به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «مجید شاه حسینی» در نشست «سینما کلید پیشرفت» در حاشیه دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در سخنانی اظهار داشت: ماجرای سینما و پیشرفت امری است به عنوان مقوله سهل و ممتنه از آن نام برده میشود. از یک سو در دوران مدرنیته به جهان معرفی شده. عدهای وجه مدرن را سهل میدانند. حال به چه اعتبار سینما را کلید پیشرفت میدانیم؟ آیا فقط اینکه از توسعه و ارزشهای اجتماعی آن جامعه حرف میزنیم، یعنی پیشرفتی حاصل شده؟
این پژوهشکر سینما در ادامه درباره دورانهای مختلف سینما در ایران بیان داشت: سینما در کشور ما یک جور کودک ناخواسته است که پادشاه قاجر در دومین سفر خود به فرنگ سینما را دید و پسندید و به کشور آورد.
وی ادامه داد: این سینما این قدر در حریم پادشاه قجر جا مانده که حتی به خود زحمت نمیدهد از پشت دیوارهای گلستان به میدان توپ خانه بیاد و چرخی بزند و داشتن چنین فریمهایی برای ما حسرت شده است؛ در حقیقت سینما به مردم و زندگی و الگوی زیست آنها عنایتی ندارد و در خدمت دربار است.
شاه حسینی افزود: یک سویه دیگر سینما، سینمای سفارتخانهای است؛ بعد از تولد سینمای نخسین به وساطت سفارت خانه ها، پردههای سینما به قهوه خانهها آمد و، چون مردم زبان نمیدانستند نقالانی گمارده بودند که برای مردمی که اکثرا زبان نمیدانستند، برای اثنای فیلم حرف میزدند و توضیح میدادند. و در این نوع سینما دو نوع مستند مشهور با دو شعار پایانی و متفاوت زنده باد ژاپن، زنده باد روسیه را مردم نظاره میکردند.
این مدرس سینما در ادامه اظهارداشت: متاسفانه ما در قحطی بزرگ ۱۲۹۶ در ایران که یک هلوکاست ناجوانمردانه بود حتی یک فریم از این واقعه دردناک و تاریخی نداریم. این در حالیست که اگر ما سینمای ملی داشتیم لابد کسانی این واقعه را ثبت میکردند. پس ما جز سینما درباری و سینمای سفارتی به گرایش سومی نمیرسیم.
وی در ادامه توضیحات گفت: تا سالها حرفی از گرایش مستقل سینما نیست. تجربههایی بوده، اما سینمای ملی نیستند. هر چه هست خرده فرهنگهای مختلف است، اما از دل جامعه برنیامدند. این سینما به شدت توسط دستگاه ممیزی پهلوی کنترل میشد. حتی فیلمهایی که در آن سوی مرزها ساخته میشد از این ممیزی در امان نبود و بارزترین نمونه آن، فیلم دختر لر است که چند تغییر نام داشت و فلیمساز ملزم شد در فیلم به ایران دیروز و ایران امروز تاکید شود. ممیزیها گفتند باید ابتدای فیلم به قاجار نسبت داده و قسمت دوم که به ایران برمی گردند و مملکت بهشت برین است را به دوران پهلوی.
شاه حسینی ادامه داد: سینما در آن زمان در شهربانی ممیزی میشد و حتی به اندازهای ارزش نداشت که به اداره فرهنگ برود.
این پژوهشگر ادامه داد: همه انچه که به آن سینمای ایران میگویند از ۱۳۲۷ شروع شده و شروع ضعیفی هم داشت. حتی نسخهای از فیلمهای آن زمان در دست نیست. همان فیلمها هم الگوی خیلی جدی سینمای هند و مصر و عربی بودند و جای فرهنگ ایرانی در آن خالی است چه برسد به پیشرفت.
وی در ادامه تصریح کرد: همین الان کم نیستند که میگویند، چه کسی گفته سینما فراتر از کالا است. میگویند فیلم روی پرده مثل همان ساندویچی است که خورده میشود. سینما سینماست. شما پول میدهید و میروید فیلمی میبینید و برمی گردید و تمام.
شاه حسینی در ادامه تاکید کرد: اما در حقیقت، سینما پدیده ایست که در ذات خود ایده پردازی دارد اگر فیلمسازان از خود ایدهای نداشته باشند از فرد دیگر ایده میگیرند و آن را میسازند. سینما، گرانتر از آن است که حدیث نفس فیلمساز باشد. جنس سینما هنر ناب نیست، هنر متکثر است. سینما وجه رسانهای و مدیای بسیار جدیای دارد و در وجه مدیاست میتواند جامعه پر از ناامیدی را ققنوس وار به ساحل امید برساند. و توقع زیادی نیست که سینما در وجه مدیا و رسانه نقش آفرینی کند.
این مدرس سینما در ادامه گفت: اگر به برخی فیلمسازان برنمی خورد، چون آنها تکنسین هستند- سینما ابزاریست برای مدیریت شدن این طور نیست که فیلم راه خودش برود. این پرسش هم قابل طرح است که آیا فیلمها را کارگردانان میسازند و آنها صاحب فیلم هستند؟ در حقیقت سینما افکار عمومی را هم مدیریت میکند.
وی ادامه داد: همین شما در سینما خودخواسته از جهان واقعی به جهان مجازی وارد میشوید. سینما نوعی جراحی روح است. و سوال این است که آیا این سینما میتواند کلید پیشرفت باشد؟ بله، اما اینکه چه کسی جراح و تیم جراحی چه کسانی هستند بسیار مهم است. ما برای جراحی یک عزیز خانواده، همه دنبال بهترین تیم جراحی هستیم. حال سینما، جراحی جمعی است و ما به بیهوشی جمعی میرویم و انسان قبل و بعد از تماشای فیلم، با هم فرق میکند. انسانها میتوانند بعد از خلسه تماشای فیلم و ورود به عالم مجاز فیلم، ادمهایی با خوشبینی معقول با اعتمادبه نفس و پر از امید و مسئولیت پذیر شوند. ممکن است بگویید همه آدمها شبیه هم نیستند، اما تاثیرات مشترک فیلم را کسی نمیتواند منکر شود. بسیاری از تصمیمهای ما را اگر وافق نباشیم، سینما را برای ما میگیرد. اینکه چه چیز خوب است چه چیزی بد را میتواند به ما بگوید. و در همین لایه است سینما میتواند اسباب هرمان باشد یا کلید پیشرفت.
شاه حسینی ادامه داد: اگر در یک جامعهای بگویند سینما یک حق است نه تکلیف آن جامعه دچار مشکلاتی میشود پس پر بیراه نیست که از سینماگران بخواهیم به تکالیفی عمل کنند ضمن اینکه در کشور ما هنوز کیلومترها فاصله وجود دارد تا سینما یک صنف شود، هر صنفی باید دخل و خرج خود را دربیاورد و مالیات بدهد..، اما در سینمای ایران اینگونه نیست.
دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر با تاکید براینکه سینما را به صنف تقلیل ندهیم، گفت: سینماگران هم خود میدانند کدام صنف را میشناسید اصحاب آن سلبریتی و در زمره مشاهیر باشند؟ سلبریتی و مشهور بودن یعنی رسانه دیگر! پشت چه پنهان میشوید؟ چون رسانه اید و مسئولیت اجتماعی دارید.
وی ادامه داد: همین که به سینما مدال بدهیم که تو کلید پیشرفتی فقط حرفش را زدیم، ولی باید مقدماتش هم فراهم شود ما احتیاج داریم به امیدافزایی و تبری از فرهنگ بیگانه به کم کردن بخش نامههای فکری بیگانگان به جوشاندن از درون به افزایش امید؛ سینما مبتنی بر امید و فرهنگ جامعه میتواند کلید پیشرفت باشد و ایمان مردم هم جزوی از این فرهنگ است.
وی ادامه داد: بعد از عهدنامه ورسای که حقیرآمیزترین عهدنامه تاریخ است که از آلمان هیچی نماند، ارزش پول ملی سقوط کرده و فرانسویها سه ایالت آلمان را تصرف میکنند و محصولات صنعتی شان را از آن خود میکنند و المان مجبور به چاپ اسکناس بیپشتوانه شد. تنها اشتباه آنها این بود که سینمای آلمان را از آنها نگرفتند و مصادره نکردند، اما آلمانها سینما را رسانه میدانستند با یکی از مارشالهای خود، یوفا؛ مجموعه استودیوی متمرکز فیلم سازی را ۱۹۱۶ شکل دادند. مصادف با قحطی بزرگدر ایران المانها بعد از فاز سینمای سوگواری پس از شکست وارد فاز سینمای تمدنی و صنعتی شدند وبه جامعه نا امید و شکست خورده امید تزریق کردند.
وی ادامه داد: سینما موظف است که به جای ناکامیها و نا امیدیها از امید بگوید.. سینما باید به عنوان کارخانه امیدسازی کار کند.. این یک فرمول جهانی است و صد سال قبل دیگران آن را آزموده اند.. در آلمان آن زمان یک جامعه جنگ زده و تحت فشار نیاز به سینمای امید داشت.
شاه حسینی تاکید کرد: در این اثنا، حتما حرف اصلی با مسئولین سینماست.. اگر سینما را با مستندهای درون ارگانی ودرون سازمانی اشتباه گرفتند.. و سینماگران فکر کردند سینما ابزار نمایش نقص و سیاهیها و تباهی است تا مسئولین ببینید ودر صدد رفع مشکلات بربیایند، این فاجعه است.
سینما تصویر فرداست و مثل نقشه بالای سر قالی است
اما ما سینما را دست کم گرفته ایم و اینکه ندانیم از سینما چه بخواهیم به آفت مدیران تبدیل شده.. البته در کنار آن باید دید حوایج سینما نیز چیست. ان شالله مدیران در صدد این پاسخها بربیایند.. چرا که امروز این افراد مسئولند.
وی در پایان سخنانش گفت: در حال حاضر سینمای درباری در ایران برچیده شده، اما متاسفانه سینمای سفارت در کشور ما همچنان وجود دارد..، چون وابستگان فرهنگی سفارتخانههای اروپایی در کشور ما به اضافه جشنوارهها در کشور مقصد کاملا لایههای مهمی از سینمای ما را راهبری میکنند، الگو میدهند، که اینگونه فلیم بسازید که شما را به جشنواره هایمان به جشنواره هایمان ببریم به شما بودجه تولید فیلم بدهیم. به شما جایزه بدهیم و هنوز بعد از ۱۲۰ سال همچنان پدیده سینما سفارت در روزگار ما وجود دارد.
دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، از شنبه ۱۸ دی ماه شروع شده و تا ۲۳ دی ماه، آثار جشنواره در این مراسم، در سینمافلسطین تهران و به صورت مجازی در Ammaryar.ir به نمایش درمیآیند. آیین اختتامیه جشنواره عمار نیز ۲۴ دی ماه با تقدیر از برگزیدگان بخشهای مسابقه مستند و داستانی برگزار میشود.
انتهای پیام/ 112