محمدرضا پهلوی به عنوان شاه یک کشور و کسی که در رأس امور مملکت قرار دارد فردی بود که فقط در خوش گذرانی و خرج کردن منابع کشور برای تفریح خود و خانوادهاش میتوانست نظرات کارشناسی بدهد و البته او در این کار صاحب نظر بود. ولی از کشور داری و روابط دیپلماتیک و سیاست اندازه یک کودک هم سر از مسائل کلان کشور در نمیآورد.
دقیقا مشخص نبود دلیل تصمیماتی که میگیرد چیست و بیشتر شبیه نوجوانی عمل میکرد که تازه به سن بلوغ رسیده است؛ تند و احساساتی و بدون آینده نگری. محمد رضا حتی تا نوک بینیاش را هم نمیدید چون مهمانیهای شبانه فرصتی برایش باقی نمیگذاشت. شاید او اگر مغزش هم به اندازه بینیاش بزرگ بود متوجه میشد ظلمی که در حق ملت ایران میکند برای خودش گران تمام خواهد شد. او حتی به حرف درباریان هم عمل نمیکرد و اگر آنها سر موضوعی قصد بحث داشتند با بدترین الفاظ طرف مقابل را مجبور به سکوت میکرد. سند زیر گواهی است بر این نوشته که شاه یک کشور برای مخالفت با موضوعی چنین ادبیاتی استفاده میکند:
شماره: 826/312تاریخ: 3/6/44
موضوع: اظهارات علی سلیمانی
روز گذشته علی سلیمانی (نامبرده در حال حاضر بازرس وزارت کشور بوده و از جمله اعضای سازمان مخفی کوک نیز میباشد) ضمن یک صحبت خصوصی میگفت اخیراً سناتور علی دشتی از آقای مهندس شریف امامی رئیس مجلس سنا درخواست نموده که از قول او به شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه برساند. اوامری صادر فرمایند که آیتالله خمینی از زندان آزاد شود زیرا به مصلحت میباشد و چون دشتی درباره درخواست خود اصرار ورزیده لذا مهندس شریف امامی موضوع را به شرف عرض رسانیده و لیکن مورد موافقت شاهنشاه قرار نگرفته و در پاسخ فرمودهاند (دشتی گُه خورده که چنین درخواستی نموده است).
ش ـ ر
220
در مورد علی سلیمانی به بخش 304 اطلاعیه تهیه و ارسال گردید اقدام دیگری ندارد در پرونده شریف امامی به کلاسه ش ـ ر ـ 220 بایگانی شود.