی برای آینده فرزندانشان با دلنگرانی بیشتری دل بسوزانند.
یقینا نه جهیزیه چند ده میلیونی و نه مراسم عروسی با بریز و بپاش های آن چنانی ضمانتی برای خوشبختی جوانان به حساب نمی آید. لذا ضروری است خانواده ها بیش از آنکه دچار تعارفات مرسوم در مراسمات خواستگاری شوند برای اینکه جوانانشان به بیراهه کشیده نشوند از دیکته های پر غلط اجتماعی بگذرند و موارد زیاده آن را فاکتور بگیرند تا جوانان تا جوان هستند طعم شیرین سقف مشترک را بچشند.
انتهای پیام/