خاطرات امیران (25)؛
نگاهی به ماشین انداختم، پیکان نو و بدون شمارهای بود. در عقب را باز کردم و سوار شدم. از پاسگاه قلاجه که به راه افتادیم، سکوت سنگینی بین ما حاکم شد. راننده کار خودش را میکرد و مرد جوانی که کنارش نشسته بود، توی حال و هوای خودش زیر لب ذکر میخواند...
کد خبر: ۲۶۸۰۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۷
فرمانده سپاه سمنان:
فرمانده سپاه قائم آل محمد (عج) استان سمنان گفت: آنچه به رزمندگان ما در طول دفاع مقدس در برابر ارتش تا دندان مسلح بعثی قوت میداد ایمان راسخ و باور به خدا بود.
کد خبر: ۲۶۸۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۵
یک نکته از هزاران (29)؛
روز عملیات مرصاد مجروحین زیادی به اورژانس آوردند. یکی از مجروحین حال بسیار وخیمی داشت. تیر به گلویش اصابت کرده بود. نظرم را جلب کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود و حالت خندهای بر لب داشت...
کد خبر: ۲۶۷۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۳
مرصاد برگ زرین غرب (33)؛
منافقین به هیچ کس رحم نکرده بودند. آنها تعدادی از بیمارانی را که قادر به حرکت بودند، با دستان بسته داخل حیاط تیرباران کرده و تعدادی را هم روی تخت بیمارستان زنده زنده سوزانده بودند.
کد خبر: ۲۶۷۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۲
مرصاد برگ زرین غرب (31)؛
روی تپهای كه به طرف اسلامآباد غرب بود مستقر شدیم. چون برای اطلاعرسانی بیسيم نداشتيم، زمانی كه منافقين نزديک میشدند. بچهها به ما اشاره میدادند و ما هم با كاتيوشا و توپ 106 شليک میكرديم.
کد خبر: ۲۵۷۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
نخستین جشنواره فرهنگی و هنری نماز روز پنجشنبه 20 مهرماه در زنجان برگزار شد.
کد خبر: ۲۶۱۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۰
یک نکته از هزاران (25)؛
با توکّل بر خدا و هماهنگی مسئولین، بولدوزر را حرکت دادم. زمانی که به پل رسیدم، خود را به پایین پرت کردم و با کمک یک تویوتا که از قبل آماده بود، خود را سریعاً از روی پل به آن طرف رودخانه رساندم. در این فاصله بولدوزر بدون سرنشین به آن طرف رودخانه رسید. آن را نگه داشتم و به محل مورد نظر هدایت کردم. با لطف خدا تمامی آنها را به همین روش از رودخانه عبور دادم.
کد خبر: ۲۵۴۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
مرصاد برگ زرین غرب (30)؛
هر جايی كه آنها را متوقف میكرديم، يك يا دو تانك به سرعت به سمت ما حركت میكرد. ما فقط كلاشينكف داشتيم و در مقابل هجوم تانكها كاری از پيش نمیبرديم. سرانجام گردنه پاتاق را رها كرديم و دشمن در آنجا مستقر شد.
کد خبر: ۲۵۶۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۷
دومین یادواره فرماندهان و 800 شهید غرب و شمال غرب کشور در سالن همایشهای مجتمع نور سپاه استان زنجان برگزار شد.
کد خبر: ۲۵۹۱۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
فرمانده قرارگاه منطقهای جنوب شرق ارتش:
فرمانده قرارگاه منطقهای جنوب شرق ارتش در جشنواره تجلیل از سربازان نمونه و پیشکسوت دفاع مقدس گفت: اگر امروز مرزهای ایران اسلامی از امنیت بالایی برخوردار است و این مسئله خار چشم دشمن شده به دلیل رشادتها و شجاعتهای سربازان این سرزمین است.
کد خبر: ۲۵۹۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
خاطرات امیران (22)؛
ساعت 2 بعدازظهر بود؛ راديو را كه روشن كردم خبر سقوط سرپلذهاب، سرابگرم، بازیدراز و چند منطقه ديگر را شنيدم؛ بنابراين نمیتوانستم يگان را به آن مناطق ببرم. تنها راهی كه برای نجاتمان باقی مانده بود، عبور از گردنهی «سگان» بود.
کد خبر: ۲۵۴۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
نماینده ولی فقیه در استان سمنان:
نماینده ولی فقیه در استان سمنان گفت: پیروزی رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس یکی از معجزات الهی بود که عزت و اقتدار مسلمان را به دنبال داشت.
کد خبر: ۲۵۷۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۸
یک نکته از هزاران (26)؛
از طریق سد «بریموند» از زیر «شاهنشین بانزرده» دور زدیم و تقریباً پشت سر دشمن قرار گرفتیم. پشت سد بریموند در 100 متری عراقیها ماندیم. هر دو نفر در یک سنگر به فاصلهی 5 متر از خطّالرأس قرار گرفتیم. منتظر ماندیم تا صبح شود که یگان را بیاوریم...
کد خبر: ۲۵۴۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
مرصاد برگ زرین غرب (27)؛
یک ماشین کانکس ارتشی آمد. جلویش را گرفتیم. داشت از داخل شهر میآمد. در عقب را باز کردیم، پر از نیروهای ارتشی خودمان بود. هر کدام فقط یک زیر پیراهن بر تن داشتند. آنها را اسیر گرفته بودند. که ما آزادشان کردیم. متأسفانه فراموش کردیم راننده را دستگیر کنیم و از دستمان در رفت.
کد خبر: ۲۵۴۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
یک نکته از هزاران (22)؛
ضربالمثل «از جان مایه گذاشتن» را شنیده بودم، ولی حمید آن را در عمل نشان میداد. با اللهاکبر گفتنهایش عراقیها را به ستوه آورده بود. در حال تیراندازی بود که از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به زمین افتاد؛ اما دوباره بلند شد و شروع به تیراندازی کرد.
کد خبر: ۲۵۲۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۱
مرصاد برگ زرین غرب؛
قبلاً چند بار با مسئولین تماس گرفته بودم و وضعیت نامناسب منطقه را گزارش داده بودم ولی آنها قبول نمیکردند. یک بار دیگر با آنها تماس گرفتم. باز همان جوابهای قبلی را شنیدم...
کد خبر: ۲۵۱۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۶
یک نکته از هزاران (24)؛
قرار شد برای تسخیر یک پاسگاه دشمن عملیات کنیم. شب راه افتادیم؛ پایگاه روی ارتفاعات شیندروی، مشرف بر حلبچه بود. در کنار سیمهای خاردار دشمن، کار بچهها گره خورده بود. قبل از اینکه بچههای تخریب معابر را باز کنند، عراقیها از حضور ما باخبر شدند و شروع به تیراندازی کردند. حرکت ما هم پشت سیمخاردار متوقف شد...
کد خبر: ۲۵۴۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
مرصاد برگ زرین غرب (28)؛
منافقين پيچ دوم پاتاق را كه در تيررسشان بود میزدند. عراقیها هم با بالگرد از آنها پشتيبانی میكردند و ما هم شروع به تيراندازی كرديم. در حالی که یکی از رزمندگان تيراندازی میكرد با خودش زمزمهای میکرد و میگفت: «خدايا زحمت امام و خون شهدا چه میشود؟ ما چطور زنده بمانيم و اينها بيايند پا روی خون شهدا بگذارند و وارد مملكت ما بشوند؟».
کد خبر: ۲۵۴۳۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
یک نکته از هزاران (19)؛
مشغول پاکسازی جاده از مین بودیم که با یک صحنه بسیار دلخراش مواجه شدیم. جنازه 15 نفر از بچهها را دیدیم که پایین ارتفاعات بازیدراز قرار داشتند. آنها را به پشت خط انتقال کردیم.
کد خبر: ۲۵۱۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
خاطرات امیران (15)؛
از دامنهی کوه پایین آمدیم. نیزاری آنجا بود که جوی آب از آن میگذشت. با دیدن جوی آب انگار دنیا را به ما دادند. با خوشحالی به طرف آب دویدیم و مشغول خوردن شدیم. یک دفعه متوجه شدم چند قدم آن طرفتر، نظامی دیگری هم آنجاست...
کد خبر: ۲۵۱۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۱