به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، سردار سرتیپ پاسدار "محمدجعفر اسدی" فرماندهٔ سابق نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در دوران جنگ تحمیلی فرماندهی لشکر۳۳ المهدی(عج) استان فارس را عهدهدار بوده است. لشکر ۳۳ المهدی(عج) از محدود یگانهای است که در عملیات کربلای۴ موفق میشود طبق برنامه، به اهداف تعیین شده دست یابد؛ اما پس از ناکامی دیگر یگانها، این لشکر طبق دستور عقبنشینی میکند. لشکر 33 در عملیات کربلای۵ نیز عملکرد موفقی داشت و توانست در محور مورد نظر پیشروی کند.
سردار سرتیپ "محمدجعفر اسدی" که هماکنون مسئولیت بازرسی قرارگاه خاتمالانبیا(ص) را به عهده دارد در گفتوگو با خبرگزاری دفاع مقدس، به بیان خاطرات خود درباره عملیات غرورآفرین کربلای۵ پرداخت که متن آن در ذیل آمده است.
"سردار اسدی" با اشاره به توان نظامی ایران در انجام یک عملیات گسترده بعد از عملیات ناموفق کربلای۴ اظهار داشت: در کربلای ۴ برای عبور از دهانهٔ رودخانهٔ اروند طرحریزی شده بود. در این زمان برای اینکه دشمن را مشغول کنیم، در منطقهٔ شلمچه نیز یک تک فریب داشتیم. این تک برای این بود که دشمن را در آن طرف بصره به سمت تنومه مشغول کنیم و از اروند رود عبور و به سمت بصره عمل کنیم.
مسئول بازرسی قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) افزود: در آن زمان دو یگان از استان فارس یعنی لشکر۱۹ فجر و لشکر ۳۳ المهدی(عج) در این منطقه عملیات میکردند. ما در لشکر ۳۳ المهدی(عج) در منطقه کربلای ۴ بودیم و سردار حاج نبی رودکی که فرماندهٔ لشکر۱۹ فجر بود در همان منطقهای که بعدا عملیات کربلای۵ انجام شد، حضور داشت.
سه یگان در عملیات کربلای۴ موفق عمل کردند
وی با اشاره به اینکه در کربلای ۴ علیرغم ناکامیها، چند یگان بودند که موفق شدند در محور خود به خوبی پیشروی کنند، تصریح کرد: از جملهٔ این یگانها، لشکر ۷ ولیعصر(عج)، لشکر ۳۳ المهدی(عج) و لشکر ۲۲ از بچههای همدان بودند؛ ولی عمدهٔ عملیات که از جزیره امالرصاص و دهانهٔ اروند عبور میشد، موفقیتآمیز نبود و لشکرهای ۱۴ امام حسین(ع) و لشکر ۸ نجف تلفات سنگینی دیدند. صبح روز بعد از عملیات نیز به ما دستور عقبنشینی دادند و با اینکه ما تا جاده دوم پیش رفته بودیم؛ برگشتیم و متاسفانه تعدادی از نیروهای ما هم آن سمت رودخانه به سبب پیشرویهای زیادی که داشتیم اسیر شدند.
تک فریب ما در عملیات کربلای۴ زمینهساز عملیات کربلای۵ شد
فرمانده وقت لشکر۳۳ المهدی(عج) ادامه داد: در عملیات کربلای۴ لشکر۱۹ فجر و تیپ۵۷ ابوالفضل(ع) در منطقهای که عمل کردند، موفقیت داشتند. در حالی که قرارگاه فکر میکرد این مناطق قابل عبور نیست، این یگانها عبور کردند و تعدادی هم اسیر گرفتند و البته تعدادی هم شهید دادند. بعد از عدم موفقیت دیگر یگانها، به آنها هم دستور داده شد به عقب برگردند.
وی با بیان اینکه پیشروی و موفقیت این دو یگان سبب شد ما نگاه مجددی به آن منطقه داشته باشیم، خاطرنشان کرد: ما فکر میکردیم آنجا استحکاماتی دارد که قابل عبور نیست و ما تک فریب را برای آن یگانها در آن منطقه طراحی کرده بودیم. بعد از این موفقیت بلافاصله در قرارگاه تصمیم گرفته شد که ظرف یکهفته از این منطقه که نزدیک هم بود عملیات کنیم. در این مدت به نیروها مرخصی ندادیم و آنها را بازسازی کردیم تا زمان شروع عملیات فرا برسد.
اسدی افزود: در هفته اول بعد از کربلای۴ شناساییها انجام شد و در هفته دوم نیز عملیات را شروع کردیم. بسیاری از عراقیها مطمئن بودند که وقتی ما این چنین عملیاتی انجام میدهیم، حداقل ۲ ماه زمان میبرد تا عملیات بعدی را طرحریزی کنیم. آنها فکر نمیکردند که ما دو هفته پس از عملیات کربلای 4، عملیاتی به این گستردگی را انجام دهیم. پس از شناسایی، همهٔ یگانها به آن منطقه آمدند و همین دو یگان که آنجا عمل کرده بودند هم میزبان شدند و عملیات انجام شد. در عملیات کربلای۵ عظمتی آفریده شد که انصافا باید در تاریخ ثبت شود و این عظمتی که برادران ما در عملیات کربلای ۵ به ثمر رساندند، بینظیر بود.
فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه با اشاره به توانایی نیروهای شناسایی و رزمی سپاه در عملیات کربلای۵ اذعان داشت: ما در این عملیات به سمت تنومه پیشروی کردیم، اما موانع بسیار زیادی در مسیر ما وجود داشت. اول از همه آبی در منطقه وجود داشت، که غیرقابل عبور بود؛ نه شناور سنگین میتوانست در آن حرکت کند و نه خودروها. ما باید با قایقهای کوچک و نفربرهایی که توانایی عبور از آب را داشتند، همهٔ این یگانها را منتقل میکردیم.
وی افزود: قایقها و نفربرها در حال حرکت به موانعی به نام خورشیدی میرسیدند. خورشیدیها از جوش دادن چند میلگرد به هم تشکیل و مانع عبور میشدند. بعد از آن سیمخاردارها، کمینها و تله منورها در مسیر وجود داشتند. وقتی که از اینها عبور میکردیم و به خط اول دشمن میرسیدیم، دشمن خاکریزهای نانی شکلی درست کرده بود که در وسط آنها حوضچهای پر از مین و سیمخاردار بود و خاکریزی به ارتفاع ۸ متر نیز احداث شده بود که روی این خاکریز سنگر عراقیها وجود داشت. وقتی گردانی وارد این بخش میشد با میدانی پر از مین، بشکههای فوگاز و تیربارهایی که در اطراف وجود داشت روبهرو بود، که عراقیها میتوانستند به راحتی، مهاجمان را به خاک و خون بکشند.
نزدیک شدن ما به بصره برای عراق گران تمام میشد
سردار اسدی در ادامه برخی از دستاوردهای این عملیات برشمرد و گفت: ما منطقهٔ پنجضلعی را آزاد کردیم؛ پنجضلعی یک منطقه جغرافیایی در منطقه بود که به خاطر آبگرفتگی، کانال ماهی و دیگر عوارض به شکل یک پنجضلعی در آمده بود. تعداد زیادی از عراقیها را به اسارت گرفتیم، غنیمتهای زیادی به دست آوردیم و از همه مهمتر یک گام به بصره نزدیکتر شدیم. بصره بعد از بغداد بزرگترین شهر عراق است و ما شبها، روشنایی این شهر را میدیدیم. این نزدیکی ما به بصره برای دشمن خیلی گران تمام میشد.
وی با اشاره به همکاری سپاه و ارتش در این عملیات تصریح کرد: تقریبا همهٔ یگانهای سپاه در منطقه، اعم از زرهی، توپخانه، جهاد سازندگی و یگانهای مردمپایه در این عملیات حاضر بودند. ارتش نیز به وسیله هواپیماها و بالگردهایش پشتیبانی هوایی و همچنین توپخانهای را انجام میداد.
عملیات کربلای۵ توان رزمی سپاه را نشان داد
فرمانده وقت لشکر۳۳ المهدی(عج) با اشاره به توانایی ایران برای عبور از آبراهها و اذعان رسانههای خارجی از جمله بیبیسی به این موضوع گفت: عراقیها چون بصره برایشان اهمیت بسزایی داشت، در مقابل این شهر، کانالی را طراحی، ساخته و آبگیری کرده بودند و در آن ماهی پرورش میدادند ک به کانال ماهی معروف بود. این کانال عبور یگانهای زرهی، مکانیزه و حتی نیروهای پیاده را غیرممکن میکرد، ولی ما توانستیم روی این کانال پل بزنیم و از آن عبور کنیم. عبور از رودخانهٔ کارون در بازپسگیری خرمشهر، عبور از اروندرود و همچنین عبور از کانال ماهی نیازمند توان نظامی بالایی است که ما آن را در اختیار داشتیم.
وی افزود: آنهایی که اهل جبهه و جنگ هستند میدانند وقتی یگانی از رودخانهای عبور میکند، باید چهار پل را در پشت سر داشته باشد تا شهدا و مجروحان خود را تخلیه کند و مسیر انتقال تدارکات و مهمات فراهم باشد. اما ما در عملیات کربلای ۵ از جایی عبور کردیم که هیچ پلی در دسترس نبود. این موضوع توان رزمی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی را نشان میدهد.
وی پیرامون تاکتیکهای مورد استفاده در عملیات کربلای5 خاطرنشان کرد: عبور از هرکدام از این موانع تاکتیک و برنامهٔ خاصی داشت. اینگونه نبود که ما در یک شب تاریک بتوانیم از سیم خارداری که مملو از تله منورها و بشکههای فوگاز است عبور کنیم. موانعی مقابل شناورهای سبک ـ که از جنس فایبرگلاس هستند ـ کار گذاشته شده است که میتوانست آنها را سوراخ کند. برنامهریزی، شناسایی و عبور از هرکدام از اینها یک تاکتیک و برنامهٔ از قبل طرحریزی شده را میطلبد.
بوسیدن پیشانی شهید جاویدی توسط امام(ره) افتخاری برای مردم استان فارس است
سردار اسدی با اشاره به شهادت چند تن از فرماندهان و نیروهای خبره لشکر۳۳ المهدی(عج) در عملیات کربلای۵ اظهار داشت: لشکر المهدی(عج) نیروهای بسیار ارزشمندی در طول دوران دفاع مقدس تربیت کرده بود، که یکی از آنها شهید مطهرنیا است. این شهید مسئول عملیات لشکر بود که در این عملیات به شهادت رسید. یکی دیگر از شهدای بزرگ این لشکر شهید مرتضی جاویدی است که در والفجر۲ کاری کرد که امام راحل پیشانی ایشان را بوسیده بود. این افتخاری است برای همهٔ مردم استان فارس که یک فرمانده گردان کاری کرده بود که فرماندهٔ کل قوا حضرت امام خمینی(ره) پیشانی ایشان را میبوسد.
فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه در پایان به بیان خاطرهای از عملیات کربلای۵ پرداخت و اظهار داشت: به یاد دارم عملیات کربلای۵ انجام شده بود بود و من در خط پدافندی بودم. امام جمعهٔ شهر استهبان که یکی از شهرستانهای استان فارس است، آمده بود از بچهها بازدید کند. ایشان گفت «میخواهم از خط بازدید کنم»، و من هم استقبال کردم. در مسیر ایشان از بنده پرسید «اهمیت کربلای۵ و مهم بودن این عملیات به چه خاطر است؟»، من طفره میرفتم و ایشان دوباره سوالشان را تکرار کردند. من گفتم "کمی صبر کنید برایتان توضیح خواهم داد". در این هنگام در مسیر خرمشهر به سمت شلمچه به آبگرفتگیهایی رسیدیم که مملو از سیمخاردارها و خورشیدیها بود. ماشین را کنار زدم و بعد از پیاده شدن به ایشان گفتم "لطفا عبا و عمامه خود را در بیاورید و تشریف بیاورید پایین". ایشان متعجب پیاده شد. من گفتم "الان روز است و ما تمام تلهمنورها و مینها را جمع کردیم و در وسط آب هم کمین دشمن وجود ندارد. گلولهای هم در کار نیست. فقط شما لطف کنید از این چند رشته سیمخاردار و موانع عبور کنید تا من بعد برای شما توضیح بدهم که عظمت کار کربلای ۵ چگونه بوده است". ایشان نگاهی کرد و گفت «واقعا بچهها در شب تاریک از اینها عبور کردهاند؟!»؛ جواب دادم "اینچیزهایی که شما میبینید بینشان تله منور و بشکه فوگاز بوده است و ما برخی از آنها را برای رفت و آمد برداشتهایم. ضمن اینکه از روبهرو و از بالای سر گلولههای دشمن بر سر بچهها ریخته میشد"؛ ایشان چند بار گفت «لاالهالاالله، این بچهها چهکردند؟!» چند دقیقه آنجا ایستاده بودیم و ایشان بهت زده داشتند به این صحنه نگاه میکردند.