گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» روزنامهنگار و پیشکسوت دفاع مقدس؛ زمان میآید و میگذرد. این سنتِ روزگار است. از روزی که خدا خرمشهر را به دست معطر به وضوی رزمندگان آزاد کرد، چهل تقویم، ورقورق شده است اما به این روز که میرسیم انگار زمان خود را بازتنظیم میکند به روز سوم خردادی که سال ۶۱ تجربه کرد.
یک نوع، جلب به مرکز، همه گریزها را پایان میدهد تا به یک نقطه کانونی برگردیم. همه ماهایی که روزهای بعد را هم تجربه کردهایم. نسلِ امروز هم با ما همراهاند.
آنچه مینویسم هم برشی است از نگاه فرزندان امروز به دیروزهایی که ایران از سرگذرانده است؛ از نسلِ نو بود اما با نسل پیش نبریده بود و نگاهش برمدار دوستی و حقشناسی بود اما حرفهای نسل خود را هم میگفت چنان که دردهایشان را هم میدانست.
وقتی شناخت و فهمید با روزنامهنگاری جنگ دیده هم کلام است در این روزهایی که تاریخ به عظمت فتح خرمشهر، صفحات خود را عمود ورق میزند از خود و دوستانش گفت که؛ ما حتی صدای گلوله را از دور دستها هم نشنیدهایم. فقط خوانده و شنیدهایم که چهار دهه پیش بر این آب و خاک رسته از بیداد و رسیده به انقلاب، چه رفته است از بیداد قومالظالمینی که رستگاری ما را تاب نمیآوردند.
ما «نبودهایم» و سالها بعد در این عصر و میان این نسلزاده و «هست» شدیم. اما امروز که هستیم، با همین اندکی که از خیل روزهای پرحماسه میدانیم، باور داریم باید دلاوران مدافع و آزادسازان خرمشهر را ستود. آنان به جان، ایران ما را در جهان، سرفراز کردند و ما امروز وامدار آنان هستیم.
این درست که درک ما از آن حقیقت پرشکوه، اندک و به مثابه یک قطره از دریاست، به اندازه یک قطره اشک آسمان اما همین هم میتواند آغازی باشد برای عصر دانایی ما از تاریخ معاصر و ما را به فهم راهگشا از حقیقت برساند. او برخلاف بسیاری از همنسلانش که «سهمیههای کاغذی» و شعارهای غیر عملی برخی مسئولان در مناسبتها را قطعیت یافته به حساب ما منظور و برای چیز نداده طلبکاری میکنند و زخم زبان میزنند، گفت: ما خود را بدهکار نسل مجاهد و رزمنده میدانیم اما یک مطالبه جدی هم داریم که؛ باید بگویند آن واقعیتهای درس آموز را.
باید به تشریح حقیقتها زبان بگشایند و قلم زنند وگرنه در فضای خالی کسانی میاندار روایتگری خواهند شد که «موشکِ مالیوتکا» را با دسته بیل ساقط میکردند! حرف او، حرف خود ما و بسیاری دیگر از اهالی دیروز هم هست که مجاهدان قامت کشیده دیروز که امروز را قد خمیده طی میکنند باید همه وجود زبان شوند برای گفتن.
برای بیان صادق حقیقتهایی که واقعیت یافت. اگر نگویند، گنجی را در خاک نهان کردهاند. اگر دیگری بگوید و خطا کرده باشد، جوابش را بر ذمه خواهند داشت بهویژه امروز که جنگ با همان هدف دهه اول انقلاب در گونهای دیگر تکرار میشود.
اگر دیروز اتحاد شرق و غرب نتوانست ما را بشکند امروز میکوشند در جنگ روایتها، شکست را به نام ما سند بزنند. کم بگذاریم، بسیار بر میدارند. سکوت کنیم صدایشان بلند میشود.
«تبیین» نکنیم به «تحریف»، باطل را «حقپوش» میکنند و شکست را با برند پیروز میفروشند. باید بگویند بسان یک تکلیف از جنس همانی که آنان را به جبهه کشاند.
خرمشهر را امروز هم باید آزاد کرد. این بار از قیدوبند تحریفهای دشمنساخته و حتی از حصار گفتههای کسانی که به قصد خیر، روایتهای مبهم میآفرینند. با نیت پررنگ کردن یک صفحه از ماجرا، صفحات دیگر را در غبار میگذارند. اینجاست که باید ارتشیها، پاسدارها، بسیجیها، تفنگداران دریایی، جهادیها، نیروهای مردمی و همه آنانی که در مقاومت خرمشهر و آزادسازی آن نقشآفرین بودند را به میدان فراخواند به جهاد تبیین که یک امروز از اوجب واجبات انقلابی بودن است.
انتهای پیام/