خاطرات - صفحه 29

خاطرات
افتخاری:

اولویت کار فراکسیون دفاع مقدس مجلس، ثبت و ضبط آثار 8 سال جنگ تحمیلی است

رئیس فراکسیون دفاع مقدس مجلس گفت: ثبت خاطرات دوران سراسر افتخار دفاع مقدس، سرآغاز دست‌یابی به اعتلای هدف والای شهیدان ارزشمند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.
کد خبر: ۴۵۹۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۶

وقتی به جای آب خنک، آب دندان خوردیم!

هوا داغ بود و ترکش، کلمن آب را سوراخ کرده بود، تشنه، خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم...
کد خبر: ۴۵۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۳

خاطرات جبهه و جنگ(28)

وضوی خاکشیر

شلمچه بودیم، حاجی گفت: باید جاده تمام شود....
کد خبر: ۴۵۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۳

خاطرات جبهه و جنگ(27)

دعای شهادت همسر سر سفره ی عقد

قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد، اجابتش حتمی است....
کد خبر: ۴۵۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۹

خاکریز خاطرات(2)

فقط یک جلد قرآن برام بیارید...

نوجوان که بود ساواک دستگیرش کرد رفتم ملاقاتش دیدم اوضاع زندان اصلاً خوب نیست اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود به سید حسین گفتم: چه چیزی لازم داری برات بیارم؟ گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین...
کد خبر: ۴۵۵۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۸

شوهر پرمشغله ام برای خانه وقت زیادی می گذارد!

از کارهاش تعجب می کردم، با اینکه مشغولیت کاریش دو برابر آدم های معمولی بود ولی باز برای انجام کارهای خونه وقت میذاشت، این قدر وقت میذاشت که دیگه نیازی نبود من برای خرید، بیرون برم ...
کد خبر: ۴۵۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

خاکریز خاطرات(1)

با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...

مرخصی داشتم قرار شد با حاج حسین خرازی بریم اصفهان حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم گفتم: حاجی هوا گرمه حاج حسین گفت: گرمه؟!!! پس بسیجی ها توی گرما چیکار میکنن؟ با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...
کد خبر: ۴۵۴۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۶

خاطرات جبهه و جنگ(27)

من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!

واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن....
کد خبر: ۴۵۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

خاطرات جبهه و جنگ(26)

دستم قطع شده، سرم که قطع نشده

خاطره ای جالب از شهید حاج حسین خرازی
کد خبر: ۴۵۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۴

این کار مخالف جوان مردیه...!

دخترمون 9 روزش بود که علی از منطقه اومد. برای عقیقه، گوسفند خرید و شروع کردیم به تدارک مقدمات مهمونی، برنامه ریزی ها شد، مهمون ها هم دعوت شدند.
کد خبر: ۴۵۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳

خاطرات جبهه و جنگ(26)

شما یه بیل به ما بده ، درستش می کنیم

باران خیلی تند می آمد. مهدی گفت « من می رم بیرون» گفتم « توی این هوا کجا می خوای بری؟» جواب نداد. اصرار کردم ....
کد خبر: ۴۵۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

خاطرات جبهه و جنگ(25)

شهیدی که پای حرف امام ایستاد

شهیدی که پای حرف امام ایستاد....
کد خبر: ۴۵۰۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

حجت‌الاسلام بهداروند:

ثبت خاطرات دفاع مقدس حسب‌الامر رهبری واجب دینی است

نویسنده کتاب «زندان الرشید» گفت: حسب الامر فرمایش رهبر انقلاب که فرمودند که این جنگ یک گنج است، فرض واجب بر رزمندگان از فرماندهان تا سایرین است که خاطرات خود را بازگو کنند و این نه تنها یک وظیفه ملی بلکه یک وظیفه دینی و شرعی است.
کد خبر: ۴۵۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰

تدوین کتاب خاطرات شهدا و ایثارگران توسط دانش آموزان چنارانی

مدیر آموزش‌ و پرورش چناران از تدوین کتابی با بیش از 70 خاطره از شهدا و ایثارگران دفاع مقدس توسط دانش آموزان چنارانی خبر داد.
کد خبر: ۴۴۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶

خاطرات جبهه و جنگ(24)

ماجرای شهیدی که در کربلا دفن شد

توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم....
کد خبر: ۴۴۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵

دبیر شورای عالی گسترش ارزش‌های ماندگار انتظامی ناجا به دفاع پرس خبر داد

ثبت خاطرات جنگ 3800 نفر از کارکنان ناجا

دبیر شورای عالی گسترش ارزش های ماندگار انتظامی و دفاع مقدس ناجا از فراخوان 28 فرمانده رده اول ناجا برای ثبت خاطرات جنگ خبر داد و گفت: تا کنون از بدنه ناجا و افرادی که از نیروی انتظامی در جنگ حضور داشته اند 3800 خاطره جمع آوری شده است.
کد خبر: ۴۴۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵

خاطرات جبهه و جنگ(23)

عجب عتیقه‌هایی هستند این امدادگرا

بار اولم بود که مجروح می‌شدم و زیاد بی‌تابی می‌کردم.
کد خبر: ۴۴۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

می دانستم دوباره بر می گردی کربلا

خاطره ای از شهید فاطمه گرجی نیان به روایت دختر شهید
کد خبر: ۴۴۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

خاطرات جبهه و جنگ(22)

شهیدی که به خاطر شهید نشدنش گریه میکرد

در بیمارستان صحرایی یک پزشک ترک آذری بود حدود چهل سال داشت ....
کد خبر: ۴۴۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

فرمانده گردان فاطمیون و خاطرات ش

از وضوخونه که برمیگشتیم به حاجی گفتم : حاجی ما حدود یه ماه رفتیم دوره ی فشرده ی فرماندهی و بعدش من ده بیست روزه تو منطقه دارم شناسایی میکنم و کلیه ی جزییات رو میدونم..
کد خبر: ۴۴۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳

پربیننده ها