به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، جهادگر خراسانی «نادعلی پورفاطمی جزین» در سال ۱۳۳۳ در روستای «جزین» از توابع شهرستان «بجستان» دیده به جهان گشود. دوران کودکی و دبستان را در زادگاهش گذراند. پدرش کشاورز و کارگری ساده بود که از راه کشاورزی مختصر در روستا و کارگری معاش زندگی را به سختی تهیه و فراهم مینمود و به همین علت، نادعلی از تحصیل بازداشته و راه تأمین هزینههای زندگی را دوشادوش پدر در پیش گرفت.
فرارسیدن سن جوانی و بلوغ نادعلی با مهاجرت او به تهران و اشتغال در یک نانوایی همراه شد و همین حضور در پایتخت باعث شد تا از نزدیک در جریان مبارزات سیاسی و انقلابی با رژیم پهلوی آشنا شود و پس از چندی، روزها خود را در جمع تظاهرکنندگان انقلاب و شبها در بین مبارزان سیاسی ببیند اما هیچکدام از این نقشآفرینیهای مؤثر باعث نشد تا خود را سهام خواه انقلاب بداند و پس از پیروزی مبارزات، خالصانه به زادگاهش بازگشت و به مدت یک سال، راننده مینیبوس روستا بود و سپس با اندک سرمایهای که در تهران به دست آورده بود، مغازه کوچکی باز کرد و همزمان به کار کشاورزی نیز مشغول شد.
سه سال از پیروزی انقلاب و یک سال از آغاز تهاجم همهجانبه حزب بعث به مرزهای ایران اسلامی گذشته بود که در دیماه به عضویت جهادسازندگی بجستان درآمد و به خاطر تجربیات و تخصصی که در حوزه رانندگی با خودروهای سنگین داشت، رانندگی با تراکتور را به او سپردند و ۲۲ بهمن ۱۳۶۰ داوطلبانه به جبهه اعزام شد و هنوز در حالی که بیش از ۶۰ روز از حضورش در خطوط مقدم نمیگذشت، در تنگه چزابه و در شرایطی که تا پیش از شهادت، تانکهای دشمن را یکی پس از دیگری شکار کرده و صفوف یگانهای زرهی حزب بعث در منطقه را منفعل و مستأصل ساخته بود، از ناحیه سر مورد اصابت مستقیم گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
از این شهید والامقام دو دختر و یک پسر به یادگار مانده است.
فرازی از وصیتنامه جهادگر شهید «نادعلی پورفاطمی»:
سپاس من به خدای یکتا که حرکت به سوی جبهههای حق علیه باطل را در رگ من به وجود آورد که توانستم به جایی که آرزو داشتم، برسم. خدا را سپاسگزارم که مرا اینچنین فیضی بخشید و در شمار بندگان خود قرار داد و هر نفس حسرت به دل هستم که کاش زودتر به این مکان پربرکت آمده بودم.
خدا بر زبان و سخنم گواه است که نه به خاطر کشورگشایی و نه به خاطر ریاست و حب و مقام بلکه به خاطر او، عمل به فریضه واجب و کسب رضایتش به جبهه آمدهام و به صدام و طرفداران فریبخوردهاش با شعار الله اکبر، خمینی رهبر میگویم که اگر ابدان ما را با تانک، خودرو و نفربرهای ارتش کافرت پارهپاره هم کنی، هیچگاه اسلام و امام عزیز را تنها نخواهیم گذاشت و تا کفر هست، حق مبارزه را ادامه میدهد تا حکم قرآن را که فرمود «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقا»، محقق سازد.
انتهای پیام/