به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «مهدی فارسی» مستندساز جوانی است که اولین بار او را با مستند بلند «خاطرات خانه متروک» شناختیم. فارسی پیش از این مستندهای کوتاه و نیمهبلند «گردش علمی»، «آواز دهل»، «تولد»، «امید»، «حکایت سیستان» و «طوفان» را کار کرده است.
مهدی فارسی تدوینگر مستند بلند «ترینیتی» برنده جایزه دوم بهترین فیلم مستند از جشنواره دوسالانه شهید آوینی، پژوهشگر و تدوینگر مستند بلند «ابرها در راهند» برنده بهترین پژوهش و نشان فیروزه از جشنواره «سینما حقیقت» و کارگردان و پژوهشگر مستند نیمهبلند «طوفان» نامزد بهترین پژوهش و برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره رویش نیز بوده.
نگاه متفاوت این مستندساز به مقوله سینمای مستند ما را به انجام گفتوگویی با وی ترغیب کرد؛ که ماحصل آن را از پیش رو میگذرانیم:
دفاع پرس: برای شروع، ارزیابی شما درباره فیلم مستند در ایران چیست و فاصله ما با استانداردهای مستند چگونه است؟
فارسی: سینمای مستند تعریف مشخصی دارد؛ وقتی شما میگوئید سینمای مستند یعنی چرخهای که فیلم در آن گیشه، صنعت و چرخهی مشخص و معینی داشته باشد؛ در ایران این چرخه تعریف نشده است.
متاسفانه ساختاری برای تولید و عرضه وجود ندارد و مستندسازان نیز به این چرخه تولید و عرضه توجه نمیکنند؛ دلیل اینکه سینمای مستند در ایران تا به امروز دیده نشده است، جنبههای مختلفی دارد که سیاست جشنوارهها در قبال مستند، وضعیت مستندهای ارائه شده و مسائل مربوط به مستندسازان در آن دخیل است.
دفاع پرس: مستند ظرفیت عظیمی در انتقال مفاهیم دارد؛ اما در محافل عمومی آثار تولید شده این حوزه کمتر مورد توجه قرار میگیرند؛ به نظر شما مشکل در موضوع اطلاع رسانی است یا عملکرد بد دستگاههای متولی فرهنگ؟
فارسی: مشکل ما نبود چرخه مناسب در تولید و نمایش است. هنر و تجربه کارهایی انجام داده که باید ادامه پیدا کند، ما در این مسیر هنوز اول راه هستیم و باید تلاش زیادی انجام دهیم تا مستند به جایگاه اصلی خودش دست پیدا کند. سینمای مستند حوزهای است که میتواند بسیاری از مشکلات روزانه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما را حل کند.
دفاع پرس: مستندهای تولیدی که در تلویزیون پخش میشود جذابیتی برای مخاطب به همراه ندارد، علت این عدم استقبال چیست؟
فارسی: اگر مستند را بهعنوان یک غذا در نظر بگیریم، از طرفی باید مواد و آشپز خوب داشته باشیم و همچنین ذائقه مخاطب را بشناسیم که چه نوع غذایی دوست دارد چون اگر ما ذائقه او را نشناسیم اگر غذای خوب و با کیفیت هم داشته باشیم مخاطب نمیپسندد.
امروز مسئله پژوهش در چرخه فیلم مستند میلنگد؛ این مسئله در بسیاری از فیلمها مغفول میماند. یکی از علتهای ناکامی در عرصه مستند عدم نگاه درست به مقوله پژوهش است، بخش دیگر آن در بحث فنی است که تهیهکننده هزینه لازم را انجام نمیدهد.
آموزش مستندسازان هم مسئله بسیار مهمی است که باید جدی گرفته شود. انسانها در هر کاری خودشان با گذر زمان به مرحله آزمون و خطا میرسند و معمولاً هم تجربیاتشان را به کسی منتقل نمیکنند. انتقال تجربه برای مستندسازی مسئله مهمی است که کمتر فیلمسازی پیدا میشود قائل به برگزاری ورکشاپ برای دیگران باشد.
برای استفاده از تجربیات دیگران وقتی به سراغشان بروی حرفی به شما نمیزنند. آنهایی هم که قائل به انتقال تجربه هستند به قدری وقتشان پُر است که نمیتوانند درست تجربیاتشان را منتقل کنند.
بخش دیگری از مشکل عدم توفیق مستند در ایران نگاه مسئولین به کارکرد مستند است. مسئولین به شدت از مستندسازان میترسند، آنها معتقدند مستندسازان دردسرساز هستند و معتقدند ما خط قرمزها را رعایت نمیکنیم و میگویند ما به جای حرف زدن درباره مسئلهای در پی جنجالسازی هستیم؛ که به نظر من غلط است.
از طرفی چرخه توزیع ما معیوب است. عده زیادی مستندساز وجود دارد که تولیدات زیادی دارند و این تولیدات فقط در آرشیوها انباشته میشود.
دفاع پرس: نقش صدا و سیما در چرخه مستندسازی چطور است؟
فارسی: خیلی از مستندسازان و تهیهکنندهها به درست معتقدند که تلویزیون خانه مستند است. یعنی جای اصلی عرضه فیلم مستند تلویزیون است تا سینما. علت آن نیز ماهیت بحثهایی است که در مستند مطرح میشود. سینما تعریف و کارکرد خودش را دارد و مستند نیز کارکرد جدایی دارد. کارکرد تلویزیون به ماهیت فیلم مستند نزدیکتر است. مستندسازان وقتی میخواهند فیلم بسازند گزینه آنها تلویزیون نیست؛ چون در تلویزیون به فیلم مستند بهایی داده نمیشود.
دفاع پرس: مستندساز با دوری از تلویزیون دچار خودسانسوری نمیشود؟
فارسی: تلویزیون ما جایی نیست که مستند در آن دیده شود. مثلا در مستندی که ما کار می کردیم پروداکشن کار سه سال به طول انجامید. اروپا ایران و عراق جاهایی بود که کار کردیم. پیدا کردن آدمها و پژوهشهای میدانی خیلی برای ما سخت بود؛ ما این فیلم را ساختیم و بدون اطلاع ما وقتی کار به مدیران تحویل داده شده بود تا مشاهده کنند نیمههای شب آن را از تلویزیون پخش کرده بودند.
نسخه دی وی دی کار بدون ویراش نهایی از تلویزیون پخش شد. با ما تماس گرفتند و اطلاع دادند که فیلم شما ساعت یک بامداد از تلویزیون پخش شده است. اوضاع تلویزیون خیلی از آن چه فکرش را میکنیم به هم ریختهتر است. کاش یک آسیبشناسی در تلویزیون صورت بگیرد؛ چرا که درباره مستند یک فاجعه در حال رخ دادن است.
کارهایی که به اسم مستند از تلویزیون پخش می شود جدای از بحث دیده شدن و دیده نشدن؛ آن چیزی که پخش می شود و دیده هم می شود کارکرد مثبتی به همراه ندارد. تلویزیون فرهنگ مصرفی را به جامعه تزریق میکند. همه آنچه ما فکر می کنیم ارزش است و روی آن اصالت قائل هستیم و میخواهیم از آن دفاع کنیم را زیر سوال میبرد.
به نظر من باید آسیبشناسی کرد تا سینمای مستند جایگاه اصلی خود را در تلویزیون باز کند. آن چیزی که در حال رخ دادن است این است که خیلی کم پیش میآید مستندی در تلویزیون درست پخش و دیده شود. از طرفی چیزی که بهعنوان مستند پخش میشود به لحاظ محتوا و کیفیت چیزی نیست که به حل مشکلات کمک کند.
دفاع پرس: مستندسازان تلویزیون ذائقه مخاطب را نسبت به مستند چقدر تحت تاثیر قرار داده اند؟
فارسی: خیلی زیاد؛ همانطور که سینماگران ما خیلی زیاد ذائقه مخاطب سینما را تقلیل داده اند آن ها نیز این کار را انجام میدهند. وقتی هدف مستندساز و فیلمساز عامهپسند بودن فیلم به هر قیمتی میشود معلوم است که از همه جوانب هنری و تکنیکی و محتوایی یک اثر کم میشود. مستندساز نمی فهمد این مسئله آفت است و مخاطب سطحی می شود؛ وقتی مخاطب سطحی می شود دیگر نمی تواند کار جدی تماشا کند و کار سطحی نیز تا زمانی محدودی جذابیت دارد و بعد از مدتی جذابیت کار از دست میرود و گیشه و مخاطب پس از مدت کوتاهی از دست می روند. مخاطب احساس می کند شما حرفی برای گفتن ندارید و تلویزیون خیلی سیستماتیک این کارها را انجام می دهد.
دفاع پرس: وضعیت مستندسازی در حوزه انقلاب اسلامی و تاریخ شفاهی انقلاب چگونه است؟ مستندسازی موجود به مسئله ثبت و ضبط تاریخ شفاهی انقلاب کمک می کند یا بیشتر مخاطب را به ندیدن تشویق می کند؟
فارسی: تلویزیون می تواند ظرفیت زیادی در جهت تدوین تاریخ شفاهی انقلاب داشته باشد. بسیاری از کارها یا جنبه تبلیغی دارند و یا جنبه تحلیلی. تبلیغات برای این است که شما بتوانید هیجان به وجود آورید تا موضوع جذابیت پیدا کند و دیده شود و فی نفسه کار بدی نیست. تحلیلی هم به خاطر این است تا مخاطب نسبت به مسائل مختلف نگاه پیدا کند تا حرفهای جدیتری را بشنود. شما هرکدام یک از این دو نگاه را دنبال کنید و هرکدام یک را کم و زیاد کنید دچار مشکل می شوید.
رویکرد کارهای ما در این باره بیشتر رویکرد تبلیغاتی است، تا مسئله تحلیلی. مستندها بیشتر از اینکه سعی داشته باشد به مخاطب نگاه تزریق کنند می خواهند تبلیغ کنند و گاهاً در خیلی از جاها در این رویکرد نیز موفق نیستند چون ادبیات آن را نمی دانند. وقتی ما با تعداد زیادی کار تبلیغاتی نگاه مخاطبمان را سطحی می کنیم بعد از مدتی دیگر نمی شود در مسائل مهمی وارد شویم و مسئله را باز کنیم.
وقتی مثلاً می خواهیم درباره شخصیت آیتالله مدرس فیلم بسازیم، شخصیت ایشان را بهعنوان یک روحانی وقتی می توانیم باز کنیم که وضعیت جامعه روحانیت در آن زمان را تشریح کرده باشیم. الان نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، مخاطب دچار سوءتفاهم می شود؛ چون تعریف او از روحانیت دو چیز است و جریانات مختلف آن زمان را نمی شناسد. با این اوضاع شخصیت مدرس در مستند در نمیآید و مخاطب نمیتواند بفهمد قهرمان ملی او چه کسی است و چگونه باید از او درس بگیرد. ما به مخاطبانمان تحلیل ارائه ندادهایم.
شبکه «من و تو» مستندی درباره رضاشاه تولید می کند که از اول تا اخر آن دروغ است؛ ولی با این حال در جامعه بازخورد زیادی میگیرد؛ علت آن این است که مخاطب هیچ تحلیل و نگاهی از خودش ندارد. او نه رضاشاه را می شناسد و نه اینکه میتواند او را تحلیل کند. ما فقط در صورتی می توانیم واقعیت ها را برای مخاطب روایت کنیم که رویکردمان تغییر پیدا کند.
تلویزیون کارکرد خوبی دارد اما متناسب با نیاز نیست. شبکه مستند چند وقتی است کارهای جدیدی انجام می دهد که باعث جلب مخاطب شده است. تلویزیون یک سیاستگذاری میان مدت و کوتاهمدت نمیخواهد؛ ما در تلویزیون به سیاستگذاری بلندمدت نیاز داریم تا بتوانیم برنامه مدونی تولید کنیم.
دفاع پرس: زمینه حضور گروههای مستندساز در کشورهای منطقه چطور است؟ آیا وقت آن نشده تا حرف هایی در غالب مستند از عراق و سوریه به مردم گفته شود؟
فارسی: زمینه کار در کشورهای همسایه که در بحران جنگ قرار دارند مهیاست. بحثهای که در قالب مستند میتوان به آن پرداخت گستردگی زیادی دارد. تا به امروز کسی از مشکلات عراق حرف نزده است، مردم عراق به شدت پا به کار هستند. مستندسازی در عراق حرف جهانی دارد.
دفاع پرس: شما برنامه ای برای حضور در کشورهای همسایه ندارید؟
فارسی: پژوهش برای من یک مسئله مهم و جدی است و همچنین پرداختن به بخش حرفه ای کار برایم دغدغه است، ما یک عالمه حرف برای گفتن داریم اما زبان بیان آن را نداریم؛ که باید در این باره خودمان را تقویت کنیم و وارد کار شویم.
دفاع پرس: شما تحصیلات آکادمیک در حوزه مستندسازی داشته اید؟
فارسی: مقطع خیلی کوتاهی وقتی موسسه روایت فتح به این نتیجه رسید که باید نیروهایشان را خودشان تربیت کنند و هنرستان فیلمسازی روایت فتح راهاندازی شد من نیز در این دوره شرکت کردم. سپس دوره کوتاهی جامعهشناسی ایران خواندم و به اتریش رفتم و در وین جامعهشناسی خواندم. هیچکدام از این رشتهها ربط مستقیمی به مستندسازی نداشت؛ اما کمک زیادی به من کرد؛ تجربه اروپا خیلی خوب بود.
مدرسههای خوبی در دنیا درباره مستندسازی فعالیت میکنند. شانسی که آوردم این بود که در کنار پدرم آن چیزی که از مدرسه مستندسازی قرار بود یاد بگیرم را یاد گرفتم. کارگردانی، تدوین، متن و مدیریت پروژه.
قبل از ورود به مستندسازی من در رشته گرافیک پذیرفته شدم و پدرم اجازه نداد به دانشگاه بروم؛ ولی بعد از آن اتفاقات خوبی برای من افتاد.
وقتی در دانشگاه وین جامعهشناسی میخواندم بحثهای حضرت آقا(رهبر معظم انقلاب) درباره موضوعات علوم انسانی داغ شده و بحث محافل شده بود. چیزهایی که ایشان میگفتند را من در وین به آن رسیده بودم و خیلی برای من این اتفاق جالب بود.
دفاع پرس: مستندسازی در ایران کمتر متکی بر علم و دانش است؛ نظر شما در این باره چیست؟
فارسی: قابل انکار نیست که بخش مهمی از فیلم مستند، سوار بر سواد است. یک مستندساز باید سواد داشته باشد و اگر میخواهد درباره یک مسئله تاریخی یا مسئله روز اجتماعی حرف بزند هیچ فرقی ندارد، باید سواد داشته باشد. نکته این مسئله این است که معنی سواد به معنی سواد آکادامیک نیست؛ یعنی شما نمیتوانید خیلی از اینها را در دانشگاه یاد بگیرید و علت آن نیز این است که مستندسازی خیلی آکادامیک نیست و ما چنین رشته دانشگاهی را مانند رشته پزشکی که چندین دانشگاه معتبر داخلی و خارجی دارد را نداریم.
کار مستندسازی از این جهت سخت است که ریل گذرای خاصی وجود ندارد که مستندساز بعد از دوره خاصی پله پله به یک تخصص دست پیدا کند. باید حتماً شما یک آدم فعالی باشید و ارتباطات اجتماعی داشته باشید و اهل مطالعه باشید و بتوانید سطح معلومات خودتان را بالا ببرید؛ اگر این کار را نکنید به اینجا خواهید رسید که خیلی از فیلم هایمان مشکل دارند.
وقتی موضوع را خوب انتخاب کردید و سالها روی آن کارکردید اما بدیهیات یک کار خوب مستند در آن رعایت نشده است. این آفت بزرگ مستندساز است. فیلمساز نه اینکه حرف غلطی میزند، حرف او حرف درستی است؛ اما او بلد نیست درست حرف بزند.
دفاع پرس: لزومی دارد امروز مدرسه مستند روایت فتح تاسیس شود تا علاقهمندان جوان این عرصه آموزش داده شوند؟
فارسی: ای کاش جریان رسانهای راه اندازی شود و مدرسه مستند دوباره تاسیس شود. استعدادهای خوب زیادی وجود دارد و ما در منطقه خاصی از دنیا هستیم که به آتش فشان دنیا تبدیل شده است. منطقه ای پر از اتفاق و رخداد که ما بلد نیستیم حرف بزنیم. اگر هنرستان روایت فتح امروز بود کارکرد آن در این ایام دیده می شود. امروز خلأ بزرگی در عرصه مستندسازی دیده میشود.
سینمای داستانی و مستند در جاهای که بحث فنی وجود دارد در بخشی شبیه به همدیگرند، وقتی بحث محتوا پیش می آید مستند بسیار متفاوت است چون بحثهای تخصصیتر و متنوعتری دارد ما در آن بخش ضعف داریم؛ کارگردانی مستند با کارگردانی سینمایی بسیار متفاوت است. فیلمبردار خوب زیاد وجود دارد؛ اما تعداد فیلمبرداران مستند از انگشتان یک دست هم کمتر است. چون فیلمبردار مستند باید کارگردانی و تدوین بداند و مدیریت درلحظه را بشناسد.
رشته من در جامعهشناسی، پژوهشگری بود؛ که تعدادی از سرفصلهای آن به کار من میآمد؛ اما خیلی دیگر از سرفصل ها به کارم نمیآمد و مجبور میشدم بسیاری از سرفصلهای درسم را با شرایط کاری ام تطبیق دهم.