درس‌های خاطره نویسی/۶

وقتی برای مخاطب می‌نویسی صادقانه بنویس

حمید داوودآبادی در کتاب «مثل آب خوردن» که درباره شیوه‌های خاطره نویسی است می‌نویسد: خاطرات صادقانه حتی اگر تلخ باشند برای مخاطب بسیار جذاب‌تر است تا خاطرات شسته رفته و تنظیم شده.
کد خبر: ۶۹۵۶۵۳
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۶ - 06October 2024

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، حمید داوود آبادی از مهمترین نویسندگان حوزه ادبیات و تاریخ نگاری دفاع مقدس است که بعد از سال‌ها کار در این حوزه تجربیات فراوانی را کسب کرده است که بهره گیری از آن می‌تواند برای تربیت نسل آینده نویسندگان دفاع مقدس موثر و مفید باشد. 

وقتی برای مخاطب می‌نویسی صادقانه بنویس

کتاب «مثل آب خوردن» چکیده‌ای از همه سال‌هایی است که داوود آبادی دست به قلم بوده و آثار ارزشمندی را خلق کرده است. در این کتاب شیوه‌های خاطره نویسی از نگاه و زبان داوودآبادی آورده شده است که بخش ششم آن را در ادامه می‌خوانید.

صادق باش

خاطراتت از عملیات زمان جنگ را تحلیل امروزی نکن این که امروز با گذشت بیست ـ سی سال از جنگ حرف‌های عجیب خارج از گود زده می‌شود نباید باعث شود امروزی خاطره بنویسی. 

مطمئن باش وقتی شجاعت‌ها و دلاوری‌هایت را در کنار ترس یا حتی فرارت بنویسی خواننده بیشتر از صداقتت خوشش خواهد آمد؛ نه این که تو را شکست‌ناپذیر ببیند و سرانجام بگوید همه نوشته‌هایت خالی‌بندی بوده است.

حواست باشد خاطره سازی نکنی، چون یک جایی لو می‌رود و دیگر نوشته‌هایت بی‌ارزش می‌شوند.

خیلی حواست باشد یک وقت نشوی مصداق آن چه سردار شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر ١٤ امام حسین (علیه السلام) که می‌گفت: مطبوعات جنگ را درشت می‌نویسند درست نمی‌نویسند. 

امروز هر کاره‌ای هستی و هر پست و مقامی که داری جای خودش مثل روسا و مدیران خاطره ننویس خودت را فقط و فقط به عنوان یک بسیجی یا سرباز ساده در زمان جنگ یا هر مسؤولیت و موقعیتی که داشتی بنویس. 

اخلاق خوب و قشنگ، تند، عصبی، بد و ... خودت را شرح نده بگذار خاطراتت بگوید اخلاقت چه جوری بوده شیرین و جذاب یا تند و غیر قابل تحمل. 
از خودت قهرمان شکست‌ناپذیر درست نکن فقط خودت باش با همان شجاعت و ترس لحظه‌ای یا همیشگی. 

توی جبهه که همه مثل تو پاک و باحال نبودند آدم‌های بد مثل من هم پیدا می‌شد. خب از آدم‌های بد هم بنویس تا معلوم شود چطوری آدم‌های بد توی جبهه خوب می‌شدند و تا مرحله شهادت پیش می‌رفتند. 

چرا شهید نشدی؟ نخواستی، ترسیدی یا. جان من صادقانه بنویس. 

خاطرات صادقانه حتی اگر تلخ باشند برای مخاطب بسیار جذاب‌تر است تا خاطرات شسته رفته و تنظیم شده. 

خودت را سانسور نکن راحت و بی‌تکلف بنویس. اگر دلت خواست بعدا تصحیح کن. 

دقیقا همان چیز‌هایی را که سال‌هاست روحت را درگیر خودش کرده بنویس نه آنچه را که امروز دوست داری بنویسی. 

زمان جنگ و در جبهه از چی بیشتر می‌ترسیدی؟ زخمی شدن، اسارت مرگ یا ... صادقانه بنویس.

سعی کن خودت باشی تلاش نکن چهره‌ای عامه پسند و خوب و منزه به فراخور احوال امروز از خودت ارائه بدهی.

ضایع بازی دعوا و شربازی جیم شدن از صبحگاه و رفتن به شهر ... همه اینها برای خود خاطرات با حالی دارند که وقتی کنار بقیه قرار بگیرند مجموعه‌ای کامل را تشکیل می‌دهند.

مقدس بازی در نیاوری که خودت را آن چنان نشان بدهی که انگار از شکم مادرت مثل امروز پاک و پاستوریزه به دنیا آمدی مواضع آن روز‌های خودت را حتی اگر اشتباه یا خطا بودند یا با مواضع امروزت تفاوت دارند، صادقانه بنویس.

همه اش از شجاعت‌هایت نگو نسل امروز می‌گوید خالی می‌بندی مگر می‌شود هیچ جای جنگ نترسیده باشی؟ من که یک جا‌هایی از ترس داشتم خودم را خراب می‌کردم خب مگر دروغه؟ یعنی تو خیلی نترس بودی؟ 

همه چیز را در مورد خودت ترس یا شجاعت، صادقانه بنویس تا راحت‌تر بتوانی در مورد روحیات دیگران بنویسی. 

همه حالات روحی و معنوی خودت را راحت و قشنگ بنویس اصلا فکر نکن ریا می‌شود نماز شب، زیارت عاشورا و...

یک خاطره باید طوری نوشته شود که خواننده احساس کند نویسنده به آنچه می‌نویسد معتقد است و سعی نمی‌کند بانوشتن بعضی چیز‌ها را پنهان کند.

همه چیز را بنویس حتی حرف‌های زشت و نگفتنی. بعدا موقع ویرایش و تصحیح کتاب درستش می‌کنی.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها