یادداشت؛

اخلاق علوی در پرتو روابط دیپلماتیک

دستگاه دیپلماسی کشورهای مسلمان و شیعی می‌توانند اخلاق اسلامی و علوی خود را در مناسبات بین‌المللی و مذاکرات دیپلماتیک به عنوان راهبردی اصولی طراحی نموده و از این منظر به کسب اعتبار در جهت منافع ملی خود بپردازند.
کد خبر: ۹۷۲۷
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۱ - 16January 2014

اخلاق علوی در پرتو روابط دیپلماتیک

خبرگزاری دفاع مقدس: امروزه دولتها به عنوان بازیگران اصلی نظام بین الملل، برای تامین منافع ملی خود تا اندازهای به پارادایم مشترکی در زمینه مذاکرات فی ما بین رسیدهاند. هرچند برای رسیدن به یک جامعه جهانی آرمانی، تلاش و فاصله زیادی در پیش است، اما با ظهور ادبیات نوین دیپلماتیک در بستری که با رشد روز افزون خود، فضایی جدید بر پایه ادب، صداقت، صراحت، وفای به عهد و در یک کلام، اصول برگرفته از کرامت انسانی، ایجاد نموده است، شاهد هستیم که بازیگران اثرگذار نظام بین الملل برای کسب پرستیژ هم که شده آن را مورد ملاحظات خود قرار دادهاند.

نکته قابل تامل اینجاست که دریافت این ادبیات به اصطلاح نوین که در قبال پرداخت هزینههایی گزاف، در اختیار بشر امروز قرار گرفته، پیش و بیش از این، ریشه تاریخی در اندیشه ناب اسلام شیعی و در پرتو تبعیت از اندیشههای ژرف امام نخست شیعیان، امام علی (ع) داشته است.

ما معتقدیم، اگر جبر زمان اجازه اشاعه آن اندیشهٔ ناب را محیا مینمود، اکنون خاطره بشری شاهد ویرانههای حاصل از عدم رعایت اخلاق در مناسبات بین المللی نبود.

اگرچه دستگاه استکبار جهانی از ایجاد فضای برابر امتناع میکند و دستگاه رسانهای پرشمار خود را در زشت و بیهویت جلوه دادن اندیشه ناب اسلامی همت میگمارد، اما باید اذعان نمود که ما هم در این امر با بیبرنامه گی مسیر خود را ادامه داده و تلاش قابل اتکایی را از خود نشان ندادیم. اگرچه در سالهای اخیر در ترویج افکار اسلامی - علوی کارهای ارزندهای انجام شده است اما کافی به مقصود نبوده بلکه سعی و تلاش بیوقفهای را ایجاب میکند.

راهبرد اخلاق علوی در برقراری روابط دیپلماتیک

دین مبین اسلام، که خاتمیت و کاملیت قاعدهمند لطف خداوند، در تمامی ابعاد میباشد و از جانب پیامبر عظیم الشأن اسلام - حضرت محمد (ص) به جهانیان ابلاغ شده است، حاوی برنامههایی چند وجهی و راهبردی برای سامان دادن حیات انسانی است که معتقدیم بخشی از آن توسط رسول اکرم (ص) ارائه شد و از شجره طیبه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) برای بهرهمندی تمامی اعصار به کمال خود رسید.

حضرت امیر المؤمنین (ع) میفرمایند: «خداوند اسلام را به گونهای استحکام بخشید که پیوندهایش نگسلد، و حلقهها یش از هم جدا نشود، ستونهایش خراب نگردد، در پایههایش زوال راه نیابد، درخت وجودش از ریشه کنده نشود، زمانش پایان نگیرد، قوانینش کهنگی نپذیرد.» (۱)

امروزه با عنوان رویکردهای به اصطلاح نوین در عرصه مناسبات انسانی مشاهده میشود، مسائل راهبردی که اسلام علوی در قرنهای دور و از زبان پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) به جهانیان عرضه داشته است، آنچنان بدیل و کاربردی است که هر منصف به دور از عنادی را وادار به فرو آوردن سر تعظیم به رسم ادب درپیشگاه عقل و منطق مکتب علوی مینماید.

لذا حضرت علی (ع) میفرمایند: «اسلام پرچمی است که برای راهنمایی پویندگان راه خدا نصب شده و آبشخوری است که وارد شوندگان آن سیراب میشوند، راهنمایی همیشه روشن، شعله روشن بخش، برهانی نیرومند، و نشانهای بلند پایه است.» (۲)

رویکرد اسلام علوی در مناسبات انسانی، همواره بر پایه اصول بشر دوستانه و تعاملات بر پایه اخلاق و ادب بوده است تا جائیکه در میدان نبرد هم، این پیشوای شیعیان است که در برابر دشنام دشمنان علیه ایشان، آن زمان که یارانش در پی تلافی و جبران بیادبی دشمنان علی (ع) بودند، ایشان آنها را از اقدام تلافی جویانه با این کلام که؛ «من از ناسزاگویان بیزارم» باز میدارد.

بیجهت نیست که نویسنده مسیحی در مورد آن دریای بیکران ادب میگوید: «چرا دیده به هر کران ندوختهای تا مقام و موقعیت آن اندیشه را در میان بشریت نیک دریابی و بدانی که از دیدگاه وی، پیوند انسان با انسان، در اجتماعی که از آن همه و برای همه است بر اساس برابری، بنیاد یافته است.» (۳)

اکنون با نگرشی اجمالی به رهنمودهای پیشوای شیعیان میتوان راهبرد اخلاق اسلامی در برقراری تعاملات و مناسبات انسانی را اینگونه برشمرد؛

نگرش بشر دوستانه به حریف از آن جهت که همنوع توست، حتی اگر در حق تو بدی کرده باشد.

رعایت صداقت در امور.

عدم به کارگیری نیرنگ و فریب در مناسبات انسانی.

لزوم داشتن صراحت در بیان برای پیشگیری از هرگونه ابهام و سوء برداشت.

وفای به عهد.

لزوم رعایت خویشتن داری در مقابل حریف و رعایت حلم و بردباری و اهتمام در حفظ زبان از گفتن کلام لغو.

لزوم انجام مشورت در امور.

فرصتشناسی.

 اسلام مکتبی برخوردار از دیدگاه نو

در واقع آنچه منطقی به نظر میرسد و وقوف بر مایه مباهات است، تکیه بر اندیشه نای مکتب علوی است که در گذشته دور به آن پرداخته و شگفتی عام و خاص را رقم زده که ضرورت توجه به چنین اندیشهای نه تنها ما را بینیاز از اندیشههای به ظاهر اصولی غرب وا میدارد بلکه میتواند اندیشه ناب علوی را به جهانیان نشان دهد و به جهانیان قبولاند که این مکتب دارای مبانی متقن و براهین منطقی واستدلال خدشه ناپذیر است.

حال، نباید به این رویکرد بسنده نمود بلکه میبایست برای ترویج اندیشهٔ ناب علوی که جهان و ابنای بشر تشنه براهین منطقی آن است همت گمارد و با تشکیل اتاق فکر در این زمینه به نحو احسن در بسط این تفکر ناب قدم گذاشت تا در نهایت چنین تفکری حداقل به عنوان مکتبی نو و در عین واحد قدیمی به عنوان پارادایمی در عرصه نظریات موجود احراز وجود کند و به عنوان رهیافتی منسجم و حاکم در عرصه بین الملل به حیات خود ادامه دهد. در واقع ضرورت فضای امروز ایجاب میکند از منظر اسلام به عنوان مکتبی دارای دیدگاه نو و منسجم که دارای برنامه دقیق و متقن میباشد، نظریهپردازی در این حوزه را که کم به آن بها داده شده استمرار داد.

با دقت در فرآیند جهانی روابط دیپلماتیک، به وضوح مشاهده میشود که در نظام بین الملل برخاسته از خرد تکثرگرای سیاسی، بازیگران این نظام به دنبال کشف نقاط مشترک برای برقراری روابط فی مابین بر سر کسب منافع و به فراخور آن، تأثیر گذاری بهتر در جهت بازی گردانی بهینهتر هستند.

بدین منظور، بازیگران نظام بین المللی برای تحقق اهدافشان، نیازمند راهبردی اصولی در جهت کسب پرستیژ بهتر و اعتماد سازی اساسیتر در تبادلات و مناسبات بین المللی خود با دیگر همنوعان عرصه بین الملل هستند و بر این اساس هر بازیگری که از برنامه راهبردی منطقیتر و اصولیتر پیروی کند، بالطبع در جهت اهداف مورد نظر خود پیشروتر و موفقتر جلوه گر خواهد بود.

بدین اعتبار، اکنون که جایگاه اخلاق در مناسبات سیاسی مورد توجه قرار گرفته دلیلی بر عدم حضور دین در مناسبات سیاسی مشاهده نمیشود، چرا که اخلاق یکی از مؤکدات ادیان، به خصوص دین مبین اسلام و به مراتب اولیتر مذهب تشیع علوی میباشد.

لذا به نظر میرسد که دستگاه دیپلماسی کشورهای مسلمان و شیعی با عنایت به پیشینه اخلاقی – سیاسی مکتب تشیع، میتوانند اخلاق اسلامی و علوی خود را در مناسبات بین المللی و مذاکرات دیپلماتیک به عنوان راهبردی اصولی طراحی نموده و از این منظر به کسب اعتبار در جهت منافع ملی خود بپردازند.

منابع؛

۱) دشتی، سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸، ترجمه؛ محمد دشتی، انتشارات مشهور، چاپ نهم، ۱۳۸۰

۲) همان، خطبه ۱۹۸.

۳) جرداق - جرج، امام علی (ع) صدای عدالت انسانی، جلد ۱، ترجمه؛ سید هادی خسرو شاهی، نشر خرّم، ۱۳۷۶، ص ۵۸۶.

نظر شما
پربیننده ها