امام بعد از پذیرش قطع نامه بسیار ناراحت بودند/امام یک رهبر اقتدار آفرین بودند

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، حجت الاسلام حاجتی را همه با کتاب پرمخاطب عصر امام خمینی می شناسند کتابی که در مدت کوتاهی به چاپ دوازدهم خود رسید. وی قطع نامه 598 را مطلوب امام نمی داند و عملکرد مسئولین را عامل نوشیدن جام زهر توسط امام امت بیان می دارد و از مسئولینی می گوید که اعتقادی به جنگ نداشتند.

استاد حاجتی در این گفتگو از اندیشه های دفاعی امام و مورد توجه قرار گرفتن امام در بین افراد خارج این مرز و بوم می گوید که در ادامه می آید.

ویژگی مهم و کلیدی رهبری امام خمینی بخصوص در دفاع مقدس را در چه می دانید؟

نکتهی اول و بسیار مهم این است که حضرت امام (رضوان الله تعالی و علیه) مهم ترین ویژگی شان این بود که در چند سال اخیر تنها رهبر مذهبی بودند که در عرصهی سیاست توانستند یک اقتدار بی نظیر سیاسی را از خودشان به منصهی ظهور بگذارند و حکومت سیاسیای را تشکیل بدهند. اینکه عرض میکنم تنها رهبر مذهبی، چون رهبران مذهبی دیگری هم بودند که قیام کردند اما موفق به تشکیل حکومت نشدند آن هم با این ویژگیها و در شرایطی که حضرت امام با آن مواجه بودند. حضرت امام در واقع نمایهای از آیات و روایات و آموزههای اسلامی بودند. رفتار، کردار، کنش ها، واکنشهای حضرت امام همه تابع مبانی دینی و آموزههای مذهب تشیع بوده به همین جهت ما نوع برخورد حضرت امام با مقولهی دفاع مقدس، تهاجم دشمن، و عملیات بسیار سهمگین و سنگین نظامی استکبار جهانی برای انقلاب اسلامی را وقتی ملاحظه میکنیم میبینیم در واقع نمایهای از آموزههای دینی و معنوی اسلام است این یک نکتهی بسیار مهمی است. نکتهی مهم دیگر در این رابطه که قابل طرح و بررسی است این است که امام نه تنها یک رهبر مقتدر و قوی بودند بلکه به جهات آن روح بلندشان عرفان بسیار قوی و بینش الهی شان تولید قدرت و اقتدار هم میکردند به همین جهت میشود هیبت امام، هیمنهی استکبار و قدرتهای پوشالی دنیای مادی بالاخص آمریکا را در هم شکستند و یاران حضرت امام به شدت از این جهت از حضرت امام متاثر شدند و تاثیر پذیرفتند و آنها هم در واقع به منبع لایزال قدرت الهی به واسطهی حضرت امام و رهنمودها و آموزههای ایشان متصل شدند. امام در واقع قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در ایام دفاع مقدس با رهنمودها، تفاسیر متون دینی، آیات و روایات و ارائهی توصیهها ، نصایح و سخنرانیهای متعدد توانستند با تغییر مبانی معرفتی سربازان و یاران خودشان معادلات حاکم بر میدان نبرد را تغییر بدهند و این نکتهی بسیار مهمی است. در واقع امام به تربیت سربازانی برای جبههی اسلام پرداختند که این سربازان و افراد از جان گذشته بر مبنای قوانینی اقدام به نبرد با دشمن میکردند که این قوانین برای دشمن ناشناخته بود.

یک کسی مثل آقای اریک بوتول که یک کارشناس فرانسوی بوده بنابر نقل خودشان برای نوشتن و تکمیل پایان نامه علمی اش در موضوع جنگ ایران و عراق به ایران آمده بود ولی بنابر بعضی از برادران مانند آقای داودآبادی که از نویسندگان عرصهی دفاع مقدس هستند و با ایشان هم توانستند ارتباطی برقرار کنند بی تردید اریک بوتول یک جاسوس بوده که یک ماموریتش بررسی همین مبانی اقتداری بوده که امام به رزمندگان تزریق کرده بودند. این آقای اریک بوتول در یک مصاحبهای که با نشریهی کثیرالانتشار حدوداً در سال های 76-75 داشتند به صراحت اشاره به یک نکتهی مهم میکنند و میگویند که جنگ ایران و عراق یک جنگ اعتقادی بوده و محور این اعتقادات در بین ایرانیان واقعهی عاشورا و شهادت امام حسین بوده، حال چگونه امام حسین توانسته در منطقه به رزمندگان ایرانی وارد بشود مطلبی بسیار خارق العاده و پیچیده است.[1]به هر حال کارشناسان جهان معاصر به ویژه مراکز استکباری که مرتب و مستمر در واقع به دنبال بحث بررسی عوامل اقتدار ایران اسلامی بودند به این نتیجه رسیده بودند که یاران انقلاب اسلامی و سربازان حضرت امام در دفاع و نبردشان، نبرد دفاعی شان با دشمن تابع قوانینی هستند که این قوانین ناشناخته است. یعنی ورود امام حسین و اعتقاد به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و در واقع آرمانهای نبرد دفاعی حضرت سید الشهدا و اعتقاد به شعارهای الهی ایشان برای مقابله با دشمن این نکته بسیار مهم و قابل تاملی است.

امام در واقع با تزریق روح شهادتطلبی سربازان خودشان و یاران انقلاب اسلامی را در مقابل با دشمن به یک قدرت و اقتدار بسیار بالا رساندند. این جملهی معروف از حضرت امام را فراموش نمیکنیم که ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در واقع جبهه را یک کلاس درسی برای رسیدن به عرفان قرار دادند که رزمندگانی که در جبهه شرکت میکردند و حضور پیدا میکردند علاوه بر اینکه از حیث جسمی با دشمن درگیر میشدند احساس میکردند که یک سکویی برای پرتاب و پرش به آرمانهای بلند معنوی پیدا کردند برای همین بود که در سخت ترین شرایط یک احساس سبکی به آنها دست میداد که برای دشمن ناشناخته بود. حضرت امام در واقع آن روح شکستناپذیری معنوی را در رزمندگان به وجود آوردند که در آن آیهی بلندی قرآنی به منصهی ظهور رسید که «مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ »[2]به طور مثال از شهید صیاد شیرازی شنیدم که میفرمود وقتی ما میخواستیم عملیات طریق القدس را انجام بدهیم تقریباً حدود بالای صد و سی تا چهل هزار گلولهی توپ برای شروع عملیات نیاز داشتیم اما فقط هشت هزار گلولهی توپ داشتیم اما بعد از بحث و بررسی موضوع و مشاورهای که فرماندهان با هم داشتیم در واقع دیدیم که باید بر خدا توکل کنیم و چون داریم انجام وظیفه میکنیم و از کشورهای اسلامی و آموزههای اسلامی و انقلاب اسلامی دفاع میکنیم باید پا در میدان بگذاریم تا خدا هم ما را یاری بکند. عملیات را شروع کردیم چند گلولهی توپ از آن چند هزار تا را شلیک نکرده بودیم که دیدیم توپخانهی دشمن سقوط کرد وانبارهای مهم توپخانهی دشمن هم دست ما افتاده ببینید تربیت رزمندگان و فرماندهانی که وعدههای الهی را باور داشتند یعنی «إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ »[3]به این آیات الهی ایمان داشتند که «إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ» که اگر بیست نفر انسان صابر باشید «یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ » بر صد نفر شما میتوانید غلبه کنید.

 امام در واقع با پیامهای مختلف رهنمودها، سخنرانی ها، هدایتهای خودشان رزمندگان اسلام را به جنگ عاشورایی و دفاع عاشورایی منعطف کردند. یعنی دفاع بدون پشتیبانی، مقاومت بدون پشتیبانی. این جمله معروف حضرت امام که «بکشید پیروز شوید و کشته شوید پیروز هستید» باز نمایی از آیات و روایات اسلامی ما است. به هر حال امام صحنهای را به وجود آوردند که سراسر در آن نوآوری بود. شیوهی نبرد، شیوهی بسیار نوینی بود. شیوهی رزم در شب یک شیوهی رزم بی سابقه بود که هر کس و ارتشی از عهدهی آن بر نمیآمد. شیوهی حضور در آب خروشان اروند که غواصها باید نیمه شب و بعد از آن در آب حرکت بکنند و در بعضی از نقاط حدود یک کیلومتر را در آب در سرمای بهمن ماه در آب متصل به دریا که هر دوازده ساعت یک بار مد و یک بار جزر دارد و تازه رسیدن به ساحل دشمن که مملو از موانع طبیعی و غیر طبیعی است، روحیهای میخواهد که تنها حضرت امام به رزمندگان میتوانست عطا بکند. امام نه تنها یک رهبر مقتدر بودند بلکه اقتدار آفرین بودند و تولید قدرت میکردند چطور؟ امام مبانی معرفتی یاران انقلاب اسلامی و سربازان و خودشان را در دفاع مقدس به نحو بسیار محسوسی به مبانی معرفتی بسیار بلند اسلامی تبدیل کردند. با این دید رزمندگان به جبهه رفتند.

 برای روشن شدن بیشتر مطلب خاطرهای را از یکی از رزمندگان نقل میکنم که ایشان برای خود من و فرماندهان دفاع مقدس از یاران شهید بزرگوار فرماندهی شهید و رشید لشکر عاشورا شهید باکری نقل میکردند که من مجروح شدم به دورتموند آلمان اعزام شدم در آن جا پزشک من یک پروفسور فلیسوف اترشی الاصل تبعهی آلمان به نام پروفسور ژوزه بود ایشان مرا معالجه و درمان کرد و بعد برای من یک نسخهای پیچاند و توصیه کرد که به ایران بر میگردی و به این نسخه باید عمل کنی و این داروها را استفاده کنی و برای ادامهی معالجات دوباره به آلمان بر میگردی. اما من بنا به وظیفه چون گوش به فرمان امام بودم و نگاهم لبهای مبارک حضرت امام بود که وظیفه ام چیست دوباره به جبهه رفتم و برگشتم به آلمان اما نسخه را رعایت نکرده بودم و منتظر بودم که این پروفسور ژوزه با من به خاطر آن غرور پزشکی اش برخورد کند و سرزنش بکند. وقتی به من رسید نه تنها سرزنش نکرد که گفت من شما را درک و تحسین میکنم و بعد این جملهی عجیب را گفت که من این اقتداری که در شما است برای من تحسین برانگیز است و میدانم که شما تابع آن مرد الهی هستی که با یک فرمانش شما سر از پا نشناخته به جبهه میروید و بعد گفت من تاریخ معاصر دنیا را مطالعه کردم به خاطر همین مطالعهای که داشتم شما را به عشق و علاقه درمان میکنم چون شما سربازان امام خمینی هستید در این مطالعه ام به این نتیجه رسیدم که هیچ میکروفنی نیست که گویندهی پشت آن میکروفن صحبت کند و بلندگوی میکروفن به صدا دربیاید و سخنان او را پخش کند و این گونه استکبار جهانی از شنیدن این سخنان و صحبتها به لرزه دربیاید وجود ندارد مگر امام خمینی شما و این باعث شده که من به ایشان عشق بورزم و علاقه مند باشم و شما هم که سرباز ایشان و گوش به فرمانش هستید با علاقه درمان بکنم.

پس ببینید امام در واقع آن کار بسیار مهمی کردند آن بود که تولید قدرت و اقتدار کردند آن روحیهی مقاومت را در رزمندههای اسلام به وجود آوردند وقتی که یکی از دوستان نقل میکردند که یکی از کارگردان آمریکایی که برای دههی فجر در جشنواره فجر به ایران آمده بود و خیلی از فیلمهای پخش شده راضی نبود ما مستندات روایت فتح را به او نشان دادیم وقتی که صحنههای نبرد رزمندگان را دیده بود گفته بود اینها محصول نگاه امام شماست این رزمندگانی که به مرگ لبخند میزنند اینها در واقع از امام شما متاثر شدند.

 این که حضرت امام برای مبارزه جمهوری اسلامی ایران با کفر را مرز و جغرافیا نمی شناسند حاوی چه پیامی است؟

امام با تبیین ماهیت واقعی این جنگ تحمیلی به گسترش خطوط نبرد دفاعی با دشمن پرداختند یعنی دشمنی که آمده بود ما را در محاصره قرار بدهد این دشمن در محاصره قرار گرفت این فرمایش از حضرت امام در اواخر جنگ تحمیلی است که فرمودند جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرگ نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادی مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم. این جا بود که حضرت امام بین دفاع مقدس و نسبت جهانی اسلام یک ارتباط عمیقی و وسیعی را برقرار کردند یا رابطین را به خوبی تبیین فرمودند. امام در پیامی بسیار مهمی که در همان ایام 14/12/1367 صادر کردند فرمودند ما حتی برای یک لحظه از رویکردمان در جنگ پشیمان نیستیم و بعد تاکید فرمودند که ما انقلابمان را در جنگ صادر نموده ایم، ما در جنگ پرده از تزویر جهانخواران کنار زدهایم، ما در جنگ ابهت ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشههای انقلاب اسلامیمان را محکم کرده ایم. جنگ ما فتح افغانستان را به دنبال داشت و بعد امام در یک کلام بسیار قابل تامل و بشارتی بزرگ فرمودند جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت و جنگ ما موجب شد تا تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند. این مطلب بسیار مهمی است و از همهی اینها مهمتر امام فرمودند: استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت. این جمله را بارها در جلسات مختلف گفتم که به نظر این حقیر اگر ما پیامهای حضرت امام را به خوبی بازخوانی بکنیم بخشی از تحولات امروز را با تکیه بر فرمایشات حضرت امام میتوانیم به خوبی و به دقت مورد تحلیل واقعه قرار بدهیم و بخشی از حوادث آینده را رصد بکنیم به خاطر آن بینش عرفانی عمیق امام بشارتهایی از زبان امام جاری شده که این جملات بخشی از همین بشارتها است. اما با آن پیامشان به صراحت تبیین کردند که یکی از نکات بسیار مستقیم بین دفاع جانانه رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس و بیداری اسلامی که در حال تحقق بوده بسیاری اصلاً آن را نمیدیدند و حتی رخشههایی از آن را احساس نمیکردند. ولی امام با خوبی آن را دریافته بود و با تمام عظمتش که با صراحت عرض میکنم که هنوز هم بخشی از آن چیزی که حضرت امام میدیدند الان داریم میبینیم رصد کرده بودند و امام تبیین فرمودند. امام آن زمان، یعنی تقریباً چیزی حدود بیست و چهار سال قبل به صراحت فرمودند جنگ ما فتح فلسطین را در پی خواهد داشت و امام به خوبی رصد کرده بودند که رزمندگانی که امروز در قالب جهاد اسلامی و حماس در فلسطین و سایر گروههای رزمنده مشغول نبرد هستند با نگاه به رزمندگان اسلام الگوی خودشان را پیدا کردند، راه خودشان که همان راه مقاومت پیدا کردند.

 بی تردید حوادثی که امروز در کشورهای اسلامی در حال رخداد است با دفاع مقدس ما و دفاع رزمندگان و روحیهی شهادت طلبی و در واقع سرسپاری رزمندگان به رهنمودهای حضرت امام کاملاً در ارتباط است و ما داریم این واقعیت را به خوبی لحاظ میکنیم و میبینیم. بخشی از این را در واقع در سالهای گذشته و بخشی را الان داریم مشاهده میکنیم و بخشی هم انشاءالله در راه است.

آیا مسئولین نظام توانستند پا به پای امام در این جنگ بیایند و بخصوص در سال های پایانی جنگ توانستند نسبت خود را با آرمان های امام در عمل اثبات کنند؟

آن چیزی که از مجموع واقعیتهای حاکم در دفاع مقدس و واقعیت قابل انکار، شواهد، دلایل، قرائن کاملاً مشهود است این است که بخشی از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی تا سرحد توان با امام همراهی کردند و بخشی از اینها نتوانستند با امام همراهی کنند. امروز با مرور عملکرد برخی از افرادی که در جریان فتنه نقش کلیدی و اصلی را داشتند تاریخ کارگزاران نظام جمهوری اسلامی را میبینیم اینها وقتی در زمان دفاع مقدس پستهای کلیدی در دستشان بوده و تصمیمات کلیدی را میتوانستند برای پیشبرد دفاع مقدس بگیرند این طبیعی است که یک تردید جدی به ما دست بدهد که اینها اصلاً در آن زمان همراه حضرت امام بودند؟ همراهی کردند یا خیر؟ این افراد امروزه برای جامعه کاملاً شناخته شده هستند. لذا بی تردید میشود گفت اینها نتوانستند حق مطلب را ادا بکنند بعضی از پستها و مسئولیتهای کلیدی به دست اینها اشغال شده بود در حالی که قطعاً بعضی از آنها اعتقادات لیبرالی داشتندو نه امام را باور داشتند و نه آموزههایی که امام به نوعی تاکید میکرد. وقتی حضرت امام در قضیهی پذیرش قطع نامه فرمودند من جام زهر را نوشیدم کاملاً به این مطلب اشاره داشت که این پذیرش قطع نامه بر خلاف منیت من بوده، بر خلال راهبردی بوده که من تعیین کردم.  نقل شده که ایشان از آن به بعد در جمارن برای سخنرانی حضور پیدا نکردند. حال امام رو به وخامت گذشت و حال خوشی نداشتند و بعد از پذیرش قطع نامه بسیار ناراحت بودند واقعیت داشته و اینها اختلاف منیت حضرت امام قدم برداشته بودند که البته واقعیتهایی بر این است که به مرور باید در جامعهی اسلامی شکافته و باز بشود.

با این توصیفات قبول قطع نامه 598 بر اساس اندیشهی دفاعی حضرت امام صورت گرفت؟

حضرت امام به صراحت راهبردشان را مشخص کرده بودند فرموده بودند راه قدس از کربلا میگذرد. این جمله که در واقع یک جملهی بسیار کلیدی و معروف شده بود در ایام دفاع مقدس، در واقع راهبرد حضرت امام بود که بعد از کربلا به قدس رسید. حضرت امام به صراحت فرموده بودند که کار رژیم بعثی باید تمام شود. راهبرد ایشان مشخص بود. این طور باید مطرح کرد که پذیرش قطع نامه هم بر اساس راهبرد دفاعی حضرت امام بود یعنی ایشان مصحلت امت و دفاع اسلامی را در نظر گرفتند و قطع نامه را پذیرفتند. اما استراتژی و راهبرد حضرت امام بر این مبنا بود که با سرنگونی زودهنگام رژیم بعثی صدام میشود بحث بزرگی از منیت امت اسلامی را به منصهی ظهور رساند و این اتفاق در آن مقطع نیفتاد گرچه خداوند سبحان این گونه تقدیر کرده بود که تلاشهای حضرت امام و مجاهدتهایرزمندگان اسلام به ثمر بنشیند. اما آن زمان کاملاً و مشخصاً در واقع مطلبی بدیهی و مشهود بود که حضرت امام شرایط دیگری را در نظر گرفته بودند.

گستره دفاعی حضرت امام در برابر تهاجم های استکبار جهانی در چه محدوده ای را در نظر دارد؟

امام در تاریخ متفاوتهای به صراحت با استناد از تعبیر «باید» که یعنی اشاره به یک مطلب الزامی و واجب است.

-        «مملکتی که در خط اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آل وسلم) و مخالف با پول پرستی و تحجر گرایی و مقدس سوایی است باید همهی افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند»[4]

-        «ملتی که میخواهد در مقابل همهی قدرتها بایستد باید مهیا بشود»[5]

-        «ما تبع اسلام داریم جنگ و دفاع میکنیم ملت ما باید مجهز باشد».[6]

-        «در هر شرایطی باید بنیهی دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد در هر شرایطی تاکید فرمودند»[7]

-        «نظام الهی، یک همچون کشوری که این طور شد دیگر کسی به آن طمع نمیکند چون میدانند ضررش بیشتر از نفعش است».[8]

در زمانهای مختلف حضرت امام به مسئولین توصیه کردند که فرمودند این راهبرد را باید شما در نظر بگیرید که کشور را از حیث دفاعی به یک سطح عالی برسانید نه قابل قبول. امام با خطاب مسئولین و فرماندهان وقت بسیج سپاه و نیروهای مسلح فرمودند: «امیدوارم با جدیت شما ایران کشوری بشود که هر زمانی که بر همه هر زمانی که اعلام شد برای دفاع حاضر بشوند یک چنین کشوری انشاء الله آسیب نخواهد دید.»[9]

حضرت امام (رضوان الله تعالی و علیه) در اواخر عمر مبارکشان توصیه به دفاعی بودن کشور، تجهیز کشور از حیث امکانات دفاعی و رسیدن به یک سطح دفاع قابل قبول و عالی تنها از حیث تجهیز کشور و امکانات حاکی نیست بلکه از همهی بعد و جهات است. آن جملهی معروفی که حضرت امام در زمان ایام پذیرش قطع نامه فرمودند که: «من در این جا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایهها و ذخیرههای عظیم الهی و به گلهای معطر و نوشکفتهی جهان اسلام سفارش میکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزهی علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب آماده بکنید.»[10]امام به صراحت فرمودند آن چیزی که میتواند کشور را در مقابل تهاجم دشمنان بیمه بکند با تعبیر بسیار بلند یک مبارزهی علمی و عملی بزرگ است که باید در کشور رقم بخورد چیزی که بحمدلله به تعبیر حضرت آقا سرعت رشد کشور را امروز به یازده برابر متوسط جهان رسانده است این مورد تاکید حضرت امام بوده و چه زیباست سیاست امام یعنی امام خامنهای این را در سرلوحهی وظایف رهبری قرار دادند و به تقویت این بعد به نحو بسیار عالی اقدام کردند و زمینه را برای رشد و گسترش فعالیتهای علمی و بسط این میدانی که امروز قرار داریم در واقع فراهم کردند و به وجود آوردند. در واقع رسیدن به یک سطح مطلوب از قدرت دفاعی تنها در گرو تجهیزات نظامی نیست. حضرت امام به لازمه آمادگی در همهی ابعاد علمی و عملی اشاره و تاکید داشتند که این یک واقعیت غیر قابل انکار است.

ارتباط انقلاب های منطقه را با تجلی گاه اندیشه های امام خمینی یعنی دفاع مقدس را چگونه می دانید؟

نهضتهای منطقه یک ارتباط بسیار وسیع، عمیق و غیر قابل انکار با انقلاب اسلامی و رهبری بزرگوار آن و اندیشههای حضرت امام است و این مطلب به هیچ وجه قابل انکار نیست. پیدایش امواج سهمگین بیداری اسلامی از تونس بود، کشوری که رهبر حزب اسلامگرای آن همانطور که شما و بسیاری از عزیزانی که اهل مطالعه هستند میدانید در رابطه با حضرت امام و شخصیت معنوی و اسلامی و سیاسی امام کتبی را به رشتهی تحریر درآوردند. در واقع فرزندان تحولات جهادی فلسطین شهید دکتر فتحی شقاقی بود که ایشان در خاطراتش میگوید من برای اولین بار در سرزمینهای اشغالی بازداشت شدم قاضی مرا از زندان خواست. مقابل میز قاضی که ایستادم گفت اینها اتهامات تو است و به برگهای که مقابلم بود نگاه کردم و دیدم در رأس اتهاماتم درج شده این بود که تو پیرو آیت الله خامنهای هستی و معتقد به نابودی اسرائیل.