اثری از یک نویسنده جوان؛

کتابی شیرین با لطیفه‌ها و ظرافت کاری‌های فرهنگ یزدی

بی وضو به مصالح خونه خدا و خونه خون خدا نمیشه دست زد. باید هر روز صبح قبل از دست به کار شدن، روضه بخونیم و سینه بزنیم. دستی که برای ارباب سینه زده، می تونه دیوار حسینیه بچینه!
کد خبر: ۸۴۹۵۳
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۴ - 29May 2016

کتابی شیرین با لطیفه‌ها و ظرافت کاری‌های فرهنگ یزدی

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، نویسنده، ناشر، تعداد چاپ و عدد شمارگان یک کتاب، مولفههای خرید کتاب برای کسانی است که در بازار کم رونق کتاب با اثری جدید و کمتر شناخته شده روبرو می شوند. گمنامی یک نویسنده را البته شاید کمتر بشود با ناشر جبران کرد اما برخی از ناشران به قدری در معرفی نویسندگان جوان پیش قدم هستند که بشود به اسم های نا آشنا هم اعتماد کرد.

سوره مهر یکی از ناشرانی است که در عرصه معرفی نویسندگان جوان خوب می درخشد. معرفی نویسندگان خوش قلم از این انتشارات اتفاق تازه ای نیست؛ خوش سلیقگی سوره مهر در این عرصه نظر و اعتماد خوانندگان را جلب کرده است تا صرف نظر از رسم و نام نویسنده به سراغ تازه های این انتشارات بروند تا با اتفاقات تازه ادبی روبرو شوند.

با مقدمه ای کوتاه به سراغ کتاب شریف «شغل شریف» می رویم. اثری که محمدعلی جعفری نویسنده ای جوان و نه چندان معروف آن را به قلم آورده است. این کتاب که در اوایل سال1395 به نمایشگاه بیست و نهم کتاب تهران آمده بود یکی از اتفاقات خوب سوره مهر بود.

نویسنده در این اثر در ده داستان کوتاه سعی داشته است تا معضلاتی را با چاشنی نرم طنز پیش ببرد و خواننده را به یک نتیجه گیری برساند. درباره موفقیت یا عدم آن در این اثر حرفی به میان نمی آوریم اما همینقدر در باره این کتاب باید گفت که با خیالی راحت می توان آن را به کسانی که دوست داریم معرفی کنیم.

اسم این کتاب که از ششمین داستان این مجموعه گرفته شده روایت خانواده ای از خانواده های ایرانی است که اعتقادات خوب و جذابی دارند. که بخش کوتاهی از آن را می خوانید: «حاج مرتضی بنّا بود؛ ولی به قول خودش: «بنای مرتضی علی.» کسی ندیده بود ساختمانی غیر از ساختمان مسجد و حسینیه بسازد. همه می شناختندش. برای همین هم کسی برای ساخت خانه و بادگیر و آب انبار به سراغش نمی آمد. از سراسر کشور می آمدند سراغش؛  از گیلان و زنجان و ارومیه گرفته تا خوزستان و بندرعباس و زاهدان. همیشه تا چهار پنج سال، مردم از پیش نوبت گرفته بودند.

 



اگر جایی هم غیر مسجد و حسینیه می ساخت، حتماً ملکش وقف روضه امام حسین(ع) بود. چهار تا پسرهایش هم شاگردش بودند. برای خودش آداب و مسلکی داشت. با بانی یا متولی مسجد و حسینیه شرط می کرد که چرز زمین را باید سیدجوشی بکَنَد.

سید جوشی پنجاه سالی داشت و کارش چرز کنی بود. چون زود از کوره در می رفت، معروف بود به سید جوشی. حاج مرتضی خیلی قبولش داشت. می گفت: «چیزی توی پینه های دست این سیده که توی هیچ دستی ندیدم. گرمایی توی نفس این سیده که توی هیچ سینه ای ندیدم. اخلاصی توی این سیده که توی هیچ عملی ندیدم.»

دیگر اینکه قبل از شروع دیوار چینی، بانی باید حتماً یک گوسفند قربانی می کرد، با گوشتش آبگوشت می پخت، و توی همان زمین روضه ای به پا می کرد و به مردم غذا می داد. بعد از آن، حاج مرتضی و پسرانش می آمدند و کار ساخت و ساز را شروع می کردند. خودشان هم همه کارها را انجام می دادند؛ از دیوار چینی گرفته تا گچ بری. هر کسی را برای شاگردی قبول نمی کرد.

-بی وضو به مصالح خونه خدا و خونه خون خدا نمیشه دست زد. باید هر روز صبح قبل از دست به کار شدن، روضه بخونیم و سینه بزنیم. دستی که برای ارباب سینه زده، می تونه دیوار حسینیه بچینه!

حین کار هم باید هر چی عرق می ریختند، با دست قاتی سیمان ها می کردند. حاج مرتضی می گفت: «این دیگه عرق تو نیست! عرق نوکر امام حسینه! این عرق ها حکم آب حیات داره؛ آبی که عزاداری ارباب رو زنده می کنه! حسینیه باید روح داشته باشه.»

زیر آفتاب 45 درجه کویر کار می کردند؛ آن هم با پیراهن مشکی؛ پیراهنی که محرم آن سال پوشیده بودند و با آن عزاداری کرده بودند. هر روز هم بعد از کار، همگی پیراهن هایشان را آب می کشیدند. حاج مرتضی اصرار داشت آب شست و شوی لباس ها را دور نریزند. پیراهن ها را توی بشکه ای می شستند و فردا با آن آب، ملات می ساختند.



-عرق تن نوکر که با پی حسینیه قاتی بشه، حسینیه نور می ده!

حاج مرتضی در طول روز آب نمی خورد. گاهی لب هایش به هم می چسبید و زخم می شد؛ ولی لب به آب نمی زد. تنها چیزی هم که بچه هایش را وادار به انجام دادنش نکرد همین تشنگی بود. گذاشته بود به عهده خودشان. آن ها هم به ندرت آب می خوردند؛ گاهی فقط به اندازه ای که قوّتی برایشان بماند و بتوانند کار کنند.

میثم نیلی مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی یکی از مخاطبینی است که این کتاب را خوانده و آن را به همه توصیه می کند و درباره ویژگیهای کتاب به خبرنگار ما گفت: «شغل شریف» کتاب فوقالعاده شیرینی است که با لطیفهها و ظرافت کاریهای خود فرهنگ و سنت یزدی که برای همه مردم ایران شیرین و بامزه است پیامهای بسیار دقیقی را در مجموعه داستان های کوتاه مطرح میکند؛ که نام کتاب نیز از آن داستان برگرفته شده است.

نظر شما
پربیننده ها