خاطرات جبهه و جنگ(15)

دوست دارم مفقــــود الاثــــر باشم ...

می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام".
کد خبر: ۴۲۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۲:۴۴ - 09March 2015

دوست دارم مفقــــود الاثــــر باشم ...

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس:

در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد.
می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد".
در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستی ، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد".

یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده است".

 

خاطره ای از شهید محمدرضا عسگری/ پرواز در قلاویزان،ص132

نظر شما
پربیننده ها