خاطرات - صفحه 35

خاطرات

"ما چهار نفر بودیم" خاطرات ناوسروان علوی از عملیات لؤلؤ

کتاب "ما چهار نفر بودیم" خاطرات ناوسروان علوی از دوران دفاع مقدس و عملیات لؤلؤ است که به همراه سه تن از همرزمانش در سال 1357 مسئوا اجرای بخش اصلی آن بوده‌اند.
کد خبر: ۹۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۵

عشق ورزیدن به پرواز از کودکی/ پرنده ها برای همیشه به پرواز درآمدند

وقت اعزام، باید از همه چیز می گذشت. از خانه، از ما، از خودش و حتی از پرنده هایش. آخرین حرفش این بود: "اگر شهید شدم، پرنده ها را جلوی جنازه ام رها کنید."
کد خبر: ۴۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۹

گذری برخاطرات فرماندهان جنگ:

شهد نوشین شهادت را برای وصال معبود، سرکشید

دلش هوایی شده بود، مثل اسپند روی آتش آرام وقرارنداشت به دنبال یک جرعه آرامش می گشت. فرمانده را که دید از دور دستی تکان داد وبا همان لبخند همیشگی گفت: اجازه بدهید امشب هم بمانم و کار سنگر ها را کامل کنم بعد از انجام کارم به عقب برمی گردم.
کد خبر: ۷۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۹

پربیننده ها