یادداشت/ غلامرضا بنی‌اسدی

آزادسازی سوسنگرد، حماسه صلح‌طلبان مسلح

ما «مصلحانه» به دفاع قامت کشیدیم و به جرئت می‌توان گفت که حکایت مبارزان آزادی ساز آن منطقه و قصه سوسنگردی‌ها، نه ماجراجویی و جنگ‌خواهی و خون‌ریزی و حتی خونخواهی که قصه زندگی بود؛ مثل همه جای ایران، مثل همه جای جهان.
کد خبر: ۴۸۹۷۷۰
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰ - 19November 2021

آزادسازی سوسنگرد، حماسه صلح‌طلبان مسلحگروه استان‌های دفاع‌پرس - «غلامرضا بنی‎اسدی» روزنامه‌نگار و پیشکسوت دفاع مقدس؛ عملیات آزادسازی سوسنگرد یک عملیات پیروز اما غریب است. پیروز به این معنا که در ۲۶ آبان ۱۳۵۹ یعنی در همان دومین ماه جنگ توانستیم ارتش مغرور و تا بن دندان مسلح عراق را در گل فرو ببریم؛ آن هم در شرایطی که سخت‌ترین روزهای جنگ را تجربه می‌کردیم و کمبودها به‌ویژه خوی خودبرتربینی بنی‌صدر در جایگاه «فرمانده کل قوا» داشت «قوت» را از «قوا» می‌گرفت و البته غریب از این رو که در اندازه خود به چشم نیامد و آثار آن در ادامه دفاع مقدس ناخوانده ماند.

امروز اما وقت هست که آن کتاب حماسی اما «نانوشته» را ورق بزنیم و ببینیم که وقتی نیرویی به ایمان برخیزد، خداوند راه پیروزی او را هموار می‌کند. این وعده تجربه‌شده حضرت صادق الوعد است در آیه ۶۵ سوره مبارکه انفال فرمود «یا اَیهَا النَّبی حَرِّض المُؤمِنینَ عَلَى القِتال اِن یكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ یغلِبوا مِأَتَین وَ اِن یكُن مِنكُم مِئَةٌ یغلِبوا اَلفًا مِنَ الَّذینَ كَفَروا بِاَنَّهُم قَومٌ لا یفقَهونَ».

در این عملیات میدان عمل از بنی‌صدر گرفته شده بود و سید خراسانی انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع، «شهید چمران»، ابتکار عمل را در دست گرفتند و با بسیج همه امکانات، فرمان امام مبنی بر آزادسازی سوسنگرد را محقق کردند. این خود نشان از آن داشت که ما در اوج غربت و تحریم جهانی وقتی با «یکدلی» دست به زانوی «یاعلی» بگیریم، می‌توانیم ناممکن‌ها را هم ممکن کنیم. این را سوسنگرد گواهی می‌دهد اما آنچه باید به تأکید به آن پرداخت این است که ما نه جنگجو که صلح‌طلبان مسلح بودیم؛ همان‌ها که مولا علی (ع) در شرح آنان می‌فرماید: «حَمَلُوا بَصَائِرَهُم عَلَى اَسیافِهِم» و بینایى خویش را بر شمشیرهاى خود حمل می‌کنند.

ما «مصلحانه» به دفاع قامت کشیدیم و به جرئت می‌توان گفت که حکایت مبارزان آزادی ساز آن منطقه و قصه سوسنگردی‌ها، نه ماجراجویی و جنگ‌خواهی و خون‌ریزی و حتی خونخواهی که  قصه زندگی بود؛ مثل همه جای ایران، مثل همه جای جهان.

آن‌ها می‌خواستند در خانه و کاشانه خود زندگی کنند لذا حتی وقتی صدای توپ‌ها و تانک‌های دشمن به نزدیکی شهر هم رسید، بسیاری نمی‌خواستند شهر را ترک کنند. آن‌ها می‌گفتند این سروصداها می‌خوابد، نیروهای مسلح ما، بعثی‌ها را عقب می‌زنند و همه‌چیز تمام می‌شود پس چرا خانه و کاشانه‌مان را ترک کنیم؟ این را حجت‌الاسلام «میرشکار» روحانی آن منطقه هم به خانواده خود می‌گفت و هم به همه مردم. او مردم را به ایستادن بر مدار زندگی در خانه و شهر خویش می‌خواند؛ چنان‌که در آبادان، جاودانیاد آیت‌الله «جمی»، شهر را ترک نکرد و نماز جمعه را نیز هر هفته اقامه کرد و چنان که آیت الله «نوری» در خرمشهر برای دفاع از زندگی تا آخر ایستاد و چنان‌که شیخ «شریف قنواتی» به جنگِ جنگ و جنگ افروزان رفت تا مردم در چهره او «خمینی ثانی» را ببینند.

حقیقت آن است که همه مردم این دیار دل به زندگی داشتند و اگر دشمن پا به خانه‌شان نمی‌گذاشت، آنان هرگز تفنگ به دست راهی عراق نمی‌شدند. حکایتِ ما و جنگ همان است که گفته‌اند «شهیدی که بر خاک می‌خفت، سرانگشت در خون خود می‌زد و می‌نوشت، دو سه حرف بر سنگ، به امید پیروزی واقعی، نه «در» جنگ، که «بر» جنگ» و امروز هم قصه همین است.

در دورانِ  زعامتِ فرمانده ارشد آزادسازی سوسنگرد که امروز فرمانده کل قواست و هر روز بیش از پیش به «قوا» «قوت» می‌دهد، باز حکایت همان است. ما مصلحان مسلح هستیم. سلاحمان نه ابزار جنگ که نگهبان صلح است. اگر آن روز برای آزادسازی سوسنگرد به خون خروشیدیم؛ برای توسعه زندگی امن در آن پاره وطن بود و حالا نیز همین است که در آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال می‌خوانیم دستور پروردگار عالم به جبهه حق را که فرمود «وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه» و این حکم، نه راهکار جنگ که راهبرد دفاع از صلح است و «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ الله وَ عَدُوَّكُم» اقتضا می‌کند تا برای تکرار نشدن روزهای خونین سوسنگرد، همه سنگرهایمان را به روز رسانی کنیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها