ادونتيست‌هاي روز هفتم

کد خبر: ۲۰۲۷۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۵ - 12February 2013
ادونتيست‌هاي روز هفتم جرياني مسيحي بود، كه به امر تبليغ آيين مسيحيت، ‌با هدف مقابله با اسلام مبادرت مي‌كرد. اين جريان در كليسايي واقع در ابتداي خيابان رشت، تقاطع خيابان پهلوي(ولي عصر) تمركز يافته بود و به نام كليساي«ادونتيس» معروف بود. در اين مركز سرمايه‌ گذاري‌هاي مادي فراواني صورت گرفته بود و تبليغات گسترده‌اي در اشاعه مسيحيت مي‌كردند. ادونتيست‌هاي روزهفتم در سال‌هاي 1340تا1343 در راستاي هدف خود و با شيوه‌اي نوين شروع به نشر و توزيع جزوات تبليغي به نام‌هاي «راه مريم» و«راه عيسي» كردند. اين جزوات به آدرس‌هاي مختلف دراقصي نقاط كشور و براي افراد مختلف ازمسوولان كشوري و لشگري به صورت ماهيانه و رايگان ارسال مي‌شد.

احمد احمد در كتاب خاطراتش مي‌گويد: من به همراه آقاي محمد ميرصادقي و آقاي حسين صادقي پس از اطلاع از اين حركت مرموز براي مقابله با آن، ‌خود را به ادونتيست‌ها معرفي كرده و تمايل ظاهري نشان داديم كه به اين آيين علاقه داريم. سپس در جلسات تبليغي آن‌ها شركت مي‌كرديم. آن‌جا از طريق نفوذي ديگري به نام مرجاني، ده‌هزار آدرسي كه نشريات«راه مريم» و«راه عيسي» و كتاب‌هاي ديگر آن‌ها ارسال مي‌شد را به‌دست آورديم.

به بهانه پخش و توزيع،‌ نشريات را پيش خودمان نگه مي‌داشتيم و تصميم گرفتيم به جاي آن‌ها، كتاب‌هاي اسلامي به آدرس‌ها بفرستيم. نشريه «نداي حق» كه آن زمان آقاي سيدهادي خسروشاهي منتشرمي‌كرد حاوي مطالب ارشادي و اسلامي بود را انتخاب نموديم اما براي اجراي نقشه با محدوديت مالي مواجه شديم و نتيجه‌اي عايدمان نگشت.

روزي با برادرم درباره توزيع نشريه صحبت مي‌كردم،‌ او كه عضو هيات‌هاي موتلفه بود گفت چرا گزارشي از فعاليت‌هاي خودتان را به امام نمي‌دهيد اگر كارتان را تاييد كردند،‌ كمك‌تان مي‌كنند. ما هم گزارشي نوشتيم تا نظرامام را جلب كنيم. مرجاني هم كه دايره فعاليتش گسترده‌ تربود توانست حدود48 جلد كتاب تبليغاتي را جمع آوري كند. سپس تمام كتاب و نشرياتي كه داشتيم در دو گوني بزرگ ريختيم تا وقت ملاقات با امام فرا رسيد.

با اجازه ايشان گزارش فعاليت‌هاي‌مان را ذكر كرديم. از مبارزه، تبليغ، خطر ميسيونرهاي مسيحي و ادونتيست‌ها صحبت كرديم. مرجاني هم براي اغراق گفت: كه اين‌ها (ميسيونرهاي مسيحي) توانسته‌اند در همدان يك روستا را كاملا مسيحي كنند. با اين گفته امام با هيبت هميشگي خود به او نگاه كردند و پرسيدند كجاست؟ مرجاني متوجه شد كه امام به اغراق او پي‌برده و درنتيجه ساكت شد و ديگر چيزي نگفت. ولي ما بريده بريده حرف‌هاي خود را زديم و با همان حال و روح جواني گفتيم: قصد مبارزه با آن‌ها را داريم مي‌خواهيم پرچم اسلام را درهمه جا به اهتزاز درآوريم و نشريات و كتاب‌ها را از گوني بيرون آوريم و تك تك آن‌ها را به امام نشان داديم. امام هرجزوه و كتابي را كه مي‌ديدند مي‌فرمودند: ديده‌ام، ديده‌ام،‌ اين را هم ديده‌ام.

باورمان نمي‌شد كه امام همه اين كتاب‌ها و نشريات را ديده باشند به‌ همين خاطر به ما برخورد و احساس ناراحتي كرديم هيچ كتاب براي امام تازگي نداشت. بغض گلوي‌مان را گرفته بود امام وقتي تمام عناوين كتاب‌ها را ديدند فرمودند: دوتاي ديگرهم هست و اسامي آن دو را ذكر كردند و درباره آن‌ها صحبت نمودند. ما جا خورديم، عجيب بود كه نتوانسته بوديم آن دو كتاب را پيدا كنيم. ناراحتي‌مان را فراموش كرديم، خودمان را جمع وجور كرديم و فهميديم كه دچار توهم شده‌ايم و امام خيلي جلوتر از همه حركت مي‌كنند. بعد ازاين درس بزرگ به امام گفتيم: ما ده هزار آدرسي را كه جزوات براي‌شان ارسال مي‌شد داريم ومي‌خواهيم نشريه «نداي حق» را براي آن‌ها بفرستيم، ولي مشكل مالي داريم. امام فرمودند: «اين‌كه مبارزه نيست اين‌ها شما را به خود مشغول نكنند.» دوباره جا خورديم و تعجب كرديم پرسيديم: مبارزه نيست؟

امام فرمودند:«‌اين‌ها پنجاه سال است دراين مملكت كار مي‌كنند، نتوانسته‌اند هيچ موحدي را مسيحي كنند. لاابالي كرده‌اند،‌ ولي بي‌دين نكرده‌اند. اين جريانات يك سرمنشا دارد كه مثل يك نهر است. شما برويد دنبال سرچشمه. اين‌ها همه ازفساد رژيم است،‌ شما برويد دنبال آن، ‌اين‌ها وقت‌تان را مي‌گيرد.» ما بيشتر منفعل شديم ديديم امام مي‌گويند اين‌ها مبارزه نيست. حضرت امام با همان لحن شيرين كه همه قشرها آن را درك مي‌كنند فرمودند:«همين مبارزه‌اي كه روحانيت دارد مي‌كند،‌ همين كار را بكنيد.»

در ذهن خود مي‌انديشيديم كه روحانيت جزمسجد ،منبر وسخنراني كارخاصي نمي‌كند. اگر هم سخنرانيش تند باشد كه او را مي‌گيرند. نمي‌توانستيم قبول كنيم كه كار روحانيت مبارزه است نه كارما. اما گذشت زمان ثابت كرد كه در فعاليت‌ها و حركت‌هاي انقلابي، ‌آن‌چه كه مفيد و موثر بود، ‌همين حركت روحانيت بود كه موجب سلامت ساير فعاليت‌ها و موجب حركت عظيم ملت اسلامي شد. تا ابد اين خاطره و ملاقات درس آموز و عبرت‌انگيز از لوح ديده و دل ما بيرون نخواهد رفت.

جالب آن است كه احمد احمد در ذيل اين خاطره پيرامون مرجاني (همان مبارزه تندروي نفوذي كه به قصد مقابله با مسيحيت دارد اين جريان شده بود) مي‌گويد: مرجاني كه گفته‌ها،‌ رفتار ‌و اعمالش در ادونتيست‌هاي روز هفتم مشكوك و شبهه‌‌ ناك بود سرانجام به آيين مسيحيت تغيير دين داد و به كشور آلمان گريخت و ديگر خبري از او به‌دست نيامد.

***
پي‌نوشت:
ادونتيست‌ها (ظهورگرايان) يكي از سه گروه هزاره‌گراي مسيحيت هستند كه اعتقاد به رجعت مسيح دارند. اين گروه و دو گروه شاهدان يهود و ديسپنساشناليست‌ها(مقطع باوران) با خواندن كتاب مكاشفه يوحنا معتقدند كه مسيح يك دوره سعادت هزارساله ايجاد خواهد كرد. نهضت ادونتيرم با پيشگويي‌هاي ويليام ميلر درباره پايان جهان آغاز شد. ميلر ابتدا سال1843 وبعد 1844 را براي رجحت مسيح و پايان دنيا پيش‌بيني كرد. چون پيش‌بيني تحقق نيافت،‌ پيروانش از آن پس بدون موعد معين منتظر ظهورعيسي مسيح(ع) هستند اما اين موعد را نزديك مي‌دانند. وسيع‌ترين ومعروف‌ترين فرقه ادونتيست‌ها،‌ فرقه ادونتيست‌ها فرقه ادونتيست‌ روزهفتم است كه جوزف بيتس، ‌جيمز وايت وهمسرش الن‌گوله وايت آن را تاسيس كردند.

نخستين مجمع اين كليساي جديد در باتل كريك واقع در ايالت ميشيگان در 1863 برپا شد. ادونتيست‌هاي روز هفتم،‌ روز شنبه (نه يكشنبه) را روز مناسب براي عبادت مسيحي مي‌دانند. ادونتيست‌ها قبل از تهران،‌ در جلفاي اصفهان صاحب كليسا بودند.
نظر شما
پربیننده ها