یاران خراسانی (۷۴)؛

آشنایی با شهید جهادگر «هادی رضاییان»

«هادی رضاییان» در سال ۱۳۴۴ در شهرستان تربت جام متولد شد و سرانجام در ۸ خرداد ۱۳۶۵ مصادف با نوزدهم ماه رمضان در اروندرود به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۷۳۲۶۱
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۳ - 13February 2023

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، جهادگر خراسانی «هادی رضاییان» در سال  ۱۳۴۴ در شهرستان تربت جام متولد شد، چهار ساله بود که پدرش بر اثر بیماری دارفانی را وداع گفت.

شهید رضاییان مقطع ابتدایی را با هوش سرشار به پایان رساند. تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را هم نیز با شوق زیاد به پایان برد. او کسب علم و دانش را گامی در جهت رشد و تعالی خود می‌دانست.

وی در ایام تابستان به منظور خدمت به اقشار محروم در جهاد سازندگی تربت جام و مشهد فعالیت داشت.

این جهادگر خراسانی پس از اخذ دیپلم به خدمت خود در جهاد سازندگی ادامه داد. در این مدت دو بار به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. در سال ۱۳۶۲ در رشته کامپیوتر دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد. در دانشگاه ضمن تحصیل، عضو انجمن اسلامی بود و با قلم و بیان از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن صیانت می‌کرد. در سال ۱۳۶۴ موفق به اخذ فوق دیپلم شد و بلافاصله جهت ادامه تحصیل عازم اهواز شد که در این شهر در زمینه پروژه‌های تحقیقاتی جنگ شروع بکار کرد.

مدتی در اين حوزه فعالیت داشت تا اينكه در اواسط ماه مبارك رمضان بنا به درخواست و اصرار به منطقه عملياتی فاو اعزام شد که بعد از سه روز تلاش، در عصر روز هشتم خرداد ۱۳۶۵ مصادف با ۱۹ ماه مبارك رمضان هنگام مطالعه بر روی اروند به شهادت رسید و پس از سه روز پیکر شهيد از شط گرفته و به مشهد انتقال یافت.

پیکر شهید «هادی رضاییان» پس از تشییع در صحن آزادی حرم حضرت رضا عليه‌السلام به خاک سپرده شد.

فرازهایی از دست‌نوشته جهادگر شهید هادی رضاییان که چند روز قبل از شهادت آن را نگاشته است:

بنام او كه انسان را آفريد. به نام او كه روح را از انسان دميد. بنام او كه احساس را برای او معنی كرد. به نام او كه صداقت را آفريد. به نام خدای تنهائي اميد، عشق، اشك و صبر، به نام او كه براي او زنده‌ايم به عشق او مانده‌ايم به اميد او تلاش می‌كنيم. اكنون كه خدا توفيق داده است به ديدار اروندرود رفته‌ام و حالتی نوين دست يافته‌ام شايد اين روضه را در بعدازظهری در هنگام غروب در كنار اين رود خوانده باشم در ميان امواج خروشان اين رود حكايتی نهفته است بلكه حكايت‌ها است آن طرف اروند شهر فاو است جبهه مقدم دنيائی پر از صفير گلوله، تركش خمپاره و توپ، ناله سلاح‌های شيميايی، ميكروبی، خون، درد و فرياد الله اكبر.

آری جبهه جنگ اين است و بايد از اينها عبور كرد تا به مرز شهادت رسيد كه به قول شهيد بهشتی «بهشت را به بهاء می‌دهند نه به بهانه» ‌اغلب همسنگران و دوستان همرزم داراي مدارج عالی تحصيل می‌باشند و هر كدام می‌توانند زندگی مرفه و پرشكوهی در شهر داشته باشند ولی همه اينها را رها كرده‌اند و به جبهه جنگ شتافته و از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع می‌كنند و به ندای (هل من ناصر) امام لبيك گفته‌اند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها