یادداشت/ خسرو هداوندخانی

«انقلاب اسلامی» مولود دهه‌ها تقلای اسلام‌خواهی ملت ایران

از دیدگاه امام (ره) اسلام نمی‌تواند وسیله‌ای برای بدست آوردن اهدافی همچون اهداف ملی گرایانه قرار گیرد، بلکه برعکس تمامی اقدامات، حرکت و نهضت‌های دینی باید با هدف تحقق اهداف اسلامی صورت گیرد.
کد خبر: ۵۰۵۶۰۰
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۴:۱۰ - 10February 2022

«انقلاب اسلامی» مولود دهه‌ها تقلای اسلام‌خواهی ملت ایرانگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ خسرو هداوندخانی؛ وقوع انقلاب در هر کشوری مستلزم وجود بستر و شرایطی است که اگر مولفه‌های آن فراهم باشد منجر به بروز انقلاب خواهد شد. این رخداد سیاسی باعث دگرگونی عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی و روی کار آمدن نظام سیاسی جایگزین با رویکردی جدید می‌شود. بسیاری از نظریه‌پردازان، دگرگونی ارزش‌ها را نقطه عطف و شاید مهم‌ترین وجه مشخصه یک انقلاب به شمار می‌آورند.

در واقع تغییر نهاد‌های سیاسی و اجتماعی محتملا نمایانگر تحولی در ارزش‌های مسلط و ساختار اجتماعی است. هانتینگتون انقلاب را یک تحول داخلی سریع، بنیادین و خشونت‌آمیز در زمینه ارزش‌ها و اسطوره‌های مسلط یک جامعه، نهاد‌های سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری، فعالیت و سیاست‌های حکومتی می‌داند و معتقد است انقلاب یک جنبه از نوسازی به شمار می‌آید. انقلاب پدیده‌ای نیست که در هر جامعه و در هر دوره‌ای از تاریخ رخ دهد.

«ادواردز» نیز معتقد است که در انقلاب، یک سیستم قانونی جای سیستمی دیگر را می‌گیرد. در ادبیات سیاسی علاوه بر وقایع و حوادث مهم تاثیرگذار در تحولات هر کشور و ملتی، مهمترین منشاء دگرگونی و ظهور انقلاب‌ها را تفکر و ایدئولوژی نو می‌دانند و با این ملاحظه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که انقلاب‌ها معمولا در فاصله زمانی حدود یک قرن رخ می‌دهند.

انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۸۹۸، انقلاب مارکسیستی روسیه شوروی در ۱۹۱۷، انقلاب اسلامی ۱۹۷۸ (۱۳۵۷ ه. ش) در ایران، از مهمترین وقایع قرون نوزدهم و بیستم بود و هر یک ضمن داشتن ویژگی انقلاب، محصول اندیشه و ایدئولوژی خاص خود بودند.

در بررسی پدیده انقلاب و علل وقوع انقلاب اسلامی تحلیل‌ها و دیدگاه‌های مختلفی مطرح و هر کدام در جای خود قابل تامل است. برخی از نظریه‌مندان اقتصاد را عامل وقوع انقلاب در ایران تلقی می‌کنند و معتقدند که با شروع جنگ اعراب و اسرائیل و افزایش ناگهانی و چشمگیر قیمت نفت، رژیم پهلوی که فرصت خوبی برای کسب درآمد از محل فروش نفت پیدا کرده بود، قسمت اعظم این درآمد را صرف خرید تجهیزات نظامی و تسلیحات از غرب کرد و از رسیدگی به مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم غافل شد، ولی ناگهان با کاهش قیمت نفت و به تبع آن با پائین آمدن درآمد‌های رژیم وابسته به نفت، در اواسط دهه ۵۰ و در آستانه انقلاب اسلامی، کشور دچار مشکلات اقتصادی فراوانی شد که فشار زیادی را به مردم وارد کرده و موجبات نارضایتی آنان از رژیم را فراهم کرد.

بطور قطع می‌توان گفت زمینه و بستر بروز انقلاب اسلامی در ایران به تلاش رژیم پهلوی بر اسلام‌زدائی و حرکت در دامن غرب و نظام لیبرال‌سرمایه‌داری غرب به محوریت ایالات متحده بود که در قالب اقداماتی همچون انقلاب سفید و رفرمازیسیون سفارشی آمریکائی ها، تصویب حق «کاپیتولاسیون» برای آمریکائی‌ها و... توسط رژیم پهلوی پیگیری می‌شد.

در نقطه مقابل، شاخصه اصلی حرکت انقلاب اسلامی احیای ارزش‌های الهی و مردم‌پایه با تکیه بر توده‌های مردم مسلمان و علاقمند به اهل بیت (ع) و نفی سلطه بیگانگان بر کشور بود. در یکصد سال اخیر اگر چه حرکت‌های نهضتی و آزادیخواهانه در ایران شکل گرفت و هر کدام مبتنی بر تفکرات دینی و ملی و رویکرد استکبارستیزی نزد مبارزین بود، اما به دلیل نبود یک تفکر جامع اسلامی و انقلابی و رهبری واحد، نتیجه و دستآورد خاصی از آن‌ها حاصل نشد.

در جریان نهضت مشروطه خواسته مشروطه‌خواهان صرفا به ایجاد نهاد‌های آزادیخواه و مردم‌پایه همچون مجلس شورای ملی و یا تدوین قانون اساسی و مشروع بودن این قانون از حیث دین و شرع مقدس ختم می‌شد که نهایتا با حذف رهبران روحانی نهضت همچون شهید شیخ فضل الله نوری مجددا زمینه استبداد و خفقان سیاسی فراهم شد و یا در موضوع ملی شدن صنعت نفت اگر چه نفت از دست استعمار انگلیس خارج شد، اما دوام چندانی نداشت و در مدت کوتاهی پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، زمینه استبداد امپریالیستی به سرکردگی آمریکا در ایران فراهم شد.

در تحلیل این نهضت‌های سیاسی در کشورمان در یکصد سال اخیر در می‌یابیم که ضعف مشترک و علل شکست و به نتیجه نرسیدن این نهضت‌ها ناشی از نبود یک تفکر انقلابی مبتنی بر اسلامیت واحد و در واقع حرکت به سمت نهضت‌های تک‌بعدی مبتنی بر اسلام گزینش‌گر بود.

از دیدگاه امام (ره) اسلام نمی‌تواند وسیله‌ای برای بدست آوردن اهدافی همچون اهداف ملی گرایانه قرار گیرد، بلکه بر عکس تمامی اقدامات، حرکت و نهضت‌های دینی باید که با هدف تحقق اهداف اسلامی صورت گیرند. اینجا بود که امام نظر خویش را راجع به نهضت‌های ملی‌گرایانه در ایران همچون نهضت ملی شدن صنعت نفت بیان می‌دارند که: «مسیر ما مسیر نفت نیست، نفت پیش ما مطرح نیست، این اشتباه است، ما اسلام را می‌خواهیم، اسلام که آمد نفت هم مال خودمان می‌شود.»

این تفکرات نشان از دید جامع‌الااطراف امام نسبت به اسلام و وسعت فکر ایشان در این زمینه است. بالطبع تنها چنین دیدی بود که می‌توانست یک موج انقلابی و نه اصلاح‌طلبانه را به دنبال داشته باشد، نگرشی انقلابی که مهم‌ترین هدفش حرکت جامعه برای تغییر وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب بود.

ایشان با نفی هر گونه وابستگی به قدرت‌های بیگانه، هدف نهایی از قیام را احیاء اسلام ناب معرفی کرده و فرمودند «در این صورت است، که استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... را به دست خواهیم آورد». در واقع وجه تمایز اصلی تفکرات امام با رهبران نهضت‌های قبل در این طرز تلقی نهفته است.

القای چنین تفکری به مردم توسط رهبر سیاسی و الهی آن‌ها باعث شد تا انقلابیون و ملت مبارز ایران تا تحقق پیروزی، چیزی جزء سرنگونی رژیم شاهنشاهی را طلب نکنند. در این مسیر ترفند‌های چند لایه رژیم با تغییر ظاهری دولت‌ها و اتخاذ سیاست‌های جدید همچون فضای باز سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی و در مقابل به زندان انداختن برخی از چهره‌های منفور نظام شاهنشاهی همچون «هویدا» و جلاد ساواک «نصیری»، بستن و تعطیلی مراکز و محافل فساد همچون شراب‌فروشی‌ها و عشرت‌خانه‌ها نیز که با مشورت حامیان داخلی و خارجی شاه صورت می‌گرفت، نتوانست مردم را از هدف نهائی و انقلابی خویش یعنی براندازی رژیم طاغوتی و برپائی یک حکومت اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ باز دارد.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها