خبرگزاری دفاع مقدس- نگاهى نو و واقعبینانه به منظومه مباحث اتحاد مسلمین، این حقیقت را روشن میسازد که جاى یک بحث بسیار مهم و تأثیرگذار در آن واقعاً خالى است، بحثى که باید آن را حلقه مفقوده این منظومه به شمار آورد و آن، نقش خاندان رسالت و ائمه معصومین(ع) در مسأله وحدت است.
تاکنون این ذهنیت در فکر همگان القا شده و یا به وجود آمده است که در بحث از اتحاد مسلمانان، ذکرى از اهل بیت پیامبر خدا نباید مطرح شود، زیرا پایه اساسى وحدت، مشترکات است. براساس این تصور، برخى حتى ذکر اهل بیت را مایه اختلاف نیز مى پندارند!
اگر بخواهیم از منظرى تحلیلى و عقلانى به مسأله بنگریم، باید اذعان کنیم که این بحث یک بحث اسلامى و دینى است، پس راه حل آن را نیز باید از اسلام و قرآن و پیامبر و رهبران دینى جستوجو کنیم. اگر اسلام دینى جامع است، پس باید درباره اتحاد مسلمین نیز راه حل ارائه کرده باشد. نگاه علمى، منصفانه و بى طرفانه بر این حقیقت تأکید مى کند که اهل بیت(ع) نیز حداقل به عنوان یکى از محورهاى مباحث اتحاد اسلامى باید مورد توجه قرار گیرند.
اهل بیت(ع) و مشترکات مسلمانان
اهل بیت(ع) از زوایاى مختلفى در محور مشترکات مسلمین، جایگاهى رفیع دارند، از جمله؛
الف ـ محبت اهل بیت(ع)
تمام فرقههاى مسلمان ـ به جز اندکى که از جرگه اسلام خارج هستند ـ بر مسأله محبت اهل بیت(ع) تأکید کرده و ایشان را حقیقتاً دوست دارند.
ب ـ مشروعیت فقهى اهل بیت(ع)
براساس فتواى برخى بزرگان وعلماى اهل سنت همچون شیخ محمود شلتوت، رئیس اسبق دانشگاه الازهر مصر، مذهب تشیع یا دیدگاه فقهى اهل بیت(ع) نیز همچون چهار مذهب معروف اهل تسنن، جایز و عمل به آن مشروع است. بنابراین، همه مسلمانان در عمل به فقه اسلام و اتخاذ راه درست و مشروع از جمله راه اهل بیت(ع) با هم مشترک هستند.
ج ـ جنبه استادى اهل بیت(ع)
به گواهى تاریخ، تمامى رؤساى مذاهب چهارگانه اهل سنت به طور مستقیم و غیرمستقیم، از شاگردان رئیس مذهب شیعه، امام صادق(ع) بودهاند. ابوحنیفه و مالک شاگرد مستقیم و بقیه شاگرد غیرمستقیم آن حضرت بودهاند. بنابراین از این دیدگاه نیز محوریت اهل بیت(ع) در بحث "مشترکات مسلمانان" ثابت است.
د ـ بحث آیات الولایه
به تصریح بسیارى از محدثان و عالمان برجسته اهل سنت، آیات بسیارى از قرآن درباره فضائل و شئون اهل بیت(ع) تفسیر و تأویل میشود، خاصه آیات بسیارى در شأن امیرمؤمنان على(ع) اساساً نازل شده است.
برخی آیات نیز به تصریح پیامبر گرامى اسلام(ص) درباره تمام اهل بیت(ع) است. بعضى از علماى اهل سنت کتاب یا کتاب هایى خاص درباره همین موضوع نوشته اند. آیه مودت، آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه "هلاتى" و امثال اینها، نمونههایى است از آنچه گفتیم. اگر از آیات روز غدیر نیز براساس آنچه که علامه امینى(ره) و برخى دیگر از علما از کتب اهل سنت درباره امیر مؤمنان على(ع) تفسیر و تبیین کردهاند صرفنظر شود، مى توان تمرکز بحث را روى همان آیات فضائل اهل بیت قرار داد.
اینها، صورت مسأله و طرح بحث است. طرح بحث که اشکالى به وجود نمى آورد. مگر قرآن کتاب آسمانى ما مسلمانان و مورد قبول و تکیه گاه همه آنان نیست؟ و مگر آیات مزبور از همین قرآن به شمار نمى رود؟ و البته شمار این گونه آیات بسیار زیاد است. در برخى روایات آمده است که ربع قرآن یا ثلث قرآن در شأن و فضیلت اهل بیت نازل شده است.(1)
آیا وجودهاى مبارکى این گونه که قرآن این همه بر شأن ایشان تأکید مى کند، نمى تواند محور مشترک مسلمانان (به عنوان معرفى الگوها و اسوه هاى قرآنى) باشند؟ اگر ثلث یا ربع قرآن در فضیلت ایشان نازل شده یا مصداق اکمل آن همه آیات ایشان هستند، آیا باید ایشان را از بحث "مشترکات مسلمین" حذف کرد؟ آیا مسلمانان در اعتقاد به قرآن با هم اشتراک ندارند؟
هـ ـ آیات بیانگر وحدت
علاوه بر آن چه گفته شد، آیات دیگرى وجود دارد که به نوعى ناظر بر مسأله وحدت مسلمین است. یکى از آن آیات، آیه مودت است که اجر و مزد رسالت را محبت و مودت اهل بیت(ع) معرفى مى کند. روشن است که این آیه مى خواهد همه مسلمین را گرد وجود مبارک ایشان جمع و با هم متحد سازد. این یعنى اینکه اهل بیت(ع) و مودت ایشان، محور اتحاد مسلمانان هستند.
آیه دیگر "آیه حبل" است؛ واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛ اى مسلمانان، همگى با هم به حبل و ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید." قطعاً وجود اهل بیت(ع) یکى از مصادیق "حبلالله" است، زیرا حبل الهى هر حقیقتى است که اگر مسلمانان به آن متمسک شوند، آنان را با هم متحد و در راه سعادت به پیش مى برد. پیامبر خدا، قرآن و برخى از اصول دیگر اسلامى مصداق "ریسمان الهى" هستند.
اهل بیت(ع) نیز "اهل بیت پیامبر" یعنى پاره وجود ایشان هستند و با ایشان شمرده و دیده مى شوند. پیامبر خدا(ص) شخصیتى است که باید کامل و با همه اجزاى وجودى ایشان دیده شوند و اهل بیت از اجزاى وجود و شخصیت ایشان هستند. به علاوه، در تفاسیر روایى آمده است که اهل بیت مصداق "حبلالله" هستند.(2)
و ـ احادیث پیامبر اکرم(ص)
احادیث بسیارى از رسول خدا(ص) در شأن اهل بیت(ع) در کتب همه مسلمانان روایت شده است، مانند حدیث منزلت، حدیث سفینه نوح، حدیث ثقلین، و... بسیارى از علماى بزرگ اهل سنت کتاب هاى مفصّل و متعددى صرفاً در همین موضوع نگاشته اند که به کتب مناقب معروف است.
آیا شخصیت هاى ارجمندى همچون اهل بیت(ع) که آن همه حدیث نبوى از پیامبر اکرم(ص) درباره ایشان روایت شده، نمى توانند محور اتحاد و از مشترکات مسلمانان قرار گیرند؟ مگر مى توان کسانى مانند ایشان را پیدا کرد که چنین فضیلتى سترگ داشته باشند؟ قطعاً ایشان در این فضیلت، بى نظیرند. از طرفى، مگر پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و فرمایشات ایشان محور اصلى مشترکات مسلمین محسوب نمى شود؟ مگر تعریف مشترکات جز این است؟ کدام مسلمان مى تواند بگوید فرمایشات پیامبر خدا(ص) را کنار بگذاریم؟ اعتقاد هر انسان فرزانه، عالم، مصلح و دلسوز امت این است که خود آن حضرت بیش از هرکس دیگر به فکر امت و اتحاد آنان با یکدیگر بوده و محورهاى این اتحاد را گوشزد فرموده و بر اصول و مبانى آن تأکید کرده است و مصداق بزرگ و کامل آن، هزاران حدیث ایشان درباره اهل بیت است.
ز ـ روایات بیانگر وحدت
علاوه بر آنچه گفته شد، روایاتى داریم که خصوصاً و صریحاً اهل بیت(ع) را مایه و پایه وحدت معرفى مى کند و ما در این جا به عنوان نمونه فقط یکى از آنها را ذکر مى کنیم.
حاکم نیشابورى از عالمان و محدثان بزرگ اهل سنت در کتاب مشهور و معتبر خود "مستدرک" از ابن عباس از رسول اکرم(ص) نقل کرده است که فرمودند: "اهل بیتى امان لامتى من الاختلاف، اهل بیت من مایه امن و امان امتم از تفرقه و اختلاف هستند."(3)
به عبارت دیگر، ایشان وسیله اتحاد و عامل یکپارچگى مسلمین به شمار مى روند و اگر امت به ایشان متمسک نشوند، در این صورت است که به اختلاف و تفرقه مبتلا خواهند شد.
مرحوم آیت الله العظمى نجفى مرعشى(ره) در کتاب ارزشمند ملحقات "احقاق الحق" حدیث مذکور و چندین حدیث دیگر شبیه به آن را از 13 کتاب علماى اهل سنت نقل کرده است. در برخى از این احادیث، اهل بیت امان "اهل ارض" یعنى همه انسان ها معرفى شده اند. بنابراین، ایشان نه تنها موجب اتحاد امت اسلام، بلکه سبب امن و امان تمام بشریت از تفرقه و اختلاف و پریشانى هستند.(4)
ح ـ دیدگاه ها و تحلیل هاى صاحبنظران
دیدگاه ها و تحلیل هاى صاحب نظران برجسته جهان اسلام نیز مبتنى بر حقیقتى است که ذکر شد. یعنى هرکس که در طریق اصلاح امت اسلام، تعالى و اقتدار وعظمت آن گام برمى دارد و از نظرى صائب، عمیق و دلسوزانه برخوردار است، قائل به محوریت اهل بیت(ع) در منظومه مباحث اتحاد مسلمین و بلکه بشریت است.
رهبر معظم انقلاب (مدظله العالى) در مراسم عید سعید غدیر فرمودند: "واقعه غدیر به امت اسلامى مى آموزد که مدیریت جوامع اسلامى باید در دست کسانى باشد که امیر مؤمنان را معیار و شاخص مى دانند و در راه نزدیک شدن به این قله عظیم، تلاش مى کنند و این مهم، از جمله پیام هاى نو و پرطراوت اسلام و جمهورى اسلامى به بشر امروز است... فقر بزرگ جامعه بشرى امروز، فقدان سیاست مدارانى است که اسلام در غدیرخم، نمونه عالى آن را به تاریخ نشان داده است..."(5)
معناى این سخنان آن است که اهل بیت محور اتحاد مسلمانان بلکه جهان بشرى اند.
این چه درد بى درمانى است...
با وجود حقایق فوق، عده اى "عالم نماى" جاهل بلکه جاهل متعصب و خشک، به جاى اهتمام به اتحاد مسلمین و تلاش و مجاهدت در این مسیر، اتحاد با شیعه را جایز نمى شمرند! بلکه آن را خیانت نیز به شمار مى آورند! آخر این چه درد بى درمانى است که به جان این "عالم نما"ها افتاده، به طورى که وجود خودشان عامل اختلاف و تفرقه شده است!
یکى از حملات مهم وهابى ها علیه شیعه، حمله به علماى شیعه اعم از متقدمان و معاصران است...
به نظر مى رسد این حملات با دو نیّت انجام مى شود، نخست این که منابع اصلى شیعه یعنى سخنان اهل بیت(ع) نمى تواند مستقیماً مورد هجمه قرار گیرد. دوم این که نابودى فکر شیعى منوط به ضعف و اضمحلال روحانیت شیعه و منابع علمى آن است.
آیت الله تسخیرى، معاون سازمان تقریب مذاهب، به دلیل نقش پررنگ و فعالى که در عالم اسلام براى زدودن اتهامات علیه شیعه دارد، همواره مورد غضب وهابى هاست.
سایت "العلى" در بیانیه اى مفصل به قلم دبیرکل سازمان علما و مبلغین سودان اعلام مى کند هرگونه دعوت براى نزدیک شدن (تقارب) شیعه و سنّى خیانت است...(6)
پاورقى:
1ـ احقاق الحق، ج 4، ص 56
2ـ تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 377.
3ـ احقاق الحق، ج 9، ص 294
4ـ همان
5ـ سخنرانى 87/10/18
6ـ وهابیت در جهان اسلام پس از 11 سپتامبر، مهدى ناظمى قره باغ، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1390، صفحه 180-177.