گروه استانهای دفاعپرس- ابوالقاسم محمدزاده؛ عاشورا حادثهای نبود که در یک نیم روز سال ۶۱ هجری رقم بخورد و همه چیز تمام شود.
عاشورا به استناد تاریخ، شروع و آغاز یک حرکت جهانی بود و مصباحالهدایتی بود که جهان بشریت را تحت تأثیر خود قرار داد. بنا بر وعده اللهی و اعتقاد شیعه و همچنین فرمایشات رسول مکرم اسلام (ص) این چراغی است که هرگز خاموش نمیشود. چراغی که ریشه در خون دارد و انوارش پیامهایی را از خود متصاعد میکند که هدایتگر و روشنیبخش است.
عاشورا، دارای پیامها و مفاهیم بلندی است اما از میان همه درسها، رهآوردها، عبرتها، هشدارها و عملکردها فقط به تشنگی و شهادت امام حسین (ع) و یارانش پرداخته شده و تنها از تاراج خاندانش در بعدازظهر عاشورا، به انگشت و انگشتر و آواره شدن اهلبیت عصمت و طهارت، اسارت، سختی و مشقت کوفه تا شام و فراموش کردیم گفته حضرت زینب (س) را که فرمود «ما رأیت الا جمیلا»، و یادمان رفت که عاشورای حسینی ترجمه همین مفاهیم بلند انسانی است. مفاهیمی که هرکدام از آنها دنیایی حرف برای گفتن و روشنگری دارند.
عاشورای حسینی ترجمه و تجسم عینی ارزشهایی است که برخی در جامعه به حاشیه رانده شده و یا فراموش شدهاند، یکی از آن مفاهیم «بصیرت» است.
در نگاه ظاهری به حوادث کربلا، مناظر زیبا و جمیل آن به چشم نمیآید. جهل و نفاق کوفیان فراموش میشود و تنها زینب کبری (س) است که فریاد میزند:
- بر نیزه سری روانه در صحرایی
یک مشک و دو دست و غربت و تنهایی
با لحن خوشی حضرت زینب (س) میگفت؛ من هیچ ندیدهام بهجز زیبایی ...
این سخن نشان از بصیرت عقیله بنیهاشم داشت که حتی تا واپسین لحظه حیات مبارکش، لحظهای از ذکر یاد و نام برادرش حسین (ع) غافل نبود و همواره این قیام بزرگ و هدفش را متذکر میشد.
بصیرت یعنی هوشیاری، آگاهی، استفاده درست از عقل و منطق و در یک کلمه، بصیرت به معنای «چشم عقل» است، نوری درونی که شناخت درست دین را به همراه دارد و از میان ۳۰ هزار نفر لشکر گمشده در غرور و کذب و دنیاپرستی و اسیر شهوت بودن عمر بن سعد، شامل حر بن یزید ریاحی میشود و راهش را با انتخابی درست و آگاهانه به سمت روشنی و نور سوق میدهد و سعادت ابدی را در دامن حسین (ع) مییابد و بیبصیرتترین فرد تاریخ در روز عاشورا شمرابنذیالجوشن است که به بزرگترین جنایت تاریخ بشریت دست میزند.
غفلت، عامل مهمی بود که شمر و لشکر ۳۰ هزار نفره کوفیان دچارش شدند و بصیرت را از آنها گرفت و امام زمان خود را نشناختند و زمانی به خود آمدند که پشیمانی سودی نداشت. هرچند که باید! ریشههای این غفلت را در سقیفه بنیساعده و صفین جستجو کرد.
انتهای پیام/