یادداشت/ سردار عبدالله ملکی

غفلت تاریخی در تبلیغات دفاع مقدس و نیازسنجی در کشف دوباره آن

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران در یادداشتی آورده: تبلیغات در دفاع مقدس ما، به دلیل عدم بهره مندی از نظام تئوریک، به سان عرصه ای است نامکشوف، که یا همه عظمت ها و کارایی هایش، مورد غفلتی تاریخی قرار گرفته است. این تبلیغات با همه روشها، نمادها و مفاهیمی که به کار گرفته بود، چون طبیعت بکری نیازمند کشفی دوباره است.
کد خبر: ۲۱۲۴۵۶
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۰ - 10November 2016

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، سردار عبدالله ملکی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران در یادداشتی به موضوع « تبلیغات در جنگ» پرداخته است.

وی در یادداشت خود آورده:

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استکبار جهانی به شکل های گوناگون، به مقابله با ملت عزیز ایران اسلامی پرداخت. از آن جمله، تحمیل جنگ هشت ساله ایران و عراق، و پشتیبانی کامل نظامی و تبلیغاتی از رژیم بعثی عراق بود تا جایی که در طی این هشت سال شگردهای تبلیغاتی نشأت گرفته از جهان بینی و هدف های تبلیغاتی مورد استفاده را شاهد بودیم. با توجه به عدم تقید و پایبندی دشمن به ارزشهای الهی- انسانی و امور معنوی و به عبارت دیگر نداشتن جهان بینی الهی، شگردهای تبلیغاتی آنها در جنگ مبتنی بر نفی امور حقیقی و استفاده از نیرنگ های شیطانی همچون: ایجاد یأس، ایجاد تفرقه، ایجاد رعب و وحشت، اتهام به قوای مسلح، دروغ پردازی، تضعیف، توهین و تحقیر و شایعه سازی بود.

در مقابل دشمن بعثی، تبلیغات و شگردهای ما در جبهه و جنگ، از وحی الهی و کلام نورانی ائمه (ع) الهام گرفته و سرشار از معنویت و روحانیت بود. ما در جنگ با توجه به ارتباط قوی با « مبدأ» و اعتقاد راسخ به « معاد» از شگردهایی چون الگودهی، ایجاد روح امیدواری و قوت قلب، ایجاد وحدت، ایجاد روحیه عزت و اقتدار، تجلیل از شهدا و رزمندگان و تقویت روحیه شجاعت بهره بردیم.

تبلیغاتی که کشور ما به نحوی عملی و تحقق یافته در عرصه هشت سال دفاع مقدس در عرصه های داخلی و خارجی از خود نشان داد، با همه مظاهر، روشها، نمادها، زبان و مفاهیمی که به کار گرفت، ضمن بهره مندی از روابط عمومی، وابستگیها و پیوستگیهای خود را با تبلیغات به مفهوم دینی و قرآنی آن نیز به اثبات رساند.

حضرت امام (ره) نیز با بیان شعارهای اصولی و اساسی جنگ، و ایجاد ارتباط بین مقاومت و رزم رزمندگان و حیات جاودانه اخروی، از بهترین و بی نظیرترین شگردهای تبلیغاتی در جنگ بهره برد و با هوشیاری کامل، در مقابله با تبلیغات وسیع و پر حجم دشمن، مواضع اندیشمندانه و سنجیده ای اتخاذ فرمود و جنگ را به عنوان یک تکلیف مطرح کرد و در تبیین آن فرمود:

«سیدالشهدا و اصحاب او، اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان و تبلیغ در خارج میدان...»

همچنین ایشان در خصوص کارایی امر تبلیغ و مقایسه آن با سلاح های نظامی فرمود:

« آن چیزی که با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر می گرداند و این کار، این هنر از اسلام بر می آید و این هنر از احکام اسلامی می آید؛ نه با یک توپ و تانک....»

ملت ما مورد تهاجمی همه جانبه و وحشیانه قرار گرفته بود؛ حتی با معیارهای حاکم بر حقوق بین المل نوین نیز، ما مورد تجاوزی سخت و خشن و به دور از معیارهای انسانی قرار داشتیم. ملت ما با همه وجود و از موضعی مظلومانه و بر حق، در مصاف با ظلمی که موجودیت و کیان او را نشانه رفته بود و مظلومیتی مضاعف که از جنگ روانی و تبلیغات جهانی سرچشمه گرفته بود، باید در دو عرصه پیکار و پیام، با همه قوتی تسلیحاتی می ایستاد و از موجودیت ارزش های خود دفاع می کرد.

ملت ما در عرصه پیام و تبلیغات، قبله گاه خود را مفاهیم، باورها و ارزش های دینی و الهی خویش قرار داده بود؛ مفاهیم و ارزش هایی که در قیام کربلا نمود یافته و با رسالتی از عاشورا، خود را معنا می کرد. این ارتباط معنوی، بی دلیل و تصادفی هم نبود؛ چرا که رزمندگان ما به نمایندگی از ملت خویش، عرصه نبرد خود را رشحه ای از نبرد عاشورا می دانستند.

این نکته در عرصه داخلی تبلیغات در جنگ، به خوبی نمایان بود و همه نمادها، شعارها، تابلو نوشته ها، مراسم دینی، عزاداری ها، اصطلاحات و... به نوعی با عاشورا و قیام کربلا پیوند می خورد. پیوند این موارد با قیام حسینی به خوبی خاستگاه باورهایی که جنگ را از لحاظ روحی و اعتقادی هدایت می کرد، نشان می داد. این تبلیغات در عرصه خارجی نیز با استقامت بر سر ارزش های بنیادین و عدم تزلزل در برابر جهانی از قدرت وحشیانه و افسار گسیخته، و با سلاح شهادت و پایداری و در عین حال، با استدلال و تبیین حقایق و بر ملا کردن عمق فاجعه ای که از تجاوز دشمن بر می خواست، پیوند معنوی تبلیغات در جنگ را با پیام ها و منطق قیام عاشورا، به نحو بارزتری آشکار می کرد.

حقیقت این است که نوع و سبک تبلیغات در جنگ و دفاع مقدس هشت ساله ما برخاسته از تئوری پردازی های عملی و تحقیقی نبود. این سبک از تبلیغات تبلیغاتی بود که به صورت کاملا خودجوش و طبیعی- که برآیندی از درک ضرورت ها و تنگی مجال ها و فرصت ها، تأثیر تاریخی شعائر دینی در عمق دید و احساس مردم ما بود. بیشتر به صورت غریزی، تحقق می یافت و در پس آن، از فریضه ها، نظریه پردازی ها و پژوهش های علمی خبری نبود. بیان این مطلب، به معنای بی ارزش یا کم ارزش بودن این رویکرد نیست؛ بلکه مقصود آن است که بدین وسیله، بر نکته ای مهم، نقبی گشاییم. آن نکته مهم این است، تبلیغات در دفاع مقدس ما، به دلیل عدم بهره مندی از نظام تئوریک، به سان عرصه ای است نامکشوف، که یا همه عظمت ها و کارایی هایش، مورد غفلتی تاریخی قرار گرفته است. این تبلیغات با همه روشها، نمادها و مفاهیمی که به کار گرفته بود، چون طبیعت بکری نیازمند کشفی دوباره است.

تبلیغات در عرصه دفاع مقدس حقیقتی است که دوباره باید شناخت؛ شناختی که باید از متن روش ها و مفاهیم علمی جدید برخیزد، تا از این رهگذر بتوان آن را به زبانی نوین درآورد، که روشمند و قابل فهم برای نسل حاضر و آینده باشد و بتواند مبانی و مبادی تبلیغات قابل قبول در عرصه دفاع و مواجهه با دشمن را، در دنیای معاصر، با همه محدودیت ها و فرصت هایش، به عنوان ملتی که دغدغه های دینی و معنوی، بزرگترین دغدغه های او است، پی ریزی کند. متأسفانه باید بر این نکته تأکید کنیم که تاکنون، تلاش در خور توجهی در این باب نداشته ایم. در حالی که می دانیم غرب سیاسی، به دلیل چالش بنیادینی که با انقلاب اسلامی دارد، ما را همواره به صورت علمی و همه جانبه، آماج عملیات و جنگ روانی خویش کرده است. این حقیقت را نمی توان کتمان کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موج حملات روانی، پایه های مردمی و روانی نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است. بزرگ کردن مشکلات، گسترده جلوه دادن نارضایت ها، القای ایده ناممکن بودن اهداف انقلاب اسلامی و صدها هدف روانی دیگر از این دست، محورهای تبلیغاتی وسایل ارتباطی و جنگ روانی غربیها را تشکیل می دهد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها