به گزارش دفاعپرس از مشهد، حجتالاسلام «علیاکبر نوایی» استاد حوزه علمیه خراسان در جمع طلاب حوزههای علمیه تربت حیدریه اظهار داشت: با ورود اسلام به ایران این کشور دارای یک تابش و جهش میشود و دین مبین اسلام در ایران بهواسطه تبلیغ رشد پیدا میکند و وارد یک گردونه جدیدی میشود که فارابیها، خوارزمیها و علامه حلیها پا به عرصه میگذارند و ایران مرکز علم و دانش میشود.
وی تصریح کرد: از همان ابتدا ایران با علم و تحقیق و پژوهش مرتبط میشود، لذا ایران سابق زکریای رازی، خوارزمی، ابوعلی سینا، فارابی و شخصیتهایی دارد که بخش عظیمی از آنها هنوز در تاریخ نام برده نشدند.
نوایی ادامه داد: هر چه به سمت جلو حرکت میکنیم رقابت علمی در این کشور افزایش پیدا میکند بهطوری که با ورود چنگیز مغول به این کشور و کشتار زیاد ایرانیان بازهم این حرکت علمی متوقف نمیشود.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: از همان زمان موضوع تجزیه ایران توسط انگلیسیها مطرح شد. آنها مدعی بودند هفت کشور کوچک بهتر از یک کشور بزرگ است و به دنبال آن بودند تا ذخائر، نیروی انسانی، آب و خاک و همچنین چهار فصل را برای منافع خود تجزیه کنند و از همه مهمتر، اسلامی که با رویکرد شیعی رقم خورده را متوقف کنند.
وی گفت: موضوع تجزیهطلبیها از قبل از انقلاب اسلامی کلید خورده و حدود پنج میلیون کیلومتر این کشور در مقاطع مختلف تاریخی جدا شده است.
نوایی به دلایل تجزیه در ایران اشاره کرد و بیان داشت: ایران نفوذ گستردهای دارد و انقلاب اسلامی هژمونی جدیدی بوجود آورده که در حال تقابل با غرب است و لذا بر نمیتابند و به دنبال مقابله با آن هستند.
استاد حوزه علمیه خراسان خاطرنشان کرد: امروز قدرت نفوذ جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران؛ یمن، عراق، لبنان، سوریه و افغانستان در برگرفته و ناحیه نفوذ راهبردی آن در همه جهان است. در بازیهای جام جهانی قطر شاهد بودیم که همه از ایرانی استقبال و از حضور ایران اظهار خرسندی میکردند.
وی بیان داشت: در شرایط جدید ناحیه نفوذ راهبردی در نقشه جغرافیایی قرار ندارد و این ناحیه نفوذ، عمقی، فرهنگی و سیاسی است.
نوایی دلیل دوم را جلوگیری از گسترش علم و دانش عنوان کرد و یادآور شد: امروز مرزهای علم و دانش در حال تغییر است و در شرایطی که قبلا همه علوم باید از انگلستان به دنیا مخابره میشد و اجازه تولید علم در کشور دیگری داده میشد اما ایران در حوزههای مختلف علمی رشد چشمگیری داشته و مرزهای علم و دانش را تغییر داده است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اهداف تجزیه در ایران استعماری است، به رسالت حوزویان و دانشگاهیان در این خصوص اشاره کرد و گفت: حوزه علمیه یعنی انقلاب و آینده نظام اسلامی ایران، رشد علم، سیاست، اقتصاد و اسلام مجسم، لذا در گام نخست در حوزههای علمیه در خصوص نظریهپردازی حرف آنچنانی ندارند و تقریبا متوقف شده که با مرور تاریخ متوجه میشویم پژوهش در حوزهها ساختار تحولی ندارد، لذا نیازمند تحول در ساختار هستیم تا پژوهشها به سمت مسائل جدید سوق داده شود.
وی به راهبردهای تحقق این مهم اشاره کرد و افزود: یکی از راهبردها نظریهشناسی است و این نظریهشناسی در اقتصاد، فقه سیاسی، قضا و اجتماعی است که باید مطالعه صورت گیرد و در نهایت حوزههای علمیه نیاز است تا نظریهشناسی کنند.
نوایی ابراز داشت: راهبرد دوم آگاهی از مرزهای دانش است و لذا باید مرزهای دانش شناسایی شوند و این بدان معناست که بدانیم جامعهشناسی در دنیا تا کجا پیش رفته و ساختار آن چیست؟ روح آن با چه رویکردی است، لذا با شناسایی مرزهای علم و دانش کاستیها استخراج میشوند.
وی خاطرنشان کرد: راهبرد سوم آگاهی از مقتضیات زمان است. در این عصر به کسانی نیازمند هستین که زمانه را خوب بشناسد. آشنایی با فرهنگ اسلامی و درک هندسه دانشهای اسلامی که جامعه پاک و منزه از نظر اخلاقی و خانواده و دیدگاههای دیگر چه خصوصیاتی داشته باشد.
نوایی در پایان گفت: پژوهشها در حوزههای علمیه باید کاربردی و منجر به تولید نظریه بشوند که برای تحقق این مهم تلاشهای زیادی صورت بگیرد.
انتهای پیام/