گرامیداشت یاد وخاطره شهدای عملیات کربلای ۵

شهادت اسماعیل را در خواب دیده بودم

یک صف بود و عده‌ای وضو می‌گرفتند، یک عده هم آن طرف دیگر بودند، همسر دوست اسماعیل که شهید شده بود را دیدم که به من گفت: نوبت شما هم شد.
کد خبر: ۹۱۰۰
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۹ - 17January 2014

شهادت اسماعیل را در خواب دیده بودم

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، شهید اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ در شهر بهبهان به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر۹۲ زرهی اهواز حضور یافت و در عملیات فتحالمبین در قرارگاه لشکر فجر با سردار شهید بقایی که در آن زمان فرماندهی قرارگاه فجر را به عهده داشت، همکاری کرد.

در سال ۱۳۶۲، مسئول راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) شد. پس از مدتی در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در کنار شهید مهدی زینالدین قرار گرفت و با پذیرش مسئولیت طرح و عملیات لشکر به ادامه جهاد پرداخت و هنگامی که فرماندهی تیپ ۹ بدر را پذیرفت، گردان احرار را از میان اسیران عراقی تشکیل داد.

همسر شهید دقایقی، خاطره آخرین وداع با شهید را چنین روایت میکند:

«زمان عملیات کربلای ۵ در سال ۶۵ بود. من رفته بودم تهران چون فضای جنوب ناامن بود.

برای اولین بار زنگ زد و گفت: بیا اهواز من دو سه ماه میخواهم بروم عملیات برون مرزی شاید نبینمت.

هیچ وقت به من نمیگفت قرار است چکار کنند اما این دفعه توضیح داد، چون فرزندانم کوچک بودند و رفتن برایم سخت بود مخالفت کردم اما اسماعیل اصرار کرد.

با تعجب پرسیدم چرا اینقدر مصری؟

گفت: میخواهم این دفعه حتما شما را ببینم.

وقتی رسیدم اهواز، یک ماشین فرستاد و ما را بردند آقاجری. قرار بود دو روز با هم باشیم ولی وقتی آمد گفت که برنامه عوض شده و باید صبح برگردد. ناراحت شدم و دلهره عجیبی گرفتم.

و صبح آن روز خبر شهادت اسماعیل را آوردند.

در واقع دیدار خداحافظی بود که من بیخبر بودم.

لحظه خداحافظی ساعت ۶ صبح بود، هیچ وقت فراموش نمیکنم چون با همیشه رفتنش فرق داشت.

مرا فرستاد منزل مادرم و خودش در این فاصله شهید شده بود.

وقتی رسیدم خانه مادرم، قبلش به آنها خبر داده بودند که اسماعیل به شهادت رسیده است. ایشان گفت پدر شوهرت مریض است و باید برویم خانه آنها.

فهمیدم واقعیت را نمیگویند. چون شبش خواب دیدم، یک صف بود و عدهای وضو میگرفتند، یک عده هم آن طرف دیگر بودند. همسر دوست اسماعیل که شهید شده بود را دیدم که به من گفت: نوبت شما هم شد.

از خواب که بیدار شدم احساس کردم یک اتفاقی میخواهد بیفتد و یا افتاده است.

خودم را آماده حادثهای کرده بودم...»

سردار اسماعیل دقایقی سرانجام در ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

نظر شما
پربیننده ها