دکتر زهرا فروتنی :

استراتژی امام تبدیل تهدید به فرصت بود

دکتر زهرا فروتنی: امام خمینی(ره) به عنوان ولی فقیه و رهبر نظام اسلامی، خود را مکلف به پاسداشت از کیان نظام و کشور اسلامی می دانستند و طبیعتاً این پاسداری به مقتضای شرایط زمانی، متفاوت می‌توانست باشد.
کد خبر: ۲۳۵۱۸
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۲ - 20July 2014

استراتژی امام تبدیل تهدید به فرصت بود

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، در باب اندیشه امام خمینی اگرچه کم، ولی زیاد سخنرانی شنیده و یادداشت و مقاله دیده ایم. اما کمتر کسی است که متوجه عمق تفکرات حضرت امام شده و قسمتی از عمر خود را صرف پژوهش در این زمینه کند. خانم دکتر «زهرا فروتنی» از جمله این افراد است که کتاب « مبانی تصمیم گیری استراتژیک امام خمینی (س)» را در کارنامه پژوهشی خود به ثبت رسانده است. لذا برای تحقیقی عمیق تر در اندیشه دفاعی حضرت امام، گفتگویی با ایشان داشتیم که تقدیم می گردد.

امام خمینی چه تحلیلی از تهاجم عراق به ایران داشتند ؟

حضرت امام (ره) معتقد بودند ، تحمیل جنگ عراق به ایران ، به دلیل مخالفت کلی استکبار با انقلاب اسلامی و ممانعت از طرح اسلام به عنوان چارهی دردها و آلام بشریت امروز میباشد که ایران اسلامی منادی آن بود . مطابق این تحلیل هدف اصلی ابرقدرتها در حمایت از صدام و مخالفت با کشور ایران صرفاً محو اسلام و ارزشهای منطبق با آن است. چنان که فرمودند: این ابرقدرتها نه شخص صدام را می خواهند نگه دارند و نه ما را میخواهند بکوبند، بلکه آنها از اسلام می ترسند و اسلام را می خواهند بکوبند. ازاین جهت با ما مخالفند و از او طرفداری می کنند. حضرت امام(ره) جنگ عراق علیه ایران را یک جنگ تحمیلی دانستند و موضع ایران را در قبال آن تدافعی تلقی نمودند و فرمودند جنگ دفاعی از تکالیف شرعی است و لذا اصل دفاع در برابر تجاوز دشمن را مطرح و بر آن تأکید نمودند.

 

حضرت امام(ره) با شروع جنگ تحمیلی با تحلیلی از ماهیت جنگ، آن را قیام کفر علیه اسلام نامیدند و فرمودند: جنگ ما جنگی است بین اسلام و کفر، نه جنگی است ما بین یک کشور با  یک کشور دیگر. امروز اگر ما عقبنشینی کنیم اسلام درمقابل تمامی کفر است و با کوچکترین درنگ در این امر حیاتی، چنان ضربهای خواهیم خورد که جبرانش به این زودیها میسر نمی شود. این جنگ جنگ اعتقاد است. جنگ ما جنگ قداست، عزت، شرف و استقامت علیه نامردمیهاست. جنگ بین استکبار و اسلام است. جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد.جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.... (صحیفهی امام(ره)، ج13: 283-282و ج18: 386- 385 و ...) .حضرت امام(ره) با اشاره به انگیزهو اهداف دشمنان از تحمیل جنگ علیه ایران و عوامل پشتپرده فرمودند: جنگ تحمیلی را درست کردند، نقشهای که صهیونیستها دارند عملی شود از یک طرف نگذارند، اسلام در ایران تحقق پیدا کند،... و نگذارند اسلام از چارچوب ایران بیرون برود و اگر بتوانند در خود ایران هم منحرف کنند اذهان را... مقصد اولشان این است که ایران ساقط شود و یک جمهوری اسلامی امریکایی پیش بیاید ... و مقصد دومشان این است که اسلام را در همین ایران محبوس کنند. امام (ره) در مورد کارگردان اصلی جنگ فرمودند:آمریکایی که از اسلام راستین می ترسید و از قیام منتهی به حکومت عدل واهمه داشت...) همان تیغی که به دست محمدرضا سپرده بود، در کف صدام، این زنگی مست نهاد. نقشههای حساب شده در کار است برای شکستن اسلام، امروز آمریکا و شوروی و فرانسه و سایر قدرتها از اسلام احساس خطر کردند و به همین جهت به سود صدام تبلیغاتی را به راه انداختهاند، آنها این طور به ذهنشان آمده است... که اگر جمهوری اسلامی ایران پا بگیرد و باقی بماند، جای پایی از آنها باقی نخواهد ماند و میترسند که از همهی منطقه دستشان کوتاه شود... آنها اسلام را می خواهند بکوبند.حضرت امام(ره) با اشاره به انگیزهی دیگر صدام نیز فرمودند: صدام در تهاجم خود به این کشور اسلامی نقشه سیادت خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمری خلیج فارس را تعقیب مینمود. (صحیفهی امام(ره)، ج18: 108و 131و ج13: 346 و ج20: 32 و 324).

امام راحل با شناخت از ماهیت صدام و حزب بعث فرمودند: صدام حسین هم مسلکش الحادی است وهم خودش ملحد است، اینها تابع میشل عفلق هستند.... میشل عفلق اسلام را منافی با مقاصد خودش میداند. این حزب بعث اسلام را منافی میداند با مقاصدی که دارد. این حزب مشرک نمیتواند اسلام را تحمل کند و برنامهی آن براندازی اسلام و هواداران آن است. (صحیفهی امام(ره)، ج13: 239و 237 و ج16: 378).

حضرت امام(ره)  بر اساس این تحلیل و طبق اصول قیام برای خدا و تبعیت از حکم خدا و اصل دفاع در برابر تجاوز دشمن، دفاع در برابر این جنگ تحمیلی را نه یک جنگ تهاجمی بلکه دفاع از کشور و بالاتر از آن دفاع از اسلام تلقی کرده و دفاع از اسلام را یک اصل واجب و یک تکلیف شرعی دانستند و طبق اصل استقامت و دستور صریح قرآنی مبنی بر «فاستقم کما امرت و من تاب معک»[1]، پیروان خود را به پایداری و استقامت فرا خواندند.

 

نگاه امام خمینی (ره) به مقوله دفاع چه بود ؟

از آن جا که حضرت امام(ره) طبق تحلیل خویش تهاجم دشمن را جنگ و مخاصمه علیه اسلام عزیز می دانستند، آن را جنگ کفر علیه اسلام تلقی کردند و فرمودند، مسأله هجوم بر یک حکومت اسلامی است و این قیام کفر علیه اسلام است و برهمهی مسلمین قتال واجب است. (صحیفه امام، ج 13 : 283) .حضرت امام(ره) براساس مبانی فقهی و اعتقادی خویش که مبتنی بر آموزههای دینی و ارزشهای اسلامی بود، فرمان مقاومت و دفاع صادر نمودند و به صراحت فرمودند که اگر برای خدا به دفع تجاوز دشمن به عنوان یک تکلیف شرعی بپا خیزید شکست دشمن قطعی است، هرچند که همهی عوامل ظاهری خلاف آن را ثابت کنند.حضرت امام (ره) با تکیهبر اصل احدی الحسنین فرمودند: تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را، کشته شویم تکلیف را عمل کردیم، بکشیم هم تکلیف را عمل کردیم. این همان منطقی است که ما از اول هم که با این رژیم فاسد پهلوی مخالفت کردیم منطق ما همین بود. مبارزهی امام(ره) نه یک جنگ قدرت بلکه یک تکلیف شرعی بود.امام امت(ره) دفاع در برابر تجاوز دشمن را قیام وجهاد برای خدا دانستند و فرمودند: اکنون شما ای ملت اسلامی ایران بر سر دوراهی می باشید، راه سعادت و افتخار ابدی در سایهی پرافتخار جهاد برای خدا و دفاع از کشور اسلام و راه ذلت و ننگ ابدی اگر خدای نخواسته، در این جهاد مقدس سستی و سردی از خود نشان دهید. 

حضرت امام(ره) براساس اصل عزت جویی- عزت اسلام و مسلمین را درگرو این جنگ دانستند و فرمودند: جنگ، جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است.امام امت(ره) شکست ایران را در این جنگ شکست اسلام دانستند و بر ضرورت دفاع از اسلام تأکید نمودند و فرمودند: اگر خدای نخواسته در ایران ، اسلام شکست بخورد، تا قرنها بعد جبران نخواهد شد.اگر خدای نخواسته در این جنگ، امریکا و صدام پیروز شوند، اسلام یک سیلی می خورد که تا آخر تا زمانهای طولانی نمی تواند سرش را بلند کند... پس بر همهی ما لازم و واجب است که از اسلام دفاع کنیم (صحیفهی امام(ره)، ج 19: 470)

مقولهی تکلیف در رابطه با جنگ تحمیلی و وجوب دفاع در برابر تجاوز دشمن به کیان اسلام و مسلمین، 177 بار در کلام حضرتش منعکس شده است.امام راحل به صراحت فرمودند: وقتی کشور اسلام مورد تهدید دشمنهای اسلام است، دفاع از کشور اسلام و نوامیس مسلمانان بر همهی ما واجب است و ما داریم به این واجب عمل میکنیم و این تکلیف، از بزرگترین تکالیفی است که اسلام دارد.مردم مکلف شرعی هستند به این که دفاع کنند. امروز جنگ بین اسلام و کفر است و بر همهی مسلمین واجب است که دفاع کنند از اسلام. این امر خداست، خدای تبارک و تعالی دفاع را بر همهی مسلمین واجب کرده است. (صحیفهی امام(ره)،ج 15: 118-117 و ج17: 435و ج19: 216 و ج13: 239 و 463).

علاوه بر آن  ایشان امر دفاع از کیان اسلام و کشور را یک امر عقلایی دانستند و فرمودند: دفاع یک امر عقلی است، یک  امر عقلایی است، دفاع یک امری است که هم شرعاً واجب است و هم عقلاً و... مقولهی عقلانیت 15 بار در کلام امام(ره) آمده است (صحیفهی امام(ره) ج 16: 483و 390) . امام خمینی(ره) دفاع در برابر تجاوز دشمن بعثی را نه تنها یک تکلیف شرعی و عقلی ، بلکه یک وظیفهی قانونی، ملی و وجدانی نیز دانستند و 8 بار بدان تأکید نموده و فرمودند: ما برای ادای یک وظیفهی اسلامی، وجدانی و ملی در این میدان وارد شدهایم. (صحیفهی امام(ره)، ج 16: 405).

امام خمینی (ره) جنگ تحمیلی را یک فرصت می دیدند یا تهدید ؟

اساسا یکی از استراتژی ها و راهبردهای مهم حضرت امام ، نه تنها در جنگ تحمیلی بلکه در مواجهه با تمام بحران ها ، رویکرد تبدیل تهدید به فرصت بود چنانچه برای مثال در جریان تحریم اقتصادی فرمودند :

«همین تحریم اقتصادی برای شما تحفه ای آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمدا... رو به خودکفایی میروند...» (صحیفهی امام(ره)، ج 16: 276).

البته این رویکرد تبدیل تهدید به فرصت در رهبری مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای نیز کاملا مشهود است . اینجا من به عنوان یک محقق به جرات  اعلام می کنم که تمام شاخصه ها و ویژگی ها و راهبردهای رهبری و مدیریت امام خامنه ای ( دام ظله العالی ) منطبق بر ویژگی های رهبری امام راحل (ره) و هر دو مبتنی بر مدیریت نبوی و علوی است .

واقعیت این است که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی، با تحمیل جنگ به دنبال مهار بازتابهای انقلاب بودند. اما غافل از این که 8 سال دفاع مقدس ملت سرافراز ایران با رهبری و درایت حکیمانهی ابرمرد تاریخ کشورمان روحالله خمینی(ره) و با نثار خونهای پاک جوانان سلحشور و از جان گذشته، خود عاملی مهم در صدور انقلاب اسلامی گردید و جنگ افروزان، چیزی جز تباهی، سیه روزی و خفت نصیبشان نگردید و مصداق عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» گردیدند .

یکی از اثرات پربار جنگ تثبیت انقلاب بود، در سایهی جنگ ضدانقلاب رانده شد. نیروهای وابسته به چپ و راست کمکم شناخته و کنار زده شدند و نظام تثبیت شد و در سایهی جنگ بُعد فرهنگی انقلاب که مکتبی بودن آن است، به دنیا معرفی و شناخته شد. جنگ موجب طرح و نقل حماسه های بی نظیر ملت خداجوی ایران در رأس اخبار جهان شد. قدرت انقلاب، تفکر امام(ره)، اصول و ارزشهای حاکم بر این تفکر در روند جنگ تحمیلی به دنیا معرفی شد و صدور انقلاب و بیداری ملتها را موجب گشت. جنگ نه از نظر مادی و ظاهری بلکه از بعد روانی هیمنهی غرب و شرق را شکست و افسانهی شکستناپذیری ابرقدرتها، به تعبیر امام(ره) از بین رفت، چنان چه امام راحل  با اشاره به دستاوردهایی نظیر :  " حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور ، شکست طرحهای توسعه طلبانه دشمنان ، صدور انقلاب و معرفی اسلام به دنیا ، اثبات مظلومیت خود و ستم متجاوزان ، شناخت دوست و دشمن در جنگ ، کنار زدن پرده از چهرهی تزویر جهارنخواران ، اتکاء به خود ، شکست ابهت و هیمنهی شرق و غرب ، محکم شدن پایههای انقلاب ، بیداری ملتهای مسلمان ، شکست افسانه شکستناپذیری ابرقدرتها ، احساس ذلت نظامهای فاسد در برابر اسلام رشد صنایع نظامی و خودکفایی ، استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ ، اسلام خواهی ملتها ، پیدایی علاقه به اسلام شناسی در ملتها ، تحرکبیسابقه جوانان و خروج از حالت سستی و رخوت ، نشان دادن مقاومت مردمی به دشمن ودادن درس عبرت به دیگران ، نشان دادن ماهیت بوقهای تبلیغاتی دشمنان ، نمایش قدرت و انسجام ملت ، نمایش آسیب ناپذیری کشور ، نشان دادن قدرت و عظمت اسلام و ایمان و برانگیختن اعجاب ملتها ، رسوایی جهان خواران و وابستگان به آن ها در داخل و خارج کشور ، نمایش قدرت ارتش ایران ، تمایل کشورها به برقراری رابطه با ایران، نشان دادن چهرهی واقعی دشمن ، پیروزی سیاسی برای ایران ، شکوفایی استعدادهای جوانان و متخصصان کشور ، بارور شدن حس برادری و وطن دوستی مردم " ، فرمودند : " ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها، سالیان سال می توان مبارزه کرد." (صحیفهی امام(ره) ج 28: 283).

یکی از مهمترین نتایج رویارویی عراق با ملت ایران، برملا شدن نقشههای پنهانی قدرتهای بزرگ بر علیه ملت ایران و شناخته شدن دوستان و دشمنان منطقهای کشورمان بود. در این جنگ خصومت و دشمنی دو ابرقدرت شرق و غرب و کشورهای مرتجع عربی منطقه نسبت به انقلاب اسلامی هویدا شد و مردم دریافتند که همهی ادعاهای دول غربی و شرقی به اصطلاح مدافع حقوق بشر و مدعی دموکراسی، یاوههایی بیش نیست. نگاهی به آمار و کمکهای نظامی و مالی کشورهایی چون آمریکا، شوروی و انگلیس و فرانسه و آلمان و نیز عربستان و کویت و امارات و سایر شیخ نشینهای منطقه، اوج کینهی آنان را نسبت به وقوع انقلاب اسلامی در ایران نشان میدهد. در حقیقت علت اصلی کینه و دشمنی آنان نسبت به انقلاب، خوف از صدور انقلاب به سایر ممالک جهان و تزلزل پایههای سرمایهداری و کمونیستی درغرب و شرق و از بین رفتن تاج و تخت شاهان بیلیاقت در کشورهای عربی و از سوی دیگر قیام مردم کشورهای آفریقایی با الهامگیری از انقلاب اسلامی ما بر علیه دول استعمارگر غربی بود. حضرت امام(ره) در این رابطه فرمودند:

جنگ در عین حال که ناگوار بود و شهرهای ما را خراب کرد، ولی برکاتی داشت که اسلام به دنیا معرفی شد و این که چه اشخاصی و قدرتهایی در مقابل اسلام ایستادند و چه کسانی از اسلام می ترسند و چه قدرتهایی علیه اسلام قیام کردند، همهی اینها در جنگ معلوم شد. (صحیفهی امام(ره)، ج18: 131).ازدیگر دستآوردهای دفاع مقدس احیاء ارزشهای اسلامی و انسانی بود. بسیاری از ارزشهای اسلامی، برای این که به منصه ظهور برسند، باید زمان و مکان ظهورشان فراهم شود و اصولاً باید هر مظروفی در یک ظرفی خاص قرار گیرد.واژههای ارزشی همچون شهادت ایثار، حماسه و جهاد از جمله ارزش هایی بودند که در قالب دفاع مقدس فرصت ظهور و بروز یافتند و به قول امام(ره) این جنگ یک سفرهی نعمت الهی بود که پهن گردید و بعد هم برچیده شد و به فرمودهی پیرجماران چه جوانانی که در این جنگ ره صد ساله را یک شبه پیمودند.آری، اخلاص، عشق به خدا، توکل، صبر و مقاومت، دوری از مظاهر دنیاطلبی، تحول روحی و معنوی از جمله ارزشهایی بودند که به برکت این دفاع مقدس، احیا شدند. به قول امام عزیزمان(ره) ما در عین حال که در این جنگ عزیزانی را از دست دادهایم و آن همه جنایات بر این کشور وارد شده است... اما چیزی که کشور ما دریافت کرده است، بسیار ارزشمندتر و عزیزتر ازاینهاست آن چه ما به دست آوردهایم، این است که اسلام را زنده کردیم، در حالی که از اسلام اسمی بیش نمانده بود و با ادعای اسلام میخواستند اسلام زدایی کنند.جنگ تحمیلی موجب استمرار و تداوم روحیهی انقلابی مردم گردید و ملت را هشت سال پی در پی در جریان یک خیزش و تحرک مداوم قرار داد و همین روحیه بود که باعث بقاء نظام و تربیت نیروهای متخصص، متعهد و وفادار به انقلاب اسلامی گردید. به قول امام(ره) یکی از ثمرات بزرگ جنگ، این تحرک بی سابقه است که در جوان ما حاصل شده است و کانه، آن رخوت و سستی، ... جای خودش را به فعالیت و تحرک داده است. (صحیفهی امام(ره)، ج: 15: 401-400).

بیتردید در نتیجه ی همین حضور انقلابی و پرشور و استمرار روحیهی همکاری بود که بسیاری از توطئهها و نیرنگ های نیرنگ بازان داخلی و خارجی نقش بر آب شد و شکست کودتای نوژه، تحرک ضدانقلاب در کردستان و سیستان و بلوچستان و .... از همین قبیلاند. انسجام، وحدت و همدلی مردم فراموش کردن مسایل کوچک و مسایل شخصی، جوشش و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و سازندگی، در زمینهی صنعت، از دیگر برکات و دستأوردهای دفاع مقدس بود.فراموش نباید کرد که در همین کشور هزاران مستشار نظامی آمریکایی با تحمیل بودجهای سنگین برگردن این ملت پستهای حساس کشوری و لشکری را بر عهده داشتند واساساً به ما چنین تلقین شده بود که کارهای مهم،  حساس وتکنیکی را خارجیها باید انجام دهند و ایرانی عاجز از انجام آنهاست. ولی به فضل الهی و با شروع جنگ که توأم با محاصرهی اقتصادی بود، عنصر نیاز مردم، را واداشت تا مغزهای خود را به کار گیرند و قدم در یک پیشرفت سریع علمی بگذارند. و بیشک می توان ادعا نمود که امروز دستیابی به فن آوری هسته ای و موفقیت چشمگیر جوانان کشور، در توسعه و پیشرفت هستهای کشورمان، در تداوم این جریان است و چه نیکو گفت امام راحل که من اعتقادم این است که اگر ما در محاصرهی اقتصادی یک ده سال پانزده سال واقع شویم، شخصیت خودمان را پیدا می کنیم، یعنی همه مغزهایی را که راکد بودند درآن وقت و نمی توانستند فعالیت بکنند به فعالیت می افتند و این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را میآورند تقدیمش می کنند، این فکر به راه نمی افتد... این ابتکار از برکات این محاصرهی اقتصادی بود... این محاصرهی اقتصادی که خیلی از آن می ترسند... من یک هدیهای می دانم برای کشور خودمان. (صحیفهی امام(ره)، ج: 14: 114).

«و ما افتخار می کنیم که.... به تحولات شگرف صنعتی از قبیل راهاندازی کارخانجات و دگرگونی در خطوط تولید و ساختن و اختراع دهها وسایل پیشرفته و مدرن نظامی، آن هم بدون حضور هیچ مستثاری و بدون هیچگونه کمک خارجی دست یافتهایم.(صحیفه ی امام(ره)، ج21: 432).

«شما دیدید که در این جنگ تحمیلی که پیش آمد و محاصرهی اقتصادی شدیم، خود ایرانیها، خود ارتشیها، این قطعات را درست کردند».(صحیفهی امام(ره)، ج 14: 114).

اساسا حضرت امام(ره)، حیات و عزت کشور را در قطع وابستگی به دول خارجی و خصوصاً استعمارگران غربی میدانستند ولی جا انداختن این مطلب به طور سریع در میان تودهی مردمی که سالیان سال، به راحتطلبی و مصرف کالاهای آمادهی کمپانیهای اقتصادی غرب عادت کرده بودند، امری بس مشکل و دور از دسترس بود، ولی رویداد جنگ و قرار گرفتن مردم در حال اضطرار، موجب شد این اندیشهی والای امام(ره) به زودی جامهی عمل به خود پوشد.از سوی دیگر جنگ عراق علیه ایران ولزوم دستیابی نیروهای ایرانی به تسلیحات لازم، باعث گردید که در جهت جبران تحریمهای تسلیحاتی، نیروهای نظامی ایران دست به اختراعات و تولیدات بدیعی بزنند و تداوم این مسأله باعث پیشرفتهای شگرف در حیطهی تجهیزات نظامی گردید و به قول امام راحل(ره) ثابت کردند که اگر بخواهیم میتوانیم.(صحیفهی امام(ره)، ج 14: 114).

نمایش قدرت اسلام و ذلت ابرقدرتها، یکی دیگر از دستآوردهای جنگ تحمیلی بود که امت (ره) بدان اشاره فرمودهاند. واقعیت این است که دیرزمانی بود که چهرهی قدرتمند اسلام در زیر غبارهای تاریک ضعف حاکمان نالایق کشورهای اسلامی، پوشیده مانده بود. ظهور انقلاب و به دنبال هشت سال دفاع جانانهی یک ملت تنها، در برابر تمام غرب و شرق و پیروزی تاریخی ملت ایران، در این جنگ باعث شد تا مردم سراسر جهان قدرت حقیقی اسلام را دریابند و ملتهای مسلمان جهان نیز آبروی بربادرفتهی مسلمین را بازیافته ببینند. به فرمودهی امام(ره) « ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت را شکستیم.... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها وابرقدرتها، سالیان سال میتوان مبارزه کرد.» جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.» (صحیفهی امام(ره)، ج 21: 283).

امروز ایران در جهان پیش دوست و دشمن به نام یک کشور مکتبی مقاوم در مقابل قدرتهای بزرگ مطرح است و با اعجاب و بزرگی به آن مینگرند. (صحیفهی امام(ره)، ج 16: 157).بدون اغراق میتوان گفت که همین قدرت نمایی ایران اسلامی بود که موجب شد به فرمایش امام امت(ره)، کشورها برای برقراری رابطه و ایجاد مناسبات سیاسی و اقتصادی با ایران رقابت کنند.» (صحیفهی امام(ره)، ج 20: 160). با عنایت به توضیحات ذکر شده و دستآوردهایی که در کلام امام(ره)، منعکس شده است. به جرأت می توان ادعا نمود که هر چند، جنگ تحمیلی تهدید بسیار بزرگی برای نظام نوپای اسلامی تلقی می شد و با هدفی کمتر از سرنگونی و براندازی نظام اسلامی ترتیب داده نشده بود، ولی با راهبردهای حکیمانه و با درایت و هوشیاری رهبر فرزانهی انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، این تهدید به فرصتی بینظیر برای انقلاب تبدیل وموجب تحکیم پایههای انقلاب و صدور پیام ارزشمند و آرمانهای مقدس آن گردید و نهال نوپای انقلاب را تنومند و استوار ساخت. اگر چنان چه به اهداف راهبردی امام(ره) درنگارهی (57-4) نگاهی دوباره بیافکنیم، در مییابیم که حضرتش حتی به این دستآوردها نیز اکتفا نداشتند و در پی اهدافی بسیار بالاتر و والاتر از آنها نیز بودند که برای نمونه هدفی چون سقوط صدام و بسیج مردم عراق از جملهی آنهاست، ولی با پیش آمدن شرایطی غیرقابل پیش بینی و متفاوت از قبل که منجر به پذیرش قطعنامه 598 گردید، این اهداف بالاتر محقق نشد.

اهداف دفاع در اندیشه امام خمینی (ره) مختص دوران دفاع مقدس بود یا همیشگی ؟

امام خمینی (س) ، دفاع از اسلام را یک اصل واجب و یک تکلیف شرعی و الهی می دانستندو احکام جهاد و دفاع را در متن رسالهی عملیهی خویش، به عنوان تکالیف تخطی ناپذیر الهی آورده بودند. امامی که پرورش یافتهی مکتب مقدس اسلام بودند طبق اصل «لاتظلمون و لاتظلمون»[2]فرمودند. ما تحت رهبری پیغمبر اسلام(ص) این دو کلمه را میخواهیم اجرا کنیم، نه ظاالم باشیم و نه مظلوم (صحیفهی امام(ره)، ج 14: 82).و براساس اصل ظلم ستیزی و استکبار ستیزی دستور دادند بایستید در مقابل ظالمها و داد مظلومین را از آنها بخواهید، بایستید مقابل ابرقدرتها که به شما می خواهند حکومت کنند. ما بر حقیم و در مقابل ظلم ایستاده ایم. (صحیفهی امام(ره)، ج16: 38 و ج 15: 384). ایشان به «کم من فئه قلیله غلبت فئة کثیره باذن الله و الله معالصابرین» [3] ایمان قلبی داشتند و مقامات معنوی « فنای فیالله" را سالها قبل از آن که زمام هدایت امت را به دست گیرد، طی کرده بودند...

آیا امام به اهداف خود در دفاع مقدس رسیدند یا نه ؟  

 بهتر است برای پاسخ به این سوال هم ، باز از کلام خود آن حضرت کمک بگیریم . امام  می فرمایند " انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم ، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند . البته اگر همهی علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم، ولی این بدان معنی نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز واثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شدهایم . هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم . ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم ، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم ، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم ، ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم ، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب راشکستیم ، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محکم کردیم ، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی  را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم ، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد . جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت . جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، جنگ ما موجب شد تمامی سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند ، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت ، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» (صحیفهی امام(ره)، ج 21: 283).

 پذیرش قطعنامه مولود یک امر سیاسی بود یا نظامی یا اقتصادی؟

ایران بعد از تغییر موازنهی جنگ به نفع عراق و به دلیل فشارهای بینالمللی اقتصادی، نظامی و سیاسی و به علت برخی حوادث و عواملی که امام(ره) بنابر مصالحی در شرایط حساس آن زمان، از ذکر آن خودداری و روشن شدن آن را به آینده موکول نمودند، قطعنامهی 598 را بعد از یک سال از تصویب آن، در 27 تیر 1367 پذیرفت. مهمترین عامل در بین عوامل داخلی یک سری حوادث و عواملی است که حضرت امام بنا به مصالحی در شرایط حساس آن زمان، نامی از آنها نبردند و روشن شدن آن را به آینده موکول نمودند که به ناچار از دیگر منابع باید جستجو میشد . حمید انصاری دراین رابطه طی مصاحبه ای نکاتی را مطرح نمودند : «مدتها قبل از پذیرش قطعنامه، مکاتبات و جلسات مسئولین نظامی و سران قوا با امام (ره) وجود داشت. به صورت مشخص از آن چه به یاد دارم آقای مهندس موسوی، آقای محسن رضایی و برخی دیگر از مسئولان سپاه و ارتش در این رابطه به امام نامه نوشتهاند. آقای هاشمی رفسنجانی نیز نامهی مفصلی نوشتند. مسئول دولت وقت (مهندس موسوی) با تشریح وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور صراحتاً خواستار تصمیم عاجل شده بود. نظر وزارت خارجه هم همین بود. فرماندهان اصلی جنگ نیز به دلیل شرایط خاص حاکم بر جنگ و دخالت مستقیم ناوهای آمریکایی در منطقه و زدن هواپیمای مسافربری و از همه مهم تر کاربرد وسیع سلاح شیمیایی از سوی عراق معتقد بودند که تداوم جنگ به صورت کنونی آن امکانپذیر نمیباشد. "(مصاحبه در روزنامه انتخاب، سال 1381:  صفحه6 -5). وزیر اقتصادی و مسئولان اقتصادی در کشور طی نامهای به امام امت اعلام نمودند که امکانات اقتصادی، درآمد، بودجه، و هزینههای کشور به خط قرمز رسیده و تا حدودی از خط قرمز هم گذشته است که دیگر قابل تحمل برای جامعه نیست. (روزنامه رسالت، سال 1370: صفحه 3). وزیر اقتصادی و مسئولان اقتصادی در کشور طی نامهای به امام امت اعلام نمودند که امکانات اقتصادی، درآمد، بودجه، و هزینههای کشور به خط قرمز رسیده و تا حدودی از خط قرمز هم گذشته است که دیگر قابل تحمل برای جامعه نیست. (رسالت، 1370: 3). به این ترتیب همه موارد سیاسی و نظامی و اقتصادی در آن دخیل بوده و عوامل و حوادثی که امام در آن شرایط از ذکر آن خوداری کردند نیز مزید بر علت بوده است .

 

 به چه دلیل امام خمینی (ره) رضایت به قبول قطعنامه دادند ؟

از جمع بندی مطالبی که در جواب سوال ششم اشاره شد و نیز نظرات مختلفی که در این رابطه در منابع مختلف ذکر شده است می توان چنین نتیجه گرفت که گزارشات ، عملکردها و اظهارات مسئولین یاد شده مبنی بر وجود مشکلات و مسایل مختلف در زمینههای اقتصادی ، سیاسی و نظامی واعمال فشار از سوی آن ها ، در کنار تهدیدات مختلف محیطی ، از جمله مصداق حوادث و عواملی است که در پذیرش قطعنامه موثر بودند .

بیشک بیان شرایط اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور از زبان مسئولین مربوط و ارائهی گزارشات لازم در این زمینهها یکی از دلایل اصلی پذیرش قطعنامه بوده است.

تحلیل محتوای کلام امام (ره)  نشان می دهد که ایشان از ماهیت مسایل پشت پرده در داخل کشور و توطئههای دشمن در داخل و خارج ، به خوبی اطلاع داشتند . حضرت امام(ره) به دلیل وجود عواملی که تلویحاً از آنها تحت عنوان حوادث و عواملی که فعلاً از ذکر آنها خودداری می شود، یاد نمودند و بنا به نظر کارشناسان نظامی و سیاسی تشخیص مصلحت دادند و تصمیم به چنین امری گرفتند. (صحیفهی امام، ج21 : 92) به این ترتیب ایشان با شناخت کامل و کافی از مسایل و رویدادهای مختلف و با لحاظ کردن تمام جوانب امر، چنین تصمیمی اتخاذ نمودند و به دلیل شدت تاسف از آن با تعبیر نوشیدن جام زهر یاد کردند . امام راحل (ره) ،  با وجود اعتقاد شان به ادامهی جنگ تا پیروزی نهایی ، زمانی که مصلحت نظام و کشور را در خطر میبینند ، تن به پذیرش قطعنامه داده و به تعبیر خویش جام زهرآلود را به خاطر مصلحت نظام ،کشور و انقلاب سر می کشند و راضی به رضای حق میشوند. به راحتی از محتوای کلامامام(ره) مستفاد میشود که در این مورد ، امام(ره) ، تابع جمع بوده و بر اساس گزارشات و عملکرد کارشناسان نظامی و سیاسی و اقتصادی کشور ، اقدام به این کار کرده اند . بی تردید گزارشات سه عنصر کلیدی و تاثیرگذار به عنوان مسئولین کشوری و لشکری وقت ، یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ، میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر و محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه ، در این مورد نقش اصلی را ایفا کرده اند و در حقیقت با گزارشهای خود حضرت امام (ره) را به این جمع بندی رسانده و مجاب به پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر نموده اند . بر این اساس امام امت(ره) بارها تأکید نمودند که در شرایط کنونی، آن چه موجب این تصمیم شده تکلیف الهیام بوده است.«و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آن چه گفتم، گذشتم، و اگر آبرویی داشتهام با خدا معامله کرده ام. قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم». (صحیفهی امام(ره)، ج 21: 95).

امام خمینی(ره) به عنوان ولی فقیه و رهبر نظام اسلامی، خود را مکلف به پاسداشت از کیان نظام و کشور اسلامی می دانستند و طبیعتاً این پاسداری به مقتضای شرایط زمانی، متفاوت میتوانست باشد، زمانی از طریق جنگ و زمانی دیگر با پذیرش صلح . در هر دو حال رضایت حق تعالی و عمل به تکلیف الهی و شرعی ، برای معظمله مهم ارزشمند و بود و پذیرش قطعنامه به مفهوم ندامت و پشیمانی از جنگ نبود، بلکه مقتضیات و شرایط داخلی و محیطی حاکم، چنین اقتضاء میکرد که امام امت(ره) برای حفظ اسلام و کشور اسلامی ، برای پذیرش صلح ، احساس تکلیف کنند و هر دو تصمیم در زمان خود ، براساس مصلحت جامعه اسلامی و رضایت حق تعالی، درست و صحیح بوده است . امام(ره) با اشاره به این موضوع فرمودند: « ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد ، به وظیفهی خود عمل نمودو خوشا به حال آنان که تا لحظهای آخر هم تردید ننمودند . آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفهی خود عمل کرده است ، آیا از این که به وظیفهی خود عمل کرده است، نگران باشد؟(صحیفهی امام(ره)، ج 21: 284).

بدین ترتیب در این موضوع، ایشان تصمیم گیری سیاسی و نظامی را با ادای تکلیف الهی، توأم ساخته اند.

اصل عمل به تکلیف الهی در مورد این تصمیم 15 بار و اصل حفظ مصلحت اسلام و نظام  به تعداد 5 مرتبه در کلام حضرت امام(ره) تکرار شده است. از کلام امام خمینی چنین استنتاج می شود که حضرتش برخلاف میل باطنی خود ، صرفاً به دلیل تشخیص مصلحت نظام کشور و انقلاب اقدام به پذیرش قطعنامه نمودند و با شناختی که از شرایط و عوامل و مقتضیات درونی و بیرونی جامعهی اسلامی داشتند، هم تکلیف و هم مصلحت را در پذیرش صلح و آتش بس تشخیص دادند و بدان عمل نمودند ودر اوج شهامت و ایثار، با آبروی خود معامله کردند و برای رضایت حق تعالی جام زهر را سرکشیدند . چرا که تحول شرایط ، تحول در مواضع را طلب میکرد و این لازمه ی اصل آرمان گرایی واقعبینانه بود که حضرت امام  خمینی (ره) همواره بدان پایبند بودند .

 

 


[1]- (هود/ 112)

[2]- (بقره/279)

[3]- (بقره/249)

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار