امدادگر - صفحه 4

امدادگر

حضور زن مازندرانی در جبهه جنگ کردستان به روایت تصاویر

لحظات به یادماندنی از حضور «زهرا کشاورزیان» زن مازندرانی را در لباس مبلغ، امدادگر و پرستار در جبهه پشتیبانی از جنگ در جبهه کردستان در قاب تصاویر مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۳۸۹۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۶

بیمارستان صحرایی خاتم‌الانبیاء (ص) چگونه کانون ایثارگری کادر پزشکی در دفاع مقدس شد؟

دوران دفاع مقدس، نقطه عطف ایثارگری و حماسه‌گری جامعه پزشکی کشور است که در این راستا نیز امدادگر ان، پزشکان و پرستاران با حضور در خطوط مقدم جبهه‌های نبرد، برای نجات جان رزمندگان مدافع ناموس، اعتقادات و خاک این سرزمین، از جان خود مایه گذاشتند.
کد خبر: ۳۸۷۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸

تصاویر/ مجمع خیرین موسسه خیریه امدادگر ان عاشورا

کد خبر: ۳۸۴۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۶

شهید «رضا رضازاده سقایی» شهیدی از خیل شهدای دانش‌آموز قم

شهید «رضا رضازاده سقایی» دانش‌آموزی نمونه، هم از نظر درسی و هم از نظر اخلاقی بود و همواره از طرف معلمان و مسئولان مدرسه مورد تشویق و تحسین قرار می‌گرفت که با تبسم همیشگی خویش، خاطرات به یاد ماندنی از خود برای دوستانش به جای می‌گذاشت.
کد خبر: ۳۸۲۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۸

عملیات کربلای پنج و شهادت «حسین خرازی»

خبر رسید که فرمانده لشگرمان، «حسین خرازی» در شلمچه شهید شده است. انگار آسمان بر سرمان ویران شد. اردوگاه یک باره حالت عزا و ماتم به خود گرفت.
کد خبر: ۳۷۸۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

همایش «من زینبی‌ام» برگزار شد

جشنواره فرهنگی «من زینبی‌ام» در مسجد جامع امام سجاد (ع) برگزار شد.
کد خبر: ۳۷۷۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

5 روایت از شهدای بهداری یگان‌های رزم خراسان؛

تولی و تبری لازمه حسینی ماندن است

پدر شهید «محمدرضا داورزنی» از شهدای بهداری یگان­‌های رزم خراسان در خاطرات خود آورده است: یک روز که درباره عزاداری امام حسین (ع) و عاشورا حرف می‌­زدیم، محمدرضا گفت: «احتیاجی نیست که برای امام حسین (ع) عزاداری کنید. اگر به مجلس عزای امام حسین (ع) بروید و گریه کنید، معلوم است که تظاهر می‌­کنید، چون در جنگ ما، که جنگ بین حسین و یزید است شرکت نمی­‌کنید.»
کد خبر: ۳۷۶۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

امدادگر دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

در سرمای سیاه‌کل با شعار «به کوری چشم شاه، زمستون هم بهاره» گرم می‌شدیم

«افضل بلوکی» گفت: روستای محلّ زندگی ما «سیاه کل» نام داشت به خوبی به یاد دارم در زمستان نفت را قطع کردند و زمستان‌‌های سیاه کل که همیشه پوشیده از برف بود، در آن سال باران هم به خود ندید؛ و شعار ما این بود: «به کوری چشم شاه، زمستون هم بهاره».
کد خبر: ۳۷۳۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰

آزاده و جانباز دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست

«حسن محمدی گرکانی»، آزاده و جانباز دفاع مقدس، پس از سال‌ها تحمل بیماری به یاران شهیدش پیوست.
کد خبر: ۳۷۴۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

برادر شهیدان «مجید و شکرالله پیکار»:

پیکر تکه‌تکه شده «مجید» را از روی پیراهنش شناختم/ مادرم هرگز نسبت به راه فرزندان شهیدش تردید نکرد

«عباس پیکار» گفت: مادرم تا پایان عمرش (سال ۷۶ مرحوم شد) به انواع بیماری‌های روحی دچار شد؛ ولی هرگز نسبت به راه و هدفی که بچه‌ها به خاطرش جان‌شان را از دست دادند تردیدی به خود راه نداد و همواره در خط انقلاب بود.
کد خبر: ۳۷۱۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

معرفی کتاب؛

« امدادگر ی که از آمپول می‌ترسید»

کتاب « امدادگر ی که از آمپول می‌ترسید» مجموعه خاطرات کوتاه رزمنده دوران دفاع مقدس «محمدحسین ره‌آموز» در اولین اعزام بسیجیان بجنوردی به جبهه در سال 1359 است.
کد خبر: ۳۷۱۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۳

تصاویر/ پاسدار شهید محمدناصر خردمند

پاسدار شهید «محمدناصر خردمند» دوم خرداد 1316 در شهرستان «بیرجند» چشم به جهان گشود کارمند رسمی بیمارستان نجمیه و به عنوان امدادگر اعزام و در دوازدهم مهر 1361 در سومار عملیات مسلم بن عقیل به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۳۶۸۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۴

نویسنده کتاب «امدادگر کجایی»:

هنوز فریاد « امدادگر کجایی» در گوشم طنین‌انداز است

«علی عچرش» گفت: هلال احمر در آن روز‌ها چند کار را همزمان انجام می‌داد. یکی مسئله امداد جبهه بود، دیگری انتقال مردم از شهر به خارج شهر. زنان و کودکان نباید در شهر می‌ماندند و ما کار‌های انتقال‌شان را انجام می‌دادیم. ایجاد اردوگاه برای مردم هم وظیفه ما بود. وقتی با کمبود دارو مواجه می‌شدیم از طریق هلال احمر دارو‌ها را تهیه می‌کردیم
کد خبر: ۳۶۵۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۷

«اسما دهقان» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

جنگ تحمیلی، صحنه نقش آفرینی دیگری برای زنان بوجود آورد

مسول امور بانوان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سیستان و بلوچستان گفت: جنگ تحمیلی، پس از انقلاب اسلامی، صحنه نقش آفرینی دیگری برای زنان بوجود آورد، زنانی که با ایثار جان و مال و اولاد خود انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند یکی از مهمترین علل پیروزی جنگ نیز بودند.
کد خبر: ۳۶۲۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱

معرفی کتاب؛

«آیه‌های نجات»

کتاب «آیه‌های نجات» برگرفته از بخشی از زندگینامه سراسر تلاش و معنویت ۶۴ شهید بهداری و امدادگر دوران دفاع مقدس خراسان شمالی است.
کد خبر: ۳۵۷۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰

سردار فتحیان خبر داد؛

برگزاری اولین کنگره شهدای بهداری رزمی/ درس‌نامه دفاع مقدس از اول مهر برای دانشجویان پزشکی تدریس می‌شود

مسئول مؤسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت گفت: اولین کنگره شهدای بهداری رزمی دوران دفاع مقدس سال آینده به ریاست وزیر بهداشت برگزار می‌شود.
کد خبر: ۳۵۴۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵

زنان حماسه‌ساز- ۲/ شهناز اشکیان در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

انجام فعالیت‌های پزشکی و فرهنگی در روستا‌های مریوان/ مردم کردستان ۲ مرتبه من را از دست کومله نجات دادند

«یکی از دانش‌آموزان چند روزی به مدرسه نیامد. نگرانش شدم و به خانه‌شان رفتم. زنگ را که زدم، خودش درب را باز کرد و گفت: «شهناز فرار کن.» من هم به سرعت از آن جا دور شدم. بعد از چند روز به مدرسه آمد. صورت و بدنش کبود بود. پرسیدم که چه شده است؟ پاسخ داد: «خواهر و برادرم جزو گروه کومله هستند. می‌خواستند تو را بکشند.» خواهر و برادرش به خاطر فراری دادن من، او را شلاق زده بودند.»
کد خبر: ۳۴۸۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲

مسیح کردستان-۵/ مریم کاتبی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

شهید بروجردی ناجی کردستان بود/ تمام ابعاد دفاع مقدس را باید روایت کرد

رزمنده و امدادگر دوران دفاع مقدس با بیان اینکه وحدت رزمندگان مانع سقوط کردستان شد، گفت: همه به میدان آمده بودند تا مانع سقوط کردستان شوند. به جرات می‌توان گفت که با تدابیر شهیدان بروجردی و متوسلیان کردستان نجات یافت.
کد خبر: ۳۴۶۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

سی‌ودومین نمایشگاه کتاب-۹۳/

«دختر تبریز» به نمایشگاه کتاب تهران آمد

کتاب «دختر تبریز» در دسترس علاقمندان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران قرار گرفت.
کد خبر: ۳۴۴۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۴

همرزم شهید «احمد کاظمی» مطرح کرد؛

ماجرای شفا گرفتن شهید کاظمی در اورژانس

«داوود خانه‌زر» به نقل از شهید کاظمی گفت: «زمانی که من مجروح شدم، یک سید بزرگواری در هاله‌ای از نور وارد چادر شد و رو کرد به من و گفت: «چه شده؟ چرا گریه می‌کنی؟» گفتم: «من برای خودم گریه نمی‌کنم، برای بچه‌های مردم و ۱۶ گردان نیرویی که وارد عمل کردم و این‌که دارند پرپر می‌شوند، گریانم».
کد خبر: ۳۳۷۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۷

پربیننده ها