سیری در فاجعه کشف حجاب/ ۶

دستور بی‌شرمانه رضاخان برای عادی‌سازی بی‌حجابی

رضاشاه برای عادی سازی مسئله بی‌حجابی زنان به وزراء و نمایندگان مجلس دستور داد حجاب از سر زن‌های خود بردارند و هفته‌ای یک شب باخانم‌های خود در کلوپ ایران جمع شوند.
کد خبر: ۷۰۱۴۲۳
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰ - 29October 2024

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، در ابتدای ایجاد کشف حجاب چنین تصور می‌شد باید زمینه‌های لازم را در کانون خانواده فراهم ساخت. از دید طراحان کشف حجاب، مخالفت مرد با حضور بی‌حجاب همسر در معابر عمومی، می‌توانست عامل اصلی عدم پیشرفت برنامه کشف حجاب باشد. از این رو، برنامه‌های اولیه خود را در جهت تغییر ذهنیت سرپرست خانواده تدوین کردند و به آن جنبه رسمی و قانونی نیز بخشیدند. 

دستور بی‌شرمانه رضاخان برای عادی‌سازی بی‌حجابی

در ابتدا سراغ کارکنان دولت رفتند. زیرا آنان در کنترل دولت بودند و در مقایسه با سایر اقشار جامعه، دولت می‌توانست نظارت بیشتری بر رفتار آنان اعمال کند و از سوی دیگر، پذیرش این تغییرات توسط آنان، رفته رفته میتوانست راه را برای پذیرش سایر اقشار جامعه نیز هموار کند. به این منظور، در راستای ایجاد زمینه برای رسمیت یافتن و اعلام کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه ۶ دی سال ۱۳۰۷ و در دوره هفتم مجلس شورای ملی به تصویب رسید. 

مطابق این قانون، هشت طبقه از جمله مجتهدین، مراجع امور شرعیه دهات و قصبات، مفتیان اهل سنت، پیشنمازان دارای محراب، محدثین، مدرسین فقه و اصول، روحانیون ایرانی غیر مسلمان مستثنی بودند. زمان اجرای آن نیز در شهر‌ها از اول فروردین ۱۳۰۸ و در روستا‌ها و قصبات از اول فروردین ۱۳۰۹ تعیین شده بود. متخلفین از این قانون در صورتی که شهرنشین بودند به جزای نقدی از یک تا پنج تومان و یا حبس از یک تا هفت روز و در صورتی که شهرنشین نبودند به حبس از یک تا هفت روز محکوم می‌شدند. 

اجرای این برنامه، طبق اسناد موجود در تهران و چند شهر کشور از جمله قم، جهرم و شهر‌های مرزی کردستان و بنادر و دشتستان با مخالفت‌ها و مقاومت‌هایی مواجه شد که منجر به کشته و زخمی شدن عده زیادی شد. وقتی مقاومت عشایر بالا گرفت، به لحاظ حساسیت موضوع رضا شاه، برای سرکوبی آنان از هواپیما و زره پوش نیز استفاده کرد. اما علی رغم این مقاومت‌ها در بعضی از مناطق، برنامه اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه به خوبی پیش رفت. همچنین در بعضی از شهر‌ها بازار استفاده از کلاه و لباس متحدالشکل حتی قبل از اعلام رسمی قانون رواج یافته بود.

اجرای این مقررات و لزوم رعایت آن چیزی نیست مگر برای تعلیم و آموزش فرهنگ غرب وگرنه اگر تنها به تغییر در لباس اکتفا می‌شد شاید مسئله حادی نبود. اما، در نظر آنان، تغییر در لباس به منزله تغییر در افکار و هدایت آن به سمتی خاص بود. متأسفانه از میان وجوه مختلف پیشرفت‌های علمی و صنعتی دنیای غرب، بیشتر به ظاهر آن بسنده کردند و تلاش کردند تا از افکار انحرافی آن پیروی کنند.

برگزاری مراسم جشن و سرور به مناسبت‌های مختلف در ادارات دولتی و کارخانجات، فرصتی مناسبی بود برای پیشبرد این طرح. به طوریی که، کلاهگذاری جدید را مترادف تمدن و پیشرفت قلمداد می‌کردند. بعد از مسافرت رضا شاه به ترکیه، کلاه لبه‌دار تبدیل به کلاه شاپو شد و در همین زمان حضور زنان بی‌حجاب در محافل و مجالس به اتفاق همسرانشان خصوصاً برای کارکنان دولت جنبه اجبار به خود گرفت. 

پس از تبدیل کلاه پهلوی به کلاه فرنگی بود که شاه به وزراء و نمایندگان مجلس اعلام کرد که شروع به حجاب از سر زن‌ها بردارند و، چون این امر برای عموم مردم یک دفعه مشکل بود ضا شاه اعلام کرد که وزراء و معاونین پیشقدم شوند و هفته‌ای یک شب باخانم‌های خود در کلوپ ایران جمع شوند. به این ترتیب برنامه اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه، عملاً با رفع حجاب همراه شد و مقدمات اعلام کشف حجاب را بیش از پیش فراهم آورد. منتهی برای اعلام رسمی، مقدمات و تمهیدات بیشتری لازم بود. به رغم دست اندرکاران این طرح، حال که مانع اصلی (مرد) از سر راه حضور زنان در اجتماع برداشته شده و خود الگو‌های غربی را پذیرفته؛ باید زنان ایرانی را بیشتر با زنان متمدن دنیا هماهنگ کرد و آنها را برای اجرای رفع حجاب بیشتر آماده کرد. 
منبع: کشف حجاب زمینه‌ها، واکنش‌ها و پیامدها/ مهدی صلاح

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار