به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، حمید داوود آبادی از مهمترین نویسندگان حوزه ادبیات و تاریخ نگاری دفاع مقدس است که بعد از سالها کار در این حوزه تجربیات فراوانی را کسب کرده است که بهره گیری از آن میتواند برای تربیت نسل آینده نویسندگان دفاع مقدس موثر و مفید باشد.
کتاب «مثل آب خوردن» چکیدهای از همه سالهایی است که داوود آبادی دست به قلم بوده و آثار ارزشمندی را خلق کرده است. در این کتاب شیوههای خاطره نویسی از نگاه و زبان داوودآبادی آورده شده است که بخش چهارم آن را در ادامه میخوانید.
ننویس برای معروف شدن
همین اول کاری این را بگویم که تلاش نکن مثل من بشوی و مثلا همین اول یک کتاب ۱۰۰۰ صفحهای بنویسی .
درست است که من برای رسیدن به اینجا ده بیست سال است دارم تلاش میکنم و تجربه اندوختهام، ولی شاید آن کتاب ۱۰۰ صفحهای که تو بنویسی خیلی جالبتر مهمتر و جذابتر از کتابهای من بشود.
درست است که لئو تولستوی روسی نیستی که بخواهی شاهکار جاودانه ادبیات، جنگ و صلح را بنویسی! ولی تو هم به اندازه خودت ولو اندک دیدهها، خاطرات و چیزهایی داری که مخاطب زیادی دارد.
اول نیتت را درست کن به هیچ وجه به استقبال مخاطب از خاطرات این و آن نگاه نکن هدف فروش بیشتر نیست فقط ثبت و نشر خاطرات ارزشمندی است که تو داری و بس.
خیلی حواست باشد ننویسی برای دیده شدن؛ آنکه باید ببیندت دیده.
یک وقت ننویسی برای معروف شدن؛ اصلا سعی کن بنویسی برای تخلیه روحی خودت خوب است.
همه آنچه حضور و دیدنش را به من و تو توفیق دادند، تملک شخصی ما نبوده و نیست؛ درست هم نیست آنها را با خود به گور ببریم!
قطعا داشتن کلی خاطرات از شهدا و جبهه باعث نخواهد شد که پارتی بازی کنند و مثلا نکیر و منکر پاسخ سؤالات شب اول قبر را به ما برسانند تازه اگر به خاطر خالی نکردن کوله بار خود از آنها توبیخ نشویم.
همه که نباید فرمانده لشکر یا گردان باشند تا خاطراتشان مهم تلقی شود خاطرات یک رزمنده ساده نیز در جای خود ارزشی خاص دارد.
قرار نیست مثل خیلی از کتابها از نوشته تو استقبال بشود اتو کار خودت را بکن وظیفه اصلی تو فقط نوشتن خاطرات است و بس بقیه اش با خداست و ناشر و مخاطب.
مگر چند سال دیگر زنده هستی؟ از یک ساعت بعد خودت خبر داری که به سالهای بعدت مطمئن هستی؟
باور کن خیلی دیر شده دیگر زمانی برای فکر کردن جو گیر شدن تصمیم گرفتن و دست به کار شدن نمانده.
همین الان هم که شروع کنی به نوشتن کلی فرصت ارزشمند را از دست دادهای ولی از هر جا که جلوی ضرر را بگیری منفعت است.
حالا زانوی غم بغل نزن و ننشین به تأسف خوردن هر چه گذشته گذشت برای امروز و فردایت فکر کن.
نوشتن خاطرات مراسم افتتاحیه و کلنگ زنی ندارد همین که واقعا قصد کردی خاطراتت را بیاوری روی کاغذ آغاز حرکت بسیار مهم و مبارکی است.
فقط حواست باشد عجله نکنی؛ هول نکن که یک شبه یا فقط در یک هفته بخواهی همه خاطرات ۳۰ سال قبلت را بنویسی خراب میکنی ۳۰ سال صبر کردی و خاطراتت را نه گفتی و نه نوشتی یک سال دیگر هم رویش، ولی کامل و دقیق باشد.
هول نکن یک دفعه نیا روزی پنج شش ساعت قرار بده برای نوشتن یا ضبط خاطرات این جوری دو سه جلسه بیشتر دوام نمیآوری. زمانهای کوتاه قرار بده ولی تعداد جلسات زیاد باشد.
فاصله جلسات با هم زیاد نباشد هفتهای یک جلسه کم است. این جوری فقط باید به مرور جلسات گذشته بپردازی همیشه یک تکه کاغذ یا دفتر یادداشت در جیبت داشته باش؛ البته با یک خودکارا تند تند یادداشت برداری کن و همان شب آنها را کامل بنویس این طوری جلوی فراموشی خاطراتی را که مثل باد توی ذهن میآیند و سریع در میروند. میگیری.
موقعی که داری خاطراتت را مینویسی یا تعریف میکنی امکان دارد خاطرات فرعی دیگری به ذهنت برسد که از نظر زمانی با آنچه میگویی فاصله داشته باشد؛ آنها را در یک کاغذ یادداشت کن و بگذار سر جای خودش به آن بپرداز.
هر زمان از شبانه روز که احساس میکنی راحتی برای نوشتن وقت بگذار. البته کاری نکن که زندگی خود و خانوادهات را به هم بریزی.
وقتی قصد کردی خاطره نویسی را شروع کنی قرار نیست کار و زندگیات را بگذاری کنار زندگیات را بکن به خاطراتت هم بپرداز.
وایسا! چقدر عجله داری هنوز خاطره ننوشته نرو سراغ طراحی جلد نوبت به نوبت.
برای تمرین اولیه شروع کن برای بچههایت خاطره بگو برای نوهها و نتیجههایت نه دیگر بعید است نبیره و ندیده داشته باشی مگر عمر عمر نوح داری؟!
برای خودت و همسن و سالان و همرزمات ننویس برای بچه خودت و بچههای امروزی که اصلا هیچ آشنایی با آن حال و هوا ندارند بنویس.
نوشته تو، نمایشگر شخصیت توست؛ پس شخصیتی ساختگی از خودت ارائه نده.
به هیچ وجه سعی نکن ادای نویسندگان بزرگ و رمان نویسها را در بیاوری.
قبول کن الگوبرداری و فراگیری تکنیک و فنون نگارش از بزرگان ادب، امری است نکو ولی نوشتههای آنان را جلوی چشم قرار دادن و برای خاطرات خود دنبال قالب و واژه گشتن کار قشنگی نیست.
نثر و نگارش کتابهایی را که خواندی کپی نکن! سعی نکن مثل این و آن بنویسی گفتم کتاب بخوان که یاد بگیری و الهام بگیری نه اینکه کپی کنی.
انتهای پیام/ 161