گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و رونامهنگار؛ با تأمل در سیره و روش آسید محمد حسینی بهشتی است که او را یک «آیتاللهِ تمام» میدانم. مردی که از هر زاویهای که بنگریم نشانهای است که ما را به صاحب نشانه میرساند که حضرت الله است.
با حوزهنشین شدن صرف و برخاستن در هیئت یک فقیه نمیشود همه شئونِ «آیتالله» را معنا شد. کسانی در این معنا کاملاند که چون بهشتی باشند. مردی که همه زندگی خود را با دین تراز میکرد. در یک شان، تجسم قضایی اسلامی بود که اگر با جُرم، پنجهدرپنجه میشد، مجرم را از حیث انسانی نه تنها تحقیر نمیکرد و نمیشکست که نیک حرمتبانی میکرد. رفتارش چنان بود که حدخورده هم اگر به انصاف مینشست حق را به او میداد.
بهشتی یک «جوانمردِ تمام» هم بود. نه فقط همگان را به دیده انصاف مینگریست که جوانمردی را تمام میکرد در حق کسانی که ناجوانمردی را در حق او تمام کرده بودند. وقتی درباره رجوی میخواست سخنی بگوید، فورا بر التقاطش انگشت نمیگذاشت که توانمندیهای او را هم که زیر این التقاط دفن شده بود، میدید و به زبان میآورد و افسوس میخورد که چرا فردی با این استعداد باید به کفر توان و ظرفیتهای خویش بپردازد.
«دادگر تمام» هم بود بهشتی. نه تنها، هرگز زن را به جرم شویش نمیگرفت بلکه «گرفته» را هم آزاد میکرد چنان که درباره زنِ بنیصدر، چنین کرد. تعلل متولیان قضایی را هم – که بهدنبال رسیدن به بنیصدر از طریق همسرش بودند- چنین پاسخ داد که من او را آزاد میکنم شما علیه من اقامه دعوا کنید.
او بهصفتِ خویشتنداریِ تمام هم آراسته بود لذا توهینها را به مقابله برنخواست که با لبخند و به قاعده قرآنی «مَرُّوا كِرَامًا» گذاشت و گذشت و از خاطر هم پاک کرد.
بخشیدن در اوج اقتدار را معلمی توانا بود و از یقه گرفتن، گریزان. اگر بهشتی امروز به تکریم یاد میشود به این خاطر است که دیروز کرامت را حق همه و برای همه میخواست. در بیان حق زبانی رسا و در دفاع از آن سری بیترس داشت.
این سخن خود اوست که میگفت: «من، ذرهای در عمرم از مرگ نترسیدم و تعجب میکنم که یک مسلمانی از مرگ بترسد». از مرگ نمیترسید بههمان دلیلی که استادش خمینی بزرگ، نمیترسید و بهصراحت هم میگفت: «من والله یک لحظه هم در تمام عمرم نترسیدم».
برای خود شأنی قائل نبودند جز ایمان و بندگی که بخواهند بترسند. دفاع از مومن را هم خود حضرت خداوندگار، متعهد و متکفل شده بود پس نیازی هم به دفاع از خود نمیدیدند.
شهید بهشتی به کسانی که میگفتند چرا در برابر این همه هجوم ناجوانمردانه از خود دفاع نمیکنی؟ این جواب را میداد که تکلیفِ من ایمان آوردن است. دفاع را خداوند خود به عهده گرفته است. استناد شهید به آیه ۳۸ سوره شریفه حج بود که تصریح میکند: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ؛ خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد!»
آری، بهشتی چنان بود و ما امروز هم نیازمند منشی چنین هستیم. باور داریم که بازخوانی آن نگاه و رفتار، هم دشمن را میشکند و هم پایههای نظام را قوت و اقتداری مانا میبخشد و هم شکوه قضا و هیمنه امنیتآفرینی را با باور به تکریم عمومی مردم، تضمین میکند. این که میگوئیم امروز هم به الگوی بهشتی محتاجیم از آن روست که او چنین بود؛ یک آیتاللهِ تمام!
انتهای پیام/