به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، بیش از 30 سال از آن روزها میگذرد، همان روزهایی که برای نخستینبار راهی جبهه شد.
اسلحه او با دیگران فرق داشت، او به جبهه رفت تا با لنز دوربینش دلاورمردی و غیرت آزادمردانی که همچون دژی استوار مقابل دستدرازی دشمن ایستادند و نگذاشتند نگاه متجاوزانه آنان بر اندام میهن مستولی شود را ثبت کند.
بیست بهار از عمرش میگذشت و در صفحه اول شناسنامه متولد 1340 و صادره از تهران حک شده بود. عشق به عکاسی او را به میدان جهاد کشاند و لباس رزم را بر تنش کرد و بند پوتینهایش را برای گام نهادن در سرزمین عاشقیها محکم کرد. به سرزمین تانک و مسلسلها رفت و در آنجا وارستگانی را دید که بیپروا بر سیمخاردارها خوابیدند تا همرزمانشان سنگر دشمن را فتح کند و او با دوربین بر دوشش تمامی این عشقبازی را با تصاویر زیبایش سنجاق دفتر زمان کرد.
آنجا همتهایی را دید که دفاع از ناموس و وطن نان شبشان بود و با همین دغدغه هشت سال مردانه جنگیدند و «کمالالدین» هم که ماموریتش ثبت این صحنه ها بود دریچه دوربینش را بر تمام این جانفشانیها زوم کرد تا بهترین تصویر را در دل تاریخ ثبت کند.
کمالالدین شاهرخ که در روزهای آغازین جنگ تنها بیست سال از عمرش میگذشت امروز با گذشت 36 سال از آن روزها گرد پیری بر سر و رویش نشسته و هنوز هم که هنوز است آخرین دستخط فرماندهاش شهید همت روشنیبخش مسیر زندگیاش است.
حرفهای شنیدنی و خاطرات جذاب «استاد کمالالدین شاهرخ» رئیس انجمن عکس بسیج هنرمندان از هشت سال جنگ تحمیلی خواندنی است که از این رو ساعتی را به گفتوگو با وی نشستیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانیم:
خبرگزاری دفاع پرس: از نخستین حضورتان در جبهه بگویید؟
روزهای شکلگیری انقلاب اسلامی و حضور پرشکوه مردم در واقع نخستین جرقههای علاقهمندی به عکاسی بود. من در آن روزها که نوجوانی بیش نبودم شوق بسیاری داشتم تا بتوانم این صحنهها را ثبت کنم، از این رو بود که به سمت دنیای عکس و عکاسی کشیده شدم البته در آن سالها تجربه چندانی در این حوزه نداشتم اما بعدها و با مرور زمان کمکم عکس و دوربین عنصرهای اصلی زندگیام را تشکیل دادند و به طور حرفهای آن را دنبال کردم.
با شروع جنگ تحمیلی و در سال 1360 در حالی که بیست سال داشتم به عنوان عکاس و خبرنگار به جبهه اعزام شدم و این درست زمانی بود که در عملیات طریقالقدس در منطقه چزابه شرکت کردم.
به لطف خداوند در مدتی که در جبهه حضور داشتم توانستم در عملیاتهایی نظیر فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجرمقدماتی، خیبر و بسیاری از عملیاتها شرکت کرده و عکسهای مختلفی از حماسههای شهدا و رزمندگان در آرشیو خاطرات خود ثبت کنم که همگی این تصاویر امروز همانند فرزند برایم عزیز و دوست داشتنی هستند و هربار که این خاطرات را ورق میزنم دلتنگ دوستانی میشوم که امروز شهید خطابشان میکنند.
در تمام مدتی که در جبهه بودم سعی کردم که از همه لحظاتی که رزمندگان مشغول دلاوری هستند عکاسی کنم اما در این میان غبطه صحنههایی را میخورم که از لنز دوربینم جا ماندند و من نتوانستم به سبب برخی موارد نظیر عدم تجربه کافی و همینطور احساسی شدن، آنها را ثبت کنم و اینها یکی از افسوسهای امروزم است.
خبرگزاری دفاع پرس: بهترین خاطراتی که از جنگ دارید مربوط به کدام برهه از حضورتان است؟
علیرغم اینکه واژه جنگ از لحاظ بار معنایی خوب نیست اما در کنار تلخیهایی که وجود داشت من کولهباری از خاطرات و لحظات شیرین را بعد از گذشت بیش از 30 سال همراه خود دارم.
بهترین دوران حضورم در جبهه مربوط به زمانی است که من در لشکر 27 محمد رسولالله (ص) بودم، این لشکر مربوط به رزمندگان استان تهران بود که در آن زمان فرماندهیاش بر عهده شهید حاج ابراهیم همت بود.
سال 61 و 62 این توفیق شامل حال من شد که بتوانم کنار شهید همت باشم و درسهایی که بگیرم که تا امروز چراغ راه زندگیام باشد.
در طول مدتی که در جبهه بودم دفترچهای از دست نوشتههای شهدا تهیه کرده بودم، دستخطهایی که امروز هر کدامشان به اندازه گنجی گرانقدر ارزشمند است.
در یکی از صفحههای این دفترچه، شهید همت جملهای را نوشت که هنوز هم وقتی آن را میخوانم به یاد همان روزها میافتم و نکات تازهای برایم یادآوری میشود. شهید همت برایم نوشت «در راه خدا از هیج کوششی مضایقه نفرمایید خصوصا جهاد فی سبیلالله».
شهید همت قبل از اینکه فرمانده نظامی باشد یک فرمانده فرهنگی بود و تمام بچههای لشکر علاقه ویژه و خاصی به ایشان داشتند.
نوع رفتار و پوشش وی به گونهای بود که کسی نمیتوانست نشخیص دهد که در لشکر کدام فرمانده است و کدام رزمنده و همین خاکی بودن او سبب میشد که ارتباط عمیقی میان بچهها و شهید همت بر قرار شود.
خبرگزاری دفاع پرس: عکسهای برجای مانده از دوران دفاع مقدس تا چه میزان میتواند فرهنگ دفاع مقدس را ترویج دهد؟
بیشک عکس یکی از رسانههای قدرتمند است که میتواند انتقال دهنده بسیاری از موارد باشد و به جرأت میتوان گفت که هیچ رسانه دیگری به اندازه عکس نمیتواند جذاب بوده و در عین بیکلامی خود سرشار از گفتههای فراوان و موثر باشد.
خوشبختانه ما از دوران دفاع مقدس عکس کم نداریم البته این نکته را هم باید یادآور شد که درست است که همه آنها چارچوبهای صحیح و مناسب را ندارند اما میتواند روایتگر بسیاری از اتفاقات جنگ تحمیلی باشد.
عکس با زبان بیزبانی در بسیاری از موارد ناگفتههای بسیاری را برای مخاطب خود نقل میکند.
یک عکس از دفاع مقدس موجود است که در آن گروهی از رزمندگان به سمت خط مقدم به پیش میروند و در سمت راست تصویر فرماندهی را نشان میدهد که با یک پای قطع شده حضور دارد که وی شهید حسامی است که بعد از قطع پا مجدد در جبهه حضور پیدا کرده و به شهادت میرسد.
عزم، اراده و توانمندی از جمله نکات کلیدی و
ارزشمندی است که در لایه عکس پنهان شده و غیر مستقیم آن را به مخاطب القا میکند و
این یکی از نمونههای شگفتی مربوط به رسانه عکس است.
در دوران جنگ تحمیلی ابزارهایی نظیر کلام، تصویر و مکتوبات از جمله مواردی برای ترغیب مردم به حضور در جببه به شمار میآمدند و این عوامل سبب میشد که فضای عمومی جامعه نیز برای حمایت همه جانبه از رزمندگان آماده شده و مشارکت تمامی اقشار ممکن شود.
خبرگزاری دفاع پرس: فکر میکنید درحال حاضر که جنگ تمام شده آیا هنوز شما رزمنده هستید؟
من فکر میکنم شهدایی نظیر شهید همت و شهید آوینی و بسیاری دیگر از شهدا، حجت را برای ما تمام و تکلیف را مشخص کردند.
برای ما که امروز در جنگ فرهنگی هستیم و در این مسیر تلاش میکنیم در واقع همان جهادی است که شهید همت برایم نوشته بود و تاکید کرده بود و ابزارهای فرهنگی، همان اسلحه این جنگ است.
ما هنوز هم که هنوز است رزمنده هستیم و تنها شکل و نوع جهادمان متفاوت شده است و امروز در جنگ فرهنگی و تهاجمی که از سوی دشمنان اعمال میشود باید حضور پیدا کنیم و همچون هشت سال جنگ تحمیلی با ایستادگی پیروز میدان باشیم.
دفاع مقدس کهکشانی است که اگر بخواهیم بر روی هر یک از قسمتهای آن کار کنیم حرف برای گفتن داریم.
رسالتی که امروز بر شانههای هنرمندان انقلابی گذارده شده این است که آرمانها و اهداف شهدا را در قالب موضوعات هنری به نسل جوان امروز منتقل کنیم و نگذاریم هشت سال جنگ تحمیلی و شهدای آن سالها به فراموشی سپرده شوند چرا که ما هرچه که امروز داریم از برکت همان شهدای دیروز است.
خبرگزاری دفاع مقدس: به عنوان عکاس دفاع مقدس چه میزان عکس از روزهای جنگ در آرشیو خود دارید؟
من به عنوان یکی از عکاسان دفاع مقدس این افتخار را داشتم که نزدیک به 30 هزار فریم عکس از روزهای جنگ تحمیلی ثبت کنم که متاسفانه تا به امروز نتوانستم این گنیجنه ارزشمند را در کتابی مجزا و اختصاصی به چاپ برسانم و تا به صورت پراکنده در مجموعههای مختلف به چاپ رسیده است که در صورت چاپ اختصاصی این مجموعه آثار ارزشمند در کتابی ویژه میتوان گنجی گرانبها از خاطرات هشت سال جنگ تحمیلی برای نسلهای بعدی باقی گذاشت.
بسیاری از عکسهای دوران جنگ تحمیلی هنوز دیده نشده البته حرکتهایی از سوی انجمن عکس انقلاب و دفاع مقدس انجام شده و بسیاری از این عکسها جمعآوری شده که نیاز به حمایتهای مادی و معنوی بیشتر است.
نسل امروز ما نیاز دارد که این خاطرات را به شکل ملموستری لمس کند تا بتواند به درک عمیقتری از آن سالها برسد.
در بحث راهیان نور خوشبختانه در چند سال اخیر حرکتهای خوبی شده است و میبینیم که به خوبی وقایع مربوط به جنگ تحمیلی و همینطور مناطق عملیاتی به خوبی به تصویر کشیده شده و نسل جوان جامعه که جنگ را ندیده میتواند درکی از آن روزها داشته باشد.
البته در این بین غفلتهایی نیز به وجود آمده مثل نگاه مناسبتی به دفاع مقدس نظیر مراسمهایی نطیر سوم خرداد و یا غیره که این نگاهها باعث شده که ما به این حوزه تنها در روزهای خاص بنگریم.
خبرگزاری دفاع پرس: در بحث چاپ کتاب جامع عکس استان مرکزی، فکر میکنید چه اقداماتی میتواند چاپ این اثر را پربارتر کند؟
در بحث عکس خوشبختانه استان مرکزی از پتانسیل خوبی در این زمینه بهرهمند بوده و در بین استانهای نمونه و موفق کشور قرار دارد که در کنار افراد با تجربه قدیمی، استعدادهای جوان بسیاری در میان آنها دیده می شود که توانستهاند جایزههای فراوانی در مسابقات و جشنوارههای مختلف کشوری کسب کنند که این مایه مسرت است.
نکتهای که در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است این بود که نیاز است مدیران و مسئولان فرهنگی و ذیربط ما به نیروی جوان اتکا کرده و توانمندیهای آنان را بشناسد. با حمایت مادی و معنوی مدیران میتوان به افکار جوانان استان در حوزه عکس خط و مش داد و در مسیر ارتقاء چایگاه هنری آن حرکت کرد.
یکی از اقداماتی که در این کتاب میتوانیم انجام دهیم این است که تمامی مراحل شکلگیری اتفاقات مربوط به دفاع مقدس در سطح استان مرکزی از نحوه جمعآوری کمکهای مردمی تا اعزام رزمندگان و دیگر موارد را در این کتاب به صورت تصویر برای مخاطبان ارائه دهیم.
چاپ کتاب جامع عکس استان مرکزی میتواند شروعی برای حرکتهای بزرگتر باشد که در این بین نیز انجمن عکس انقلاب و دفاع مقدس همکاری لازم را خواهد داشت.
تولید کتاب شاید خیلی مشکل نباشد اما آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است این است که ما بتوانیم کتابی تولید کنیم که تمامی استانداردها را داشته و فاخر باشد و همینطور بازخوردی مناسب داشته باشد.
البته مهمترین اقدامی که باید قبل از شروع کتاب انجام داد این است که ما بتوانیم فضای مناسب و بستر مطلوب برای مشارکت عکاسان را فراهم کنیم.
بخشی از عکسهایی که قرار است در کتاب استفاده شود نزد خانوادههای شهدا و یا افرادی است که در آن زمان رزمنده بودند که اینها را میتوان به شکل اعلام فراخوان جمعآوری کرد که در مرحله قبل از آن نیاز است که آمار جامعی از تعداد آنها تهیه شود.
بخشی دیگر نیز مربوط به عکاسانی است که در تهران هستند و در زمان جنگ تحمیلی حضور داشتند و عکسهایی را از رزمندگان استان مرکزی و صحنههای مربوط به یگانهای مرکزی تهیه کردند.
یکی از حرکتهایی که ما میتوانیم شکل منسجمتری به حرکت خود ببخشیم این است که تیم مربوط به جمعآوری اسناد تصویری تهیه کنیم.
نیاز است که این اطمینان به عکاسان داده شود که عکسهای آنها در جایگاه مناسبی به شکل شایسته و فاخر استفاده شده و حمایت مادی و معنوی لازم انجام میگیرد در این صورت به طور قطع عکاسان همکاری لازم را خواهند داشت.
در واقع آرشیو عکسهای قدیمی همانند گنجینهای ارزشمند برای عکاس است چرا که مدت زمان زیادی از جنگ تحمیلی گذشته است.
به گزارش دفاع پرس، کمالالدین شاهرخ که امروز استاد خطابش میکنند
هنوز بر عهد خود با شهید همت باقی مانده، همان عهدی که حاج ابراهیم برایش نوشته بود
که «در راه خدا از هیج
کوششی مضایقه نفرمایید خصوصا جهاد فی سبیلالله».
جنگ تمام شده اما او هنوز رزمنده است، جهاد در مسیر فرهنگ این مرز و بوم، تمام دغدغه امروزش این است که مبادا آرمان و هدف دوستان شهیدش در فراموشخانه زمان به فراموشی سپرده شود.
گفتوگو از مهری کارخانه
انتهای پیام/